Get Mystery Box with random crypto!

خجالت حضرت علی علیه السلام در بردن آن حضرت به خانه خود از م | ✨ زهره ای ها

خجالت حضرت علی علیه السلام در بردن آن حضرت به خانه خود

از ماجرای عقد و نامزدی فاطمه (س) مدتی - شاید چند ماه - گذشت و علی (ع) شرم داشت درباره‌ی عروسی فاطمه (س) سخنی به میان آورد، تا سرانجام زنانی که در خانه‌ی رسول خدا (ص) بودند یا به مناسبتهایی رفت و آمد می‌کردند به فکر افتادند در این‌باره سخنی بگویند و با کسب اجازه از علی (ع) به نزد رسول خدا (ص) آمده و بحث عروسی فاطمه (س) را به میان کشیدند. از آن جمله ام‌ایمن بود و این زن بزرگوار از نظر سبقت در اسلام و خدمت به خاندان رسالت سابقه‌ی درخشان و پر افتخاری دارد و تا فاطمه (س) نیز زنده بود خدمت آن بانوی بزرگوار را بر خود فرض و لازم می‌دانست و از جمله افتخارات او سرپرستی و حضانت از دو فرزند برومند فاطمه (س) و دو حجّت الهی یعنی حسن و حسین (ع) است - که ان‌شاءالله در جای خود ذکر خواهد گردید. به هر صورت ام‌ایمن از زنان بزرگ و پر فضیلت اسلام است که در اینجا برای معرفی او مختصراً به همین مقدار اشاره شد. و همچنین ام سلمه، در روایات ذکر شده که این مطلب را نزد رسول خدا (ص) عنوان کردند و سخن را از اینجا آغاز کرده که گفتند: ای رسول خدا (ص) به راستی اگر خدیجه (س) زنده بود با انجام مراسم عروسی فاطمه (س) دیدگانش روشن می‌شد! با شنیدن نام خدیجه (س) اشک از دیدگان پیغمبر (ص) جاری شد و به یاد آن بانوی فداکار و مهربان افتاده فرمود: خدیجه (س)! و کجا همانند خدیجه (س) زنی یافت می‌شود؟ در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند او مرا تصدیق نمود و در راه پیشرفت و ترویج دین خدا مرا یاری کرد و دارایی خود را در اختیار من قرار داد و بانویی که خدای عزوجل مرا مأمور کرد تا او را مژده دهم که خانه‌ای از زمرد در بهشت بدو عطا خواهد کرد … ام‌سلمه که این سخنان را شنید و دگرگونی حال پیغمبر (ص) را دید عرضه داشت: پدر و مادر ما به قربانت! شما هر اندازه درباره‌ی خدیجه بفرمایید درست و صحیح است، جز آنکه از دنیا رفت و به سوی پروردگار خویش بازگشت و خدای تعالی ما را با او در بهترین جایگاه بهشت جای دهد. اما موضوعی که ما به خاطر آن خدمت شما آمده‌ایم آن است که برادر و پسر عموی شما علی بن ابیطالب (ع) مایل است تا شما درباره‌اش محبتی نموده اجازه دهید همسرش فاطمه (س) را به خانه‌ی خود ببرد و بدین ترتیب سر و سامانی به زندگی او بدهید! پیغمبر پرسید: چرا خود علی (ع) در این باره به من مراجعه نکرده؟ عرض شد: حیا و شرم مانع او از این کار گردیده است. ام‌ایمن از طرف رسول خدا (ص) مأمور شد، تا علی (ع) را خبر کرده به نزد آن حضرت ببرد و چون بیامد پیش روی پیغمبر (ص) نشست و از شرم سر خود را به زیر افکند، رسول خدا (ص) بدو فرمود: آیا مایل هستی همسرت را به خانه ببری؟ علی (ع) همچنان که سرش به زیر بود پاسخ داد: آری پدر و مادرم به فدایت! پیغمبر (ص) نیز با خوشحالی موافقت خود را برای انجام این کار اعلام کرده و به دنبال آن فرمود: همین امشب یا فردا شب ترتیب این کار را خواهم داد. علی (ع) برخاست و رسول خدا (ص) نیز به زنانی که در آنجا بودند (و شاید انتظار موافقت پیغمبر اسلام (ص) را می‌کشیدند تا هر کدام به نحوی در این جشن فرخنده کاری کرده و خدمتی انجام دهد) دستور داد مقدمات عروسی را فراهم نموده و فاطمه (س) را زینت کنند و خوشبویش سازند و اتاقی را برای زفاف و عروسی او فرش کنند.

زهره ای ها