چند روز پیش، زنان به استادیوم راه داده شدند. شور و شوق و شا | محافظ کانال زن امروزی
چند روز پیش، زنان به استادیوم راه داده شدند. شور و شوق و شالهای آبی... جایی دیدم که کسی نوشته "زنان استادیوم را زیبا کردند، زنان هرجا باشند آنجا زیبا میشود"
من با این جمله بهشدت زاویه دارم. بلاهت این جمله کم از "من یک مردادی مغرورم" یا "با افتخار آبانیام" ندارد. همانطور که ماه تولد و جای تولد و شکل تولد مقبولیت نمیآورد، زن بودن هم ارزش نیست.
یعنی اگر طی همهی اینها سالها مردها از ورود به ورزشگاه منع میشدند و بعد راه داده میشدند، باید تیتر میزدیم مردان ورزشگاه را زیبا کردند؟!
این چه ربطی به جنسیت دارد؟ چیزی که در ورود زنها به ورزشگاه زیبایی آفرید، پیروزی "حق و حقانیت" بود. حق زیباست؛ چه مردانه و چه زنانه... حق زیباست؛ نه مردانگی و نه زنانگی...
زیبایی در "شدن" بود؛ در پیروز شدن حق، نه در "بودن"، در زن بودن.
به چیزهایی که از آنِ شما نیست ننازید. به ملیت، جنسیت، ظاهر و رنگ و تن صدا ننازید... هیچکدام افتخار نمیآورند. هیچکدام به خودی خود، زیبا، ارزشمند و اصیل نیستند.
ما حتی چیزی به اسم خانوادهی اصیل نداریم؛ بلکه آدمهایی داریم که با رفتار و فهم و درکشان به خانوادهای اصالت دادهاند...
ارزش، منم. آنچه در گذر زمان و با تلاشم "میشوم"، نه آنچه از بدو تولد "هستم" یا بهخاطر اینکه لکلکها، شانسی، من را در جغرافيایی یا خانوادهای انداختهاند، "دارم"!