از کتابِ: به وقتِ مرگ برشی از صحبت های ولیاله طبیبیان، از تج | نسخه های زندگی
از کتابِ: به وقتِ مرگ
برشی از صحبت های ولیاله طبیبیان، از تجربهکنندگان نزدیک به مرگ: ؛ زمانی که انسان میمیرد، کوتاهی عمر را حس میکند و میبیند که عمر بشر و زمین چقدر کوتاه است و اصلاً ارزشش را ندارد که به کسی ظلمی کنیم یا کار نابهجایی کنیم. بعد از تجربه، زمانهایی بود بیکار بودم و دلم میخواست کار مثبتی انجام بدهم. گاهی بوده بلند میشدم چهار پنج لیتر بنزین میخریدم و به اتوبان میرفتم تا اگر کسی به بنزین نیاز دارد به او بدهم. الآن هم همیشه همراه خودم بنزین دارم و هرگاه میبینم کسی به بنزین نیاز دارد به او میدهم. من خیلی دلم میخواهد عاطل و باطل نباشم. همیشه منتظرم که کسی زنگ بزند و بگوید فلانی بیا این کار را برایم انجام بده و کارش را با اشتیاق انجام میدهم. اینطور شاد میشوم و حس میکنم که باطل نبودهام و کار مثبتی انجام دادهام. ؛ وقتی یک نوزاد از محیط بسته رحم مادر خارج می شود، قدرتش، دیدش، شنواییاش اضافه میشود و وارد فضایی بسیار بازتر می شود و آزادی خیلی بیشتری پیدا میکند. مرگ هم همین طور است؛ پس از مرگ قدرت روح، بینایی و شنوایی زیاد میشود و هر جایی که بخواهی میتوانی بروی، با این فرق که اگر در دنیا از سرما و گرما و گرسنگی اذیت میشدی، پس از مرگ دیگر این اذیتها هم نیست. البته این شرایط تا زمانی است که هنوز وارد قبر [۱] نشدهای، بعد از آن بستگی به اعمالت دارد که بتوانی آزادی داشته باشی یا نه. ؛ ؛[۱] طبق روایات شیعه، روح انسان مدتی بعد از مرگ، به سوی جسم فرد برمیگردد و در آنجا بسته به اینکه اعمال و عقاید او چگونه بوده است، محدودیتها و یا آزادیهایی برایش رقم میخورد.