مانیفست آبراموویچ مارینا آبراموویچ هنرمند یوگوسلاوی تبارِ | زامپانو
مانیفست آبراموویچ
مارینا آبراموویچ هنرمند یوگوسلاوی تبارِ ساکنِ نیویورک، از اوایل دههی 1970 خلق آثار پرفورمنس را به صورت حرفهای آغاز کرد. وی با چهار دهه فعالیت، خود را به عنوان مادر هنر پرفورمنس مطرح ساخت - اصطلاحی که امروز خودش ردش میکند. آثار آبراموویچ رابطهی میان اجرا کننده و مخاطب، محدودیتهای بدن و امکانات مفاهیم ذهنی را مورد کاوش قرار میدهد.
در متن زیر با مانیفست مارینا آبراموویچ آشنا میشویم:
- هنرمند نباید به خود یا دیگران دروغ بگوید.
- هنرمند نباید ایدههای دیگر هنرمندان را بدزدد.
- هنرمند نباید با سازش کاری به اعتبار خود آسیب برساند یا با بازار هنر مصالحه کند.
- هنرمند نباید جان انسانی دیگر را بگیرد.
- هنرمند نباید خود را به بُت بدل سازد.
- هنرمند میبایست پرهیز کند از عاشق شدن به هنرمندی دیگر.
- هنرمند میبایست دیدگاهی اروتیک به جهان بیافزاید؛ هنرمند میبایست اروتیک باشد.
- هنرمند میبایست رنج ببرد، بهترین آثار از رنج زاده میشوند، رنج بردن دگردیسی به بار میآورد؛ هنرمند با رنج روح خود را استعلا می بخشد.
- هنرمند نباید افسرده باشد، افسردگی یک بیماری ست و باید درمان شود؛ افسردگی برای هنرمند سازنده نیست.
- هنرمند نباید مرتکب خودکشی شود، خودکشی جنایتی علیه زندگی است.
- هنرمند میبایست در جستجوی الهام به ژرفای درون خویش بنگرد؛ هرچه ژرفتر به درون نگاه کند حاصلش جهانیتر خواهد شد؛ هنرمند خود جهان است.
- هنرمند نباید در زندگیاش خوددار باشد؛ هنرمند نباید در کارش خوددار باشد.
- هنرمند میبایست دائما بدهد و بگیرد؛ شفافیت یعنی پذیرندگی؛ شفافیت یعنی دادن؛ شفافیت یعنی گرفتن.
- هنرمند نمادهای شخصی خود را خلق میکند؛ نمادها زبان هنرمند هستند؛ هر زبان ناگزیر از ترجمه شدن است؛ گاهی یافتنِ کلید دشوار است.
- هنرمند ناگزیر از درک سکوت است؛ هنرمند ناگزیر از خلق فضایی برای سکوت است تا به اثر او وارد شود؛ سکوت هم چون جزیرهای ست در میانهی اقیانوسی پُر تلاطم.
- هنرمند میبایست زمانی طولانی صرف عزلت کند؛ عزلت از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ دور از خانه؛ دور از کارگاه؛ دور از خانواده؛ دور از دوستان
- هنرمند میبایست زمانی طولانی نزدیک آبشارها بماند.
- هنرمند میبایست زمانی طولانی نزدیک آتشفشانهای جوشان بماند.
- هنرمند میبایست زمانی طولانی به تماشای رودهای خروشان بایستد.
- هنرمند می بایست زمانی طولانی به تماشای افق؛ آن جا که اقیانوس و آسمان یکی میشوند، بایستد.
- هنرمند میبایست زمانی طولانی به تماشای ستارگان در شب بایستد.
- هنرمند باید بپرهیزد از هر روز به کارگاه رفتن.
- هنرمند نباید با برنامهی کاریاش آنچنان رفتار کند که یک کارمند بانک.
- هنرمند میبایست تنها آنگاه به کاوش در زندگی و کار بپردازد که ایدهای در میانهی یک رویا یا در طی روز همچون شهودی نامنتظر به سوی او میآید.
- هنرمند نباید به تکرار خود بپردازد.
- هنرمند نباید بیش از حد تولید کند.
- هنرمند میبایست اثرش را از آلودگی و پلیدی پاک کند.
- راهبان بودایی بر این باورند که تنها برخورداری از 9 چیز برترین داراییهاست؛ خرقهای برای تابستان، خرقهای برای زمستان، یک جفت کفش، کاسهای برای دریافت خوراک، یک پشه بند، یک کتاب دعا، یک چتر، بوریایی برای خفتن و یک عینک. در صورت نیاز هنرمند میبایست به کمترین حد از داراییهای شخصی قناعت کند.
- هنرمند باید بیشترین حد ممکن از کمترین را داشته باشد.
- هنرمند را دوستانی شایسته است که مایه استعلای روح او باشند.
- دالایی لاما می گوید: شفقت با دوستان سهل است؛ آنچه بس دشوار است شفقت با دشمنان است.
هنرمند باید بیاموزد که ببخشد.
- هنرمند میبایست از میرایی خود آگاه باشد؛ برای هنرمند چگونه مردن به همان میزان مهم است که چگونه زیستن.
- هنرمند میبایست به نمادهای شخصی خود در آثارش نیک بنگرد تا از آنها دریابد نشانههایی برای مرگی متفاوت را.
- هنرمند میبایست خودآگاهانه و بیترس بمیرد.
- هنرمند میبایست مراسم تدفین خود را از پیش طراحی کند؛ تا همه چیز آنچنان پیش رود که خواست اوست.
- مراسم تدفین آخرین اثر هنرمند است پیش از رفتن.
@Zampanoo