Get Mystery Box with random crypto!

یه فصل تازه پیش رو دارم یه فصل بی تو فصل بی خورشید باید به این | غزل های محب

یه فصل تازه پیش رو دارم
یه فصل بی تو فصل بی خورشید
باید به این تنهایی عادت کرد
این قطب تاریک پس از امید


این قصه ای که شروع کردی
ای کاش که پایان خوبی داشت
تنهاییام چندین برابر شد
دستات تو خاکم بذر غربت کاشت

مست چشات بودم نفهمیدم
رویات هر چی داشتمو برداشت
من نقطه ضعفم اعتمادم بود
عشق تو هم تاریخ مصرف داشت

تو ریشه های محکمی داری
من دنیامو رو شاخه هات ساختم
طوفان دو سه تا شاخه از تو برد
منم که هر چی داشتمو باختم

گفتم کی جون میده واست جز من
آخه چرا با من نمی مونی
این حرف آخر مثل خنجر بود
گفتی نه که نخوای نمی تونی

#محب
@zmohebali