عشق رو نباید در طرف مقابل جستجو کرد. عشق رو باید در خودت پیدا | زامپانو
عشق رو نباید در طرف مقابل جستجو کرد. عشق رو باید در خودت پیدا کنی و ببینی. عشق در ذهن خودت وجود داره، نه در طرف مقابل. طرف مقابل فقط تصوری از اون عشقی هست که تو در ذهنت داری. و هیچ وقت هم این تصور، تصور کاملی از اون عشق نیست. برای همین وقتی که دو تا آدم عاشق هم میشن، سعی دارن طرف مقابل رو شبیه اون چیزی در بیارن که در ذهنشون تصور کردن. همین موضوع هم باعث نزدیک شدن دو ایجاد ارتباط میشه و هم باعث جدایی. در شروع برای این که دوست دارید کشف کنید، نه طرف مقابلتون رو، ذهنخودتون رو. و در جدایی میفهمید هیچ آدمی رو نمیشه تغییر داد و شبیه چیزی که میخوایم در بیاریم. هر انسانی تصورات خودش رو دنبال میکنه. یک زن و مرد وقتی که با هم ازدواج میکنن، در واقع دیگه عشقی وجود نداره، اونها فقط هم دیگر رو همون طور که هستن پذیرفتن. و نسبت به هم متعهد میشن. اما عشق تعهد پذیر نیست. ارتباط جنسی در عشق متفاوت با ارتباط جنسی بعد از ازدواج هست. در عشق این ارتباط سرشار از کنجکاوی و کشف هست. اما در بعد از ازدواج نوعی وابستگی و نیاز بر اساس تعهد. کمتر پیش میآد زن و مردی هم چنان بعد از ازدواج عاشق هم باشن. در واقع میشه گفت عشق نیست، نوعی وابستگی و عادت است. نوعی تعهد و وفاداری. (این حرفها برداشت من دربارهی عشق بود. و قصدم این هم نبود که بگم عشق بهتر از ازدواج هست یا بدتر. دو موضوع کاملن متفاوت از هم هستن.)