چرا قلب بعضی آدمها آنقدر لطیف و رقیق است که مدام خدا را حس میکنند و او را در لابلای جریاناتِ ریز و درشت زندگیاش میبینند، لمس میکنند و هرگز در بحرانها نیز خدایشان را گم نمیکنند؟
اما قلب اغلبِ ما، آنقدر در تعاملات و ارتباطات دنیا گیر کرده که جز آن، ادراک بالاتری ندارد، و در بحرانها پُر از ترس و تنهایی و ناامیدی میشوند؟