به جای مادر، در شب عروسی حضرت زهرا (س) حضرت رسول اکرم (ص) د | ✨ زهره ای ها
به جای مادر، در شب عروسی حضرت زهرا (س)
حضرت رسول اکرم (ص) درب حجله را بست و به زنان فرمود: به منزلهای خودتان بروید و کسی اینجا نماند. تمام زنها متفرق شدند. وقتی پیغمبر (ص) خواست خارج شود، دید یکی از زنها باقی مانده است. پرسید کیستی مگر نگفتم باید همه خارج شوید؟. عرض کرد: من اسماء هستم. شما فرمودید خارج شوید، اما من از این جهت معذورم. زیرا هنگام رحلت خدیجه (س) در خدمتش بودم، دیدم گریه میکند. عرض کردم: آیا شما هم گریه میکنید؟ با اینکه بهترین زنان جهان و همسر رسول خدا (ص) هستی و به تو وعدهی بهشت داده است. فرمود: گریهی من از این جهت است که میدانم هر دختری شب زفاف محتاج به زنی است که محرم اسرارش باشد و حوائجش را برطرف سازد. من از دنیا میروم ولی میترسم فاطمهام در شب زفاف محرم راز و کمک حالی نداشته باشد. در آن وقت من به خدیجه (س) گفتم. اگر تا شب زفاف فاطمه (س) زنده ماندم قول میدهم که نزدش بمانم و برایش مادری کنم. وقتی پیغمبر نام خدیجه (س) را شنید بیاختیار اشکش جاری شد و فرمود: ترا به خدا برای همین جهت ماندهای؟ عرض کرد: آری. پیغمبر (ص) فرمود: پس به وعدهات عمل کن.