Get Mystery Box with random crypto!

ایرانِ عصر زند Zand Iran

لوگوی کانال تلگرام zand_history — ایرانِ عصر زند Zand Iran ا
لوگوی کانال تلگرام zand_history — ایرانِ عصر زند Zand Iran
آدرس کانال: @zand_history
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.26K
توضیحات از کانال

تنها کانال تخصصی زندیه که به بررسی مستندات و وقایع و شرح شخصیت ها و اماکن و معماری و هنر و تحلیل پژوهشگران این عصر می پردازد.
نقل مطالب تنها با ذکر مآخذ و نام کانال مجاز است
.
Instagram.com/zand_history
Facebook.com/zand.history

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-20 18:57:34
کمک روس‌ها به آغامحمدخان

تحقیقی جدید در قالب مقاله‌ای در نشریه دانشگاه کمبریج اخیرا به چاپ رسید و در این مقاله اعترافات شخصی به نام skilichi، به اتفاقات سال ۱۷۸۶م اشاره می‌کند. او می‌گوید شخص دیگری به نام Tumanovksii از کارکنان کنسول روس در انزلی قراردادی مخفیانه با آغامحمدخان بسته بود جهت حذف هدایت‌الله خان(اُتور خان) والی منصوب زندیه در گیلان. اولا هماهنگ شده بود که همزمان با حمله زمینی قاجارها، روس‌ها نیز همراه با دشمنان قدیمی وی در دریا مانع فرار هدایت‌الله خان شوند، ثانیا قرار گذاشته شد که مهمات و باروت به قشون کوچک قاجار داده شود. در عوض هفتاد هزار روبل رشوه از آغامحمدخان دریافت کردند تا فرزندان والی را به قاجارها تحویل دهند و تعرفه تجارت از بازرگانان روس گرفته نشود. اموال وی را نیز به تهران فرستادند. اگرچه در گلشن مراد به نقش روس‌ها در مرگ هدایت‌الله خان اشاره شده است، اما این جزییات جدید بسیار جالب است. گلشن مراد می‌نویسد که وقتی سر اُتور خان را به تهران بردند، اغامحمدخان دستور داد تا سر وی را در گلخن حمام بیندازند..

لینک مقاله:
https://doi.org/10.1017/irn.2021.21

@zand_history
1.3K views15:57
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 13:52:03 مقاله «فرزندان لطف‌علی خان زند» برای اولین بار در کانال ایرانِ عصر زند


دکتر سعید میرسعیدی

لطفعلی خان، آخرین پادشاه زند، مهمترین دشمن و هماورد آقامحمدخان قاجار در طی سالهای ۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ ه.ق بود. تخت سلطنت زندیه پس از جنگهای پی در پی در میان بازماندگان این خاندان، در وضعیتی نابسامان به لطفعلی خان جوان رسید. از طرفی این وقایع طی ده سال به آقامحمدخان قاجار فرصت مناسبی برای قدرت یافتن و پیشروی از استرآباد به سوی طهران و عراق داده بود. وقتی لطفعلی خان در سال ۱۲۰۳ ه.ق در شیراز بر تخت نشست، آقامحمدخان تا پشت حصار شهر پیش آمده بود. لطفعلی خان با دلاوری و شجاعتی که در تاریخ شهرت دارد مقابل خان قاجار ایستاد اما در نهایت پس از حدود شش سال جنگ، از دشمن شکست خورد و در کرمان گرفتار شد و اندکی بعد در سال ۱۲۰۹ ه.ق در تهران به قتل رسید. آقامحمدخان برای آن که از دشمن نسل و بازمانده ای باقی نماند که در آینده با تکیه بر سابقه سلطنت زندیه و نسبت خونی مستقیم با این پادشاه خوشنام و مشهور، برای حکومت قاجار مسبب مشکل و گرفتاری شود، دستور داد فرزند یا فرزندان پسر لطفعلی خان زند را نیز به همان شیوه ای که بر خود او در سال ۱۱۶۱ ه. ق و به دستور عادلشاه افشار گذشته بود مقطوع النسل کنند. این شیوه بی رحمانه در آن روزگار و پیش از آن بسیار مرسوم بود اما پس از آن دیگر ادامه نیافت. بعدها در دوره قاجار از نسل شاهان دیگر زند بازماندگانی می بینیم، اما نشانی از بازماندگان و نوادگان لطفعلی خان زند نداریم و به احتمال نزدیک به یقین نسل این پادشاه شجاع و دلاور ادامه پیدا نکرد. با بررسی منابع تاریخی زندیه و ابتدای قاجار اطلاعات روشنی درباره تعداد و نام فرزندان لطفعلی خان به دست نمی آید، چرا که منابع رسمی و اصلی آن دوران معمولا اشاره به جزئیات نداشته اند و بیشتر به وقایع سیاسی و نظامی پرداخته اند. اما سفرنامه ها و خاطرات مسافران و سیاحان و مامورین خارجی که در آن دوران به ایران آمده اند اطلاعات جزئی تر و بیشتری در این زمینه به دست می دهند. لطفعلی خان هم به مانند شاهزادگان و امیرزادگان آن دوران در ابتدای سن بلوغ صاحب حرمسرا و زنان عقدی و صیغه ای بوده و با وجود سن کم، احتمالا چندین فرزند داشته است. روایاتی هست که دخترانی داشته و ممکن است تعداد فرزندان پسر او هم بیش از یک تن بوده باشد. اما مهمترین فرزند، معمولا پسر ارشد و یا پسری بود که از زنی عقدی از خاندانی معتبر یا خانواده سلطنتی، متولد میشد و جانشین آینده پدر تلقی می شد. در منابع مختلف دوره زندیه و قاجاریه دو نام "فتح الله خان" و "خسرو خان" برای پسران لطفعلی خان آمده است. منابع ایرانی پسر ارشد لطفعلی خان را فتح الله خان نوشته اند و تنها سرهارفورد جونز انگلیسی نماینده کمپانی هند شرقی در بصره که در سال ۱۷۹۱ میلادی (۱۲۰۵ ه.ق) به شیراز و دربار زندیه آمده بود و نگاشته هایش از مهمترین منابع در دسترس ما در مورد سالهای آخر دوره زندیه است، پسر لطفعلی خان را خسرو نامیده و از دیداری با او در باغ کلاه فرنگی شیراز در تابستان همان سال یاد میکند و می نویسد کودکی هفت ساله و زیباترین و باهوش ترین کودکی بود که در تمام عمرش دیده بود.
جونز شرح دقیقی از دیدار خود با شاهزاده خردسال در شیراز نوشته و نام او را خسرو آورده است.(۱) اما این احتمال دور از ذهن نیست که جونز در زمان نگارش خاطراتش که بیش از چهل سال بعد بوده است پسر و برادر لطفعلی خان را با هم اشتباه گرفته باشد، چرا که در هیچ منبع دیگری نامی از خسرو بعنوان پسر شاه زند نیست اما در موارد متعدد از برادر کوچکتر او به نام خسرو نام برده اند که احتمالا در آن زمان حدود هفت سال داشته است. در عین حال در عموم منابع دیگر نام فتح الله خان برای پسر ارشد لطفعلی خان آمده است و به نظر می رسد در آن سال باید دو یا سه ساله بوده باشد. بر اساس منابع دوره زند، خسرو برادر کوچک لطفعلی خان بود که در اوقات خروج او از شیراز بعنوان نایب شاه تعیین می شده است. در تاریخ زندیه میبینیم که در لشکر کشی لطفعلی خان در سال ۱۲۰۴ ه ق به کرمان و ۱۲۰۵ ه.ق به اصفهان، خسرو خان که کودک بوده به عنوان جانشین او در شیراز مانده است. (۲) همچنین در بخشی از ترانه مشهور مردم فارس برای لطفعلی خان که مربوط به همان دوران است نیز نام خسرو آمده است.(۳)
@zand_history

برای خواندن کامل مقاله بر روی Instant View بزنید.

https://telegra.ph/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%B7%D9%81%E2%80%8C%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF-07-28-2
339 viewsedited  10:52
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 15:18:52
بحران جمعیت

در کتاب امپراتوری بریتانیا و جهان که در سال ۱۹۸۹ چاپ شد، کریستوفر بایلی استاد تاریخ دانشگاه کمبریج به بحران جمعیتی ایران در عصر زندیه اشاره می‌کند.
او می‌نویسد: « جمعیت قلمرو زند کمتر از یک میلیون نفر بود در حالیکه بنگال جمعیتی بین بیست و پنج تا سی میلیون نفر داشت. کریم خان بازرگانان ارمنی و هندی و یهودی را تشویق کرد تا دوباره به ایران برگردند و ساکن شوند. او انبارهای غلات دولتی ساخت جهت تغذیه مردم جنوب که از نظر کشاورزی اوضاع مناسبی نداشتند. (غلات از شمال کشور و آذربایجان به سمت انبارهای دولتی در جنوب ارسال می‌شد). نادرشاه ساختار فرسوده صفوی را به ماشین نظامی تبدیل کرد و سپس کریم خان این ارتش را به میزان کمتری تغییر داد، اما ارتشی موثر علیه افراد یاغی ایلات مخالف و همینطور علیه عثمانی و علیه منافع کشورهای دیگر در بصره بود. بعدها قاجارها بسیاری از سیاست‌ها و ساختارهای حکومت زند را به دلیل کارایی آن دنبال کردند مانند پرداخت مقرری ارتش به وسیله مالیات، نه این که زمین‌ را بذل و بخشش کنند.»

لازم به توضیح است که جمعیت اصفهان در اواخر دوره صفوی حدود پانصد الی هفتصد هزار نفر بوده است!
@zand_history
1.1K views12:18
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 21:16:31
بخشی از سخنرانی دکتر سعید میرسعیدی در وبینار چهاردهم اسفند ماه سال گذشته که در این جا به نکاتی مهم در ارتباط با حاج ‌ابراهیم کلانتر اشاره شد و برخی ابهامات شفاف‌سازی شد:

این جمله که برخی مغرضانه می‌گویند حاج‌ابراهیم، نوّاب لطف‌علی خان را به سلطنت رساند کاملا اشتباه است. او نقش برجسته‌ای نداشت، بلکه نقش وزرایی چون میرزاحسین و همینطور مردم و ایلات شیراز در ورود ایشان به شیراز پررنگ‌تر بود.

حاج ابراهیم مدیون خاندان زند بود، مطرح شدن او در میدان سیاست مدیون دو پادشاه یعنی نوّاب جعفرخان و پادشاه شهید بوده است.

با در نظرگرفتن دو مورد بالا، خیانت او یکی از نقاط تاریک تاریخ ایران است.

شباهت رفتاری و شخصیتی آخرین پادشاه خاندان زند و حضرت محمّدکریم خان زند در ماجرای بخشیدن دشمنان پدرشان.
@zand_history
1.6K viewsedited  18:16
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 22:47:56 رفع ابهام از یک ماجرا در عصر رضاشاه

اخیرا دیدم که یک قجردوستی اقدام رضاشاه مبنی بر خارج کردن استخوان‌های حضرت محمّدکریم خان زند از خلوت کریم‌خانی را زیر سوال برده و کل این ماجرا را نمایشی معرفی کرده به هدف تخریب قاجاریه! (به نقل از عین‌السلطنه هزل گو).

قبلا در این خصوص توضیحاتی داده شد ولی لازم است که مجددا روشنگری شود:

قاجاریه در آن زمان خاص به حدی منفور بود که رضاشاه نیازی به این قبیل کارها نداشت. اصولا روی کار آمدن پهلوی و رای مجلس به انقراض قاجاریه به دلیل همین وجهه منفی بود. میراث مثبتی در ذهن عامه مردم وجود نداشت، بنابراین دلایلی چون تخریب قاجار و حمله به قاجار توسط پهلوی را که این روز‌ها جهت تطهیر قاجاریه بیان می‌کنند، عقل سلیم نمی‌پذیرد! بسیاری از آن‌ها آزادانه در کشور فعالیت می‌کردند. رفتاری که قجر با زندیه مرتکب شد، یک صدم آن را پهلوی با قجر نکرد.

رضاشاه مورخ نبود! طبق یک روایت مشهور که اکثر منابع اشاره کردند، چنین کار مهمی انجام شد. پس خارج کردن استخوان‌های ایشان امری حتمی بود که دیر یا زود انجام می‌شد.

نبش قبر، عملی بوده که به دستور آن دیوانه مرتکب شده بودند و این را نمی‌شود کتمان کرد، منبعی مثل تاریخ کامل ایران (سرجان ملکم در اوایل قاجار) این روایت را بیان کرده و دو منبع اصلی دیگر هم به سوزاندن استخوان‌ها اشاره کرده‌اند: رساله تدبیر شاه و وزیر و همچنین هارفورد جونز. یک منبع هم نوشته فقط استخوان‌های سر در آن مکان دفن شد. به نظر می‌رسد استخوان‌های بدن ایشان سوزانده شد و استخوان‌های سر دفن شد و استخوانی که در سینی نقره‌ و در آن عکس معروف قرار دارد تقریبا به همان اندازه است. در میان تمامی منابع فقط یک منبع اشاره کرده که باباخان استخوان‌ها را خارج کرده که از واقعیت به دور است زیرا اگر چنین بود قطعا یکی از فرزندان بیشمار او که قلم به دست بود برای بزرگ نشان دادن پدرش به این مورد اشاره می‌کرد.

روایت هرچه باشد، نیت رضاشاه در انجام این کار مثبت بوده است. با وجود انتقاد ما از دوران پهلوی مبنی بر تخریب برخی از ابنیه مهم زندی در شیراز و استفاده ناصحیح از ارگ خاندان زند، این موضوع را باید جدا از آن در نظر گرفت.
@zand_history
1.7K viewsedited  19:47
باز کردن / نظر دهید
2022-06-05 13:55:58
سپاه عشق تو ملک وجود ویران کرد
بنای هستی عمرم به خاک یک‌سان کرد
چه گویمت که چه کرده‌است، خواهی ار دانی
بدان‌که آنچه که ناید به گفتگو آن کرد
چه کرد عشق تو عاجز ز گفتنم، آن کرد
به من که دوره شوم قجر به ایران کرد
خدا چو طره زلفت کند پریشانش
کسی که مملکت و ملتی پریشان کرد
الهی آن‌که به ننگ ابد دچار شود
هر آن کسی که خیانت به مُلکِ ساسان کرد
به اردشیر غیورِ درازدست بگو
که خصم ملک تو را جزو انگلستان کرد
خرابی آنچه به دل کرد والی حسنش
به اصفهان نتوان گفت ظل‌السلطان کرد
چو جغد بر سر ویرانه‌های شاه عباس
نشست عارف و لعنت به گور خاقان کرد

عارف قزوینی

توضیح آن‌که خاقان در اینجا اشاره به فتحعلی‌شاه قاجار است. این شعر عارف باعث دل‌گیری ایرج میرزا نسبت بدو شد. ایرج میرزا نواده فتحعلی شاه بود.
#عارف_قزوینی
1.1K views10:55
باز کردن / نظر دهید
2022-06-04 16:43:39
پرتره نادر میرزا افشار فرزند شاهرخ افشار و نتیجه نادرشاه

نادر میرزا در راه شیراز

در مجمل‌التواریخ آمده که در لشکرکشی احمدشاه ابدالی به مشهد، شاهرخ افشار نادرمیرزا را جهت دریافت کمک نزد خاقانِ وکیل فرستاده بود. همین رفتار به تنهایی گویای این واقعیت است که خراسان در عصر زندیه هیچ وابستگی به افغان‌ها نداشت و بخشی از مفهوم سرزمینی ایران عصر زند بود. در روزنامه‌ای در لندن آمده که در همان سال دولت زندیه خود را آماده نبرد با افغان‌ها می‌کرد. احمدشاه به توصیه سردارانش محاصره مشهد را نیمه‌کاره رها کرد و به قندهار بازگشت. نادرمیرزا در طبس بود که یکی از سرداران طبس او را از این سفر منصرف کرد. به هر حال این رفتار را مقایسه کنید با رفتار نادر میرزا در عصر باباخان (فتحعلی شاه)، که نادر میرزا برای گرفتن انتقام قتل پدرش مجبور به استمداد از افغان‌ها شده بود.

مجمل‌التواریخ:

شاهرخ‌شاه با نصرالله میرزا مصلحت نموده که نادرمیرزا را باید به سمت عراق نزد کریم خان زند فرستاد که رفع شرّ افغان نابکار بغیر از استمداد و معاونت حضرت کریم خانی که تهمتن روزگار و گردن‌شکن سرکشان است، صورتی دیگر به نظر نمی‌آید.

@Zand_history
1.3K viewsedited  13:43
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 20:08:47 عاقبت بدفروشی..

« ..به فرمان صادق خان زند بیگلربیگی فارس، دو نفر قصاب را که گوشت بد فروخته بودند به ستونهایی که برای این کار تعبیه شده بود آویزان کردند. سپس صادق خان دستور داد که به اطلاع سایرین برسانند، چنان چه در آینده کسی مرتکب چنین اعمالی (بدفروشی و گران فروشی) گردد، به دستور او از وسط به دو نیم خواهد گردید..»

سفرنامه کارستن نیبور
@zand_history
1.7K viewsedited  17:08
باز کردن / نظر دهید
2022-05-08 20:40:43
وصیت آغامحمدخان به جانشینش باباخان:

"..ارباب زراعت و فلاحت باید چنان باشد که هر ده خانه را یک دیگ نباشد تا به جهت طبخ آشی یک روز به عطلت وانتظار بسر برند و الا رعیتی نکنند و نقصان در ملک روی کند. رعیت چون آسوده گردد در فکر عزل رئیس و ضابط افتد و علی هذا القیاس. چون عموم اهالی ملک را فراغت روی دهد به عمال و حکام تمکین نکنند و در فکرهای دور و دراز درافتند، این گروه فرومایه را باید به خود مشغول کردن که از کار رعیتی و گرفتاری فارغ نگردند.."

روضه‌الصفای ناصری، تصحیح و تحشیه جمشید کیان فر، ۱۳، ص ۷۴۲۱
@zand_history
2.0K viewsedited  17:40
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 20:41:15
۱۵ اردیبهشت روز شیراز گرامی باد ، پایتخت زندیه و شهری که شادی و غم را در طول چهل و سه سال کنار شاهان زند تجربه کرد

مولف مجمل التواریخ درباره اتحاد حضرت وکیل و اهالی شیراز می‌نویسد:
«..خان افغان به قتل شیرازیان کمر بسته با لشکر خونخوار از اصفهان حرکت نموده به سمت شیراز مرحله‌پیما گردید، این خبر به کریم خان و اهالی شیراز رسید جمیع بزرگان در خدمت کریم خان حاضر شده به اتفاق به روضه متبرکه شاه چراغ رفته عهد و پیمان نمودند که با یکدیگر متفق بوده از شیوه نفاق تبرا جویند و کریم خان رویه معدلت و رعیت‌پروری را پیشنهاد خاطر نمود..»
تصویر: دورنمایی از شیراز عصر زندیه، سفرنامه کارستن نیبور اوایل دوره کریم‌خانی
*
محمدامین گلستانه، مجمل التواریخ بعد نادریه، به تصحیح محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ص ۳۱۵ .
@zand_history
1.2K views17:41
باز کردن / نظر دهید