Get Mystery Box with random crypto!

مرد بودن دست خودمونه… امشب مجبور شدم با تاکسی برم کرج تاکسی ک | سیاست های زناشویی

مرد بودن دست خودمونه…

امشب مجبور شدم با تاکسی برم کرج
تاکسی که نبود اون ساعت اما یه تعداد سواری هستن که توی اون خط کار میکنن
نشستم صندلی عقب و یه خانم کنار من نشست
از همون اول که نشست توی ماشین احساسِ ناامنی می‌کرد
هر چقدر که جا داشت ازش فاصله گرفتم که آرامش داشته باشه
چند دقیقه بود راه افتاده بودیم که تلفنش زنگ خورد و بعد از تموم شدن تلفنش دو نفر مسافر مرد که توی ماشین بودن شروع کردن این دختر رو غیر مستقیم با حرفاشون اذیت کردن
راننده هم‌ بدش نمیومد و هر از چندگاهی یه تیکه ای مینداخت
تمام پوست لبم رو کنده بودم از حرص تا اینکه دیگه طاقت نیاوردم و توپیدم به راننده که غلط میکنی اجازه میدی این دوتا مرتیکه مزاحم دختر مردم بشن
زورش به حرفام نمی رسید و عاقبت دستی رو کشید
تلفاتی که من دادم چندتا دکمه پیراهن بود‌ وُ بند ساعت
اما هیچکس که نمی دونه اون دختر و امثالش هر روز توی این خیابونای نا امن چقدر تلفات روحی میدن و چقدر اذیت میشن
میخوام یه چیزی بهت بگم پسر
خوب گوش بگیر
هر دختری که ساعت ده شب به بعد بیرون از خونه بود‌ مشکل نداره، شاید شرایط کارش اینه
و به شغلش نیاز داره
هر دختری که مانتوی جلو باز پوشید‌ و‌دلش خواست آرایش کنه ‌و لاک بزنه، مورد نداره
انتخاب ‌و سلیقه ش اینه
مگه دم از آزادی نمی زنیم؟
آدما حق دارن آزاد باشن
هر دختری که باهات حرف زد و بهت لبخند زد قصد خاصی نداره
فارغ از جنسیتت تورو یه آدم میبینه
وقتی دلت خواست با یک‌ نگاه، حرف یا هر حرکتی مزاحمت ایجاد کنی برای یه خانم
یک لحظه خودت رو بذار جای برادر، نامزد، پدر یا شوهرش
بیین چه حالی بهت دست میده
میدونی رفیق
نَر به دنیا اومدیم
اما مرد بودن دست خودمونه...

@zanashueisiyasa