Get Mystery Box with random crypto!

تیکه هایی از گناه فرشته رو دیدم یاد یه چیزی افتادم دانشجو بودم | ژاژخا

تیکه هایی از گناه فرشته رو دیدم یاد یه چیزی افتادم
دانشجو بودم یه کلینیک میرفتم پایین شهر بود محله خیلی امن و خوشنام نبود بعد یه روز صبح باید میرفتم دستیارم مسیج داد گفت من دیر میرسم کار دارم بعدش که آومد گفت ببخشید صبح اعدام زنداییم بود که داییمو کشته بود یکم حالم خوب نبود

داف مناطق محروم
@zhazhkha