Ziggurat

2022-07-25 18:51:42 .
@Ziggurat77



هیچ چیز ناامید کننده‌تر و آزار دهنده‌تر از این نیست که با دلیل و منطق با شخصی به بحث بپردازیم و به خیال این‌که با فهم او سر و کار داریم، زحمت زیادی بر خود هموار کنیم تا او را متقاعد سازیم، و بعد در پایان متوجه شویم که او نمی‌خواهد بفهمد! و لذا ما با اراده‌ی او روبه‌رو بوده‌ایم، که وقعی به حقیقت نمی‌گذارد، بلکه سوء فهم‌ عمدی و مغلطه و سفسطه را به کار می‌گیرد، و در این حال خود را پشتِ فهم و تظاهر به جست و جوی بصیرت پنهان می‌سازد.

@Ziggurat77
. باز کردن / نظر دهید

2022-07-07 10:47:35 @Ziggurat77

تنها رد پایی که باید از شما باقی بماند ...

@Ziggurat77
. باز کردن / نظر دهید

2022-05-14 12:56:20 .
@Ziggurat77


چگونه بدون قرص، با هورمونهای شادی‌بخش ، حال بهتری داشته باشیم؟

دوپامین ( هورمون انگیزه و لذت):

- تقسیم اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر
- جشن گرفتن پس از موفقیت در هر مرحله
- خلق اهداف جدید

سروتونین ( هورمون اعتمادبنفس):

- فعالیت فرهنگی و گروهی
- استفاده از هوای آزاد و آفتاب
- فکر کردن به دستاوردهای گذشته
- قدردانی از داشته‌ها

اکسی توسین ( هورمون صمیمیت و وفاداری):

- بغل کردن دیگران
- رد و بدل کردن هدیه

آندروفین ( هورمون آرامبخش - مسکن):

- ورزش
- خندیدن و شوخ طبعی
- خوردن شکلات تلخ و ادویه‌جات تند
- رایحه وانیل و اسطوخودوس

‌@Ziggurat77
. باز کردن / نظر دهید

2022-03-29 12:47:16 @Ziggurat77 باز کردن / نظر دهید

2022-03-29 12:46:46 .
@Ziggurat77


یادداشت

وقتی در طول جستجوی خودم به استادان نزدیک شدم، هیچ یک از آنها هیچ قول شفاهی به من ندادند، اگرچه هر کدام عاشقانه مرا راهنمایی کردند، به من کمک کردند تا بینش خود را گسترش دهم، و آنقدر آشکار کردند که بتوانم بر هرگونه شک باقی مانده غلبه کنم. همه آنها بر اهمیت عدم جست و جوی یا پذیرش دانش کورکورانه تاکید کردند. همه آنها کاملاً فداکار بودند و مایل بودند هر مال دنیا را که داشتند به من بدهند. آنها راهنمایی کردند و به من انگیزه دادند که درس بخوانم و یاد بگیرم.

اما وقتی نوبت به شروع رسید، آنها را خسیس دیدم. در نهایت، آنها به من در تمرین مانترا آموزش دادند، اما هرگز در مورد مانترای که می خواستم یاد بگیرم. آنها مرا عمیقا دوست داشتند، اما در حوزه معنویت برایشان مهم نبود که من چه می خواهم. در عوض آنچه را که نیاز داشتم به من دادند. بسیاری از آنها دانه ای ظریف و باشکوه کاشتند، اما این کار را به گونه ای اسرارآمیز انجام دادند که بعداً وقتی دانه جوانه زد و شروع به شکوفه دادن کرد، فهمیدم چه کرده اند. در آن زمان آنقدر در عرصه مکان و زمان از آنها دور شده بودم که نمی توانستم تشکر کنم. با تعجب متوجه شدم که آن بزرگواران مانند دستان یاری خداوند هستند که به طور سیستماتیک مرا به سوی استاد راهنمایی می کنند که در نهایت مرا آغاز خواهد کرد.

اشتیاق، کنجکاوی، سردرگمی، بدبینی و کشمکش های گاه به گاه همه بخشی از رمز و راز مانترا هستند.

این راز مانترا است. اشتیاق، کنجکاوی، سردرگمی، بدبینی و مبارزه گاه و بیگاه با موانع، همه بخشی از این رمز و راز هستند. هر چه بیشتر بدانیم، بیشتر می خواهیم بدانیم، زیرا هر چه بیشتر بدانیم، بیشتر احساس می کنیم که چقدر کم می دانیم. خوش شانس کسانی هستند که میل شدید به دانستن و منابع برای تجربه کلمه دارند. ما نیز مانند بینندگان کلام الهی، کلام را بشنویم، دریافت کنیم و نگه داریم و به وسیله آن پاک شویم. باشد که روزی نور الهی در زندگی ما فرود آید و نام حق مطلق را اعلام کند.  

@Ziggurat77
. باز کردن / نظر دهید

2022-03-29 12:41:42 .
@Ziggurat77

معنی شروع

سالکان باید از دو افراط ایمان کور و شک و تردید دوری کنند. درک انگیزه های واقعی شما برای آغاز طلبی، هم به صفای دل و هم به تیزبینی عقل نیاز دارد. آیا فقط به این دلیل که یک مقاله الهام بخش خوانده اید یا در یک سخنرانی پرچرب شرکت کرده اید، به دنبال شروع مانترا هستید؟ به فریاد روح برای رهایی گوش کن. این به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که آیا زمان آن است که به دنبال شروع باشید یا خیر.

صرفاً به این دلیل که تعدادی گزینه دیگر را امتحان کرده اید و به نظر می رسد ممکن است این یکی را نیز امتحان کنید، به دنبال شروع نباشید. زمان مناسب زمانی است که اشتیاق شما آنقدر شدید می شود که انتظار بیشتر دردناک است. این اشتیاق شدید ثمره کارمای خوب شماست و همراه با آن، روند طبیعی آشکار شدن آغاز می شود. قدرت اشتیاق شما استاد را به سمت شما می کشاند، و هنگامی که این اتفاق بیفتد، تحقق این وعده کتاب مقدس را تجربه خواهید کرد: «بجویید و خواهید یافت. در بزن و در باز خواهد شد.» 

در مورد صلاحیت های آغازگر، گفته شده است که یک دانش آموز خوب نمی تواند با یک معلم بد تمام شود. برای تعیین اینکه آیا مسیر درست، سنت درست و معلم مناسب را پیدا کرده اید، از خود بپرسید که چقدر خود به خود و بدون زحمت به آن سمت کشیده شده اید. آنچه در ذهن شما منعکس می شود را با دقت مشاهده کنید و با دقت به آنچه در قلب شما منعکس می شود گوش دهید. از آنجا که مانتراها با حقیقت جهانی یکی هستند، نمی توان آنها را با هیچ فرقه، عقیده، ملیت یا نسب خاصی ادعا کرد. اگر یک سنت مردی احساس فرقه‌ای یا فرقه‌ای داشته باشد، این نشانه مطمئنی است که با منبعی که فراتر از همه ادیان، مذاهب و عقاید سطحی است مرتبط نیست. بنابراین نمی تواند به عنوان کانالی برای انتقال حقیقت جهانی و بدون قید و شرط عمل کند. اگر اینطور است درگیر نشوید. 

از آنجا که مانتراها با حقیقت جهانی یکی هستند، نمی توان آنها را با هیچ فرقه، عقیده، ملیت یا نسب خاصی ادعا کرد."

دام دیگر وابستگی است. ذهن عادت کرده است که به دیگران وابسته شود، نقاط ضعف خود را پنهان کند و دیگران را به خاطر اشتباهاتش سرزنش کند. بسیاری از دانش آموزان پس از خواندن کتاب های الهام بخش در مورد شروع مانترا، یوگا و رابطه دانش آموز و معلم، شروع به ساختن قلعه در هوا می کنند. آنها فکر می کنند که به محض دریافت یک مانترا یا توسط یک معلم قدرتمند، مشکلات آنها تمام خواهد شد. کتاب مقدس چنین تفکری را دلسرد می کند، اما متأسفانه بسیاری از معلمان این کار را نمی کنند. در عوض، دانش‌آموزان خود را تشویق می‌کنند که انتظارات بالایی داشته باشند و به آنها وابسته شوند. از درگیر کردن خود در چنین شرایطی بپرهیزید. انتظار مایه بدبختی است و وابستگی اسارت.

مانترا Mantra shastra، ادبیات علم و عمل مانترا، در مورد قوانین و قوانین شروع است. توضیح می دهد که چه کسی، چه زمانی و چگونه شروع شود. روشن می کند که این وظیفه معلم است که قبل از اینکه برای راهنمایی دانش آموز جلو بیاید، درک عمیقی از این نکات کسب کند. مهمتر از آن، مانترا شاسترا اصرار دارد که معلمان توسط یک استاد شایسته آموزش ببینند که این قدرت را دارد که آنها را برکت دهد، از درون آنها را راهنمایی کند، و اگر شروع به گمراه کردن دیگران کردند، آنها را درست کند.

@Ziggurat77
. باز کردن / نظر دهید

2022-03-29 12:35:51 .
@Ziggurat77

آموزش مراقبه با مانترا

برای نزدیک شدن به مدیتیشن به طور سیستماتیک، با آرام کردن و متعادل کردن بدن فیزیکی، ایجاد یک وضعیت نشستن راحت و پایدار و یادگیری چگونگی ایجاد آرامش در نفس شروع کنید. این هدف از وضعیت‌های فیزیکی و تمرین‌های تنفسی هاتا یوگا است. گام بعدی این است که ذهن را از امور بیرونی خارج کنید و تمرین آگاهی از نفس را آغاز کنید. در ابتدا، مشاهده کنید که چگونه نفس از نوک سوراخ های بینی به مرکز قلب جریان می یابد و دوباره برمی گردد. در ابتدا، متوجه خواهید شد که این تمرین ساده احساس آرامش را ایجاد می کند، زیرا در تضاد با عادت معمولی است که اجازه می دهد ذهن به میل خود سرگردان شود. اما همانطور که درهم و برهمی ذهنی سطحی شروع به عقب نشینی می کند، عادات ظریف تری ظاهر می شوند و آگاهی از نفس دیگر چنین احساس عمیقی از آرامش را ایجاد نمی کند. 

علم مانترا یک ایده شرقی نیست. این یک حقیقت جهانی است که برای همه کسانی که توانایی دریافت آن را دارند، صرف نظر از زمان یا مکان، آشکار شده است. اگرچه یک آموزه کامل کلمه فقط در شرق توسعه یافته است، اما این مفهوم در تمام سنت های معنوی بزرگ جهان، از جمله بودیسم، تصوف، اسلام، یهودیت، و مسیحیت، و همچنین در اعمال معنوی بسیاری از قبایل یافت می شود. جوامع

برای مثال، کاراجری های استرالیا معتقدند که اشیاء تنها پس از اینکه دو انسان اول نام خود را تلفظ کردند، تجلی یافتند. بر اساس کابالا، سنت قرون وسطایی عرفان یهودی، خداوند خود متعالی است، اما یک سلسله 10 تابش نور (سفیروت) که «جنبه‌های آشکار و شریف» اوست از او صادر می‌شود. نام ها و حروف الهی، 22 صامت الفبای عبری، به موازات این 10 نشأت ظاهر شدند. 

متون سومری باستان همچنین از قدرت خلاق کلام الهی صحبت می کنند و بیان می کنند که با ظهور اندیشه در ذهن وجود الهی، جهان شروع به تکامل می کند. وقتی الوهیت نام آنها را بر زبان می آورد، اشیا به وجود می آیند. این شبیه به روایت عهد عتیق در مورد خلقت است، که در آن خدا جهان آشکار را به وجود می‌گوید، وقتی می‌گوید: "نور باشد" و نور وجود داشت. در عهد جدید، انجیل یوحنا این مفهوم را با اعلام معروف توضیح می دهد: "در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود."

در این مرحله، مدیتیشن در مانترا so-hum معرفی می شود. و از آنجایی که این صدا توانایی ذاتی را دارد که ذهن را به درون بکشد، آرامش عمیق تری نسبت به تمرین هوشیاری نفس به تنهایی ایجاد می کند. اما دوباره، پس از گذشت چند ماه یا سال، زمانی که ذهن آرام‌تر می‌شود و به سطح عمیق‌تری از وجود خود دسترسی پیدا می‌کنید، الگوهای عادت‌های ظریف‌تر و مشکل‌سازتر نیز قابل مشاهده می‌شوند. این نقطه ای است که در آن آغاز وارد تصویر می شود. همچنین این نقطه ای است که در آن علم مانترا باطنی می شود. هنگامی که از هوم به عنوان یک هدف مدیتیشن استفاده می کنید تأثیر قابل توجهی وجود دارد. چه علم مانترا را بفهمید و به آن ایمان داشته باشید یا نه، نتیجه را خواهید دید. اما برای سطح بعدی مدیتیشن مانترا که در طول دوره شروع وارد می شوید، 

چرا؟ زیرا، از طریق شروع مانترا، شما به طور سیستماتیک کار می کنید تا سطوح عمیق تری از تجربه درونی خود را به طور متوالی به آگاهی آگاهانه بیاورید. این فرآیند نه تنها تأثیرات موجود در ذهن را پالایش و خالص می کند، بلکه تجربه مانترا را نیز پرورش می دهد و عمیق می کند و یک شیار مثبت هم در ضمیر خودآگاه و هم در ضمیر ناخودآگاه ایجاد می کند. اما در ابتدا، قبل از اینکه از سطوح عمیق‌تر درون آگاه شوید، مشاهده و درک تغییرات عمیقی که در حال وقوع است تقریبا غیرممکن است. دانش‌آموزانی که علم مانترا را نمی‌فهمند اغلب مأیوس می‌شوند و احساس می‌کنند که مانترای آن‌ها مانترا «درست» نیست. در آن مرحله آنها ممکن است به دنبال اعمال دیگری باشند یا به سادگی مسیر مراقبه را به کلی رها کنند. در هر صورت، ثمره این دلسردی، بدبینی است،

به همین دلیل، قبل از اینکه به دنبال شروع مانترا باشید، مهم است که سؤالات زیر را به دقت در نظر بگیرید: چه چیزی مرا وادار می کند که به دنبال راهنمایی بیشتر باشم؟ چگونه بفهمم که برای شروع آماده هستم؟ چگونه می توانم مطمئن باشم که شخصی که مرا آغاز می کند بخشی از یک تبار معنوی معتبر است و به تجربه مستقیم مانترا دست یافته است؟ از کجا بفهمم این شخص فقط کسی نیست که کتاب های زیادی خوانده و سخنران متقاعد کننده ای است؟ آیا شروع برای رشد و توسعه بیشتر من ضروری است؟ چه تعهدی از جانب من با پذیرش شروع به کار می رود و چه انتظاری از معلم می توانم داشته باشم؟

@Ziggurat77
. باز کردن / نظر دهید

2022-03-29 12:30:34 .
@Ziggurat77

مانترا جهانی

راحت ترین صدای درونی که به راحتی قابل تشخیص است، صدای نفس است. اگر در مکانی ساکت بنشینید و به جریان آن توجه کنید، به راحتی می توانید صدا را هنگام دم و صدای زمزمه هنگام بازدم را بشنوید. هنگام دم و بازدم، صدای زمزمه بدون زحمت طنین انداز می شود. اما صدا لطیف تر از نفس است. این یک مانترا جهانی است. همه ما با آن متولد شده ایم. زندگی ما به آن بستگی دارد. تنفس ما از ریتم زندگی موجود در آن پیروی می کند و توجه به آن صدا در حین دم و بازدم، توجه به ریتم خود زندگی است. اینها جملات نمادین نیستند. آنها حقایقی هستند که می توانید با تجربه خود تأیید کنید. استرس، ترس و اضطراب لحظه ای که به ذهن اجازه داده می شود در زمزمه استراحت کند، از بین می روند.

این مانترا از اوپانیشادها می آید، متون مقدس باستانی که به زبان سانسکریت نوشته شده اند، اما so-hum به خودی خود یک کلمه سانسکریت نیست. ترکیبی از کلمات سانسکریت sa (آن) و aham (من هستم). بنابراین، ترجمه تحت اللفظی آن «من هستم». هنگامی که بر اساس نحو انگلیسی ارائه می شود، به "I am That" تبدیل می شود. 

معنای عمیق‌تر so-hum زمانی به دست می‌آید که متوجه می‌شوید سانسکریت بر روی ریتم نیروی حیات الگوبرداری شده است. سانسکریت توسط بینندگانی که توانایی شنیدن آن ریتم‌های ظریف را داشتند توسعه و تکمیل شد. اگر بدون بازدم دم کنید، ساه خواهید شنید، اما اگر در پایان دم بدون مکث شروع به بازدم کنید، این را خواهید شنید، زیرا ساح به طور خودکار به آه که با آه می آید در اهام ادغام می شود. حکیمان قواعد دستوری زبان سانسکریت را بر اساس روش طبیعی ادغام آن صداها ایجاد کردند. 

تا زمانی که زمزمه و زمزمه دایره ای در جریان باشد، زندگی ادامه دارد. «آن» (هستی کیهانی) و «من» (موجود فردی) تا زمانی که پیوندشان با مکثی که ما مرگ می‌نامیم گسسته شود، متحد می‌مانند. 


@Ziggurat77
. باز کردن / نظر دهید