آیا تجارب نزدیک به مرگ واقعیت دارند؟ محتوای کلی همه این گزارش | نسخه های زندگی
آیا تجارب نزدیک به مرگ واقعیت دارند؟
محتوای کلی همه این گزارشات سوای ملیت و قوم و فرهنگ و مذهب، واحد است. در این تجارب، خداناباورِ نیهیلیسم و متدینِ مقید به مذهب هر دو یک واحد را گزارش میکنند: هر دو از تونل و وجود نورانی صحبت میکنند. این حقیقت نشان میدهد که در حدوث گزارشات تجارب نزدیک به مرگ، یک عامل خارجی(خارج از ساختهها و باورهای بشر) دخیل است. این عامل خارجی، همان وجود معنا و عالم معناست که مقید به ماده و مادیات و ساختههای ذهن بشری نیست. ؛ عامل اصلی و مهم دیگر، دلایل بُرون تجربی این گزارشات است. یک تجربهگر، آن چیزی را در تجربهاش گزارش میکند که در عالم واقعِ مادی رخ داده و صحّت آن توسط دیگران به اثبات میرسد. این قویترین و در دسترسترین دلیل اثبات فرا مغزی بودن تجارب نزدیک به مرگ است.
به این مثال توجه کنید: اقای الف بر اثر تصادف اتومبیل دچار یک تجربه نزدیک به مرگ میشود. او میگوید از بدنش خارج شده و همه افراد اطرافش را از بالا دیده و اذهان و افکار انسانها را در حالت روحی می خواند. ذهن خانم جیم را که در محل حادثه حضور داشته میبیند و میخواند که در حال زمزمه ذهنی این جمله است: “عجب تصادف وحشتناکی! حتما آقای الف قبل از تصادف بر اثر ترس مُرده است”. ؛ آقای الف میگوید جسم را به بیمارستان منتقل میکنند تا پزشکان برای احیای وی کاری انجام دهند. در این حالت روحی، آقای الف به خانه خود سَرَک میکشد. می گوید همین که تصور خانه را کردم در خانه بودم. میبیند خواهرش در حال پنهان کردن یک وصیت نامه است. دقیقا با جزئیات میبیند که خواهرش این وصیتنامه را کجا میگذارد. پس از آنکه جسم آقای الف را احیاء میکنند و روح به جسم معاودت میکند، گزارشات خارج از بدن خود را به دیگران بازگو میکنند که صحّت همه آنها تایید و اثبات می شود. یعنی هم خانم جیم تایید می کند که حین دیدن صحنه تصادف، آن جمله را در ذهنش بیان کرده و هم خواهر اقای الف موضوع وصیتنامه را تایید می کند. ؛ حال اگر معتقد باشیم، گزارشات این تجربهکنندگان ناشی از مغز است، پرسش این است که مغز بستری شده در بیمارستان چگونه قادر بوده وقایع کیلومترها دورتر از اتاق بستری شده را ببیند؟! ؛ دلایل دیگری هم وجود دارد که بسط آنها مجال دیگری میطلبد. "جلال الدین قطبی پژوهشگر عرفان و تصوف و معادپژوه"