وفور حکمرانی در محیطزیست بازنشر گفتگو با استاد مجید مخدوم، | Zamini.ir
وفور حکمرانی در محیطزیست
بازنشر گفتگو با استاد مجید مخدوم، پایهگذار علم آمایش سرزمین و انجمن ارزیابی ایران
محیطزیست ایران متولی درستی ندارد. معلوم نیست چهکاره است. طبق یک بررسی انجامشده، ۵۸ سازمان دستاندرکار محیطزیست ایران هستند نمایندگان ۵۸ سازمان را چه طور میشود زیر یک سقف نشاند؟ درصورتی که سازمان حفاظت محیطزیست نقش ارزیابی و نظارت دارد، این سازمانهای دیگر هستند که کار میکنند. وزارت نیرو دستگاه عریض و طویلی داشت که امیدوارم در طرح تجمیع از آن وضع دربیاید. هیچ سازوکاری نداشت که با سازمان جنگلها یا وزارت کشاورزی یا سازمان حفاظت محیطزیست ارتباط بگیرد. zamini.ir/images/stories/makhdoum.jpg مشکل ما حکمرانی خوب و حکمرانی بد نیست، مشکل ما وفور حکمرانی است. درصورتیکه باید قدرت حکمروایی باشد تا نیاز مردم برآورده شود نه اینکه یک عده مافیا درست کنند. الان مافیا سدسازی درستشده است. دریاچه ارومیه یا پریشان چرا خشک شد؟ بررسیها نشان میدهد ۶۷ درصد تالابهای ایران خشکشده است. ۴۶ سال قبل در بهمن ۱۳۴۸ کنوانسیون بینالمللی رامسر برای حفاظت از طبیعت برگزار شد که دنیا را متعجب کرد. ۲۲ تالاب زیر چتر کنوانسیون رفت، اما متأسفانه بخش زیادی از تالابها خشک شده است. این یک فاجعه است.
مسئله تجمیع نهادهای محیطزیست به صورت جدی از ۵ سال قبل مطرح شد. آقای حسین مظفر، مشاور رئیس مجلس مأموریتی از آقای لاریجانی گرفت که این مسئله را حل کند. جلسات متعددی با ایشان داشتیم که استادان محیطزیست و رشتههای مشابه و ... در آن حضور داشتند. آخرین جمعبندی این بود که تجمع یکباره این بخشها در قالب یک سازمان واحد امکان ندارد. باید در سه فاز انجام شود. در فاز اول سازمان حفاظت محیطزیست با سازمان جنگلها ادغام میشود. در فاز دوم قرار است بخش آب وزارت نیرو با آن تجمیع شود. در فاز سوم بخش محیطزیست شهرداریها، سازمان مدیریت و برنامهریزی و سپس بخش انرژی وزارت نفت و ... به این سازمان میپیوندند. این بخشهای پراکنده در نهایت تبدیل میشوند به سازمان مدیریت سرزمین که سازمان قدرتمندی خواهد بود. درکشورهای دیگری مانند استرالیا چنین نهادی وجود دارد. محیطزیست فقط در حیاتوحش یا آلودگی هوا خلاصه نمیشود بلکه باید بتواند بر عرصههای دیگر هم نظارت کند. پیشبینی ما این بود که این کار ۱۵ سال طول بکشد. این طرح در حال حاضر در مجلس مطرح است و اقدامات اولیه برای ادغام سازمان جنگلها و محیطزیست و بخش آب وزارت نیرو انجام شده و اگر وارد مرحله اجرا شود، گام بسیار بزرگی برداشته خواهد شد. من البته مشکل گروههای مافیا را همچنان جدی میبینم. مافیای سدسازی دیگر خسته شده و وارد فاز احداث تونل و لولهگذاری و انتقال آب شده است. سازمان جدید حداقل از بسیاری جهات از این طرحها جلوگیری خواهد کرد.
یکی از گرفتاریهای ما در ایران این است که زمین سرمایه است. در اقتصاد محیطزیست، زمین سرمایه نیست. ارزش افزودهاش به خاطر آن چیزی است که روی زمین است نه خود زمین. متاسفانه در ایران زمینهایی داریم که هر روز گرانتر میشوند. این عاملی است که در ایران باعث گرفتاری ما شده است درحالی که زمین نباید سرمایه باشد. فرد سرمایه است. اگر تصادف کنید و شما را ببرند کلانتری، نه با کارت خبرنگاری شما را آزاد میکنند نه با ضمانت یک استاد دانشگاه. باید سند میوهفروش محل را بیاورید و بگذارید. ۶۵ درصد اقتصاد ما به طور سنتی گردش دارد. اقتصاد بازار. بانکهای ما با اقتصاد نئوکلاسیک اداره میشوند. وزارت دارایی و بازار هم با اقتصاد سنتی میچرخند. جامعه هنوز باورهای سنتی بازاری دارد. قبول دارد که وقتی یک مترمربع سرقفلی طلافروشی در بازار تهران ۲۵۰ میلیون تومان است، دکترا و کارشناس ارشد اصلاً ارزش ندارد.
۸۰ درصد سدهایی که ساختهاند برنامه نگهداری ندارد. اگر سدی ترک بردارد، برنامهای برای ترمیم آن وجود ندارد. سازهای که میخواهد نگهداری شود، راهکار، زمانبندی، بودجه، ساختار و تشکیلات میخواهد در حالی که ما این را نداریم.