Get Mystery Box with random crypto!

تجربیات آزاده عزیز از عمل به آموزش های جلسه دوم | روانشناسی ثر | خانواده صمیمی عباس منش

تجربیات آزاده عزیز از عمل به آموزش های جلسه دوم | روانشناسی ثروت 1

دوست داشتم در مورد تجربه خودم در مورد آموزش های استاد درباره نحوه استفاده از اهرم رنج و لذت در جلسه دوم روانشناسی ثروت 1 براتون بنویسم.
من زمانی که دوره روانشناسی ثروت ۱ آپدیت شد بعنوان عمل به آموزش های استاد در جلسه دوم تصمیم گرفتم برای رفع یکی از رفتارهای ناپسندی که ضربه های زیادی بهم میزد اهرم رنج و لذت را درست کنم. در یک فایل ورد در دو صفحه مواردی که مربوط به اتفاقات خوب حاصل از ترک این رفتار و اتفاقات بد حاصل از ادامه دادن این رفتار بود را برای خودم نوشتم، آنها را پرینت گرفتم و به دیوار آشپزخانه نصب کردم.
هر روز این دو کاغذ را با دقت و با تعهد می خواندم. استاد گفته بودند که در صورت ادامه دادنِ این روند به اندازه کافی‌، آرام آرام جای این دو اهرم در ذهن شما عوض میشود و رفتارهایت تغییر می کند. اما هر چه می گذشت من هیچ تغییری در رفتارم احساس نمی کردم. اما چون به انجام این تمرین تعهد داده بودم‌، این کار را طبق آموزش‌ هاادامه می دادم و هر بار سعی می کردم مواردی را به آن اضافه کنم و یا اصلاحاتی انجام دهم چون بعد از چند روز آنقدر متنی که نوشته بودم تکراری شده بود که احساس می کردم تاثیر خود را از دست داده است.
به مدت ۲۱ روز این کار را ادامه دادم اما باز هم در انتهای ۲۱ روز هیچ اتفاق جدیدی را در درون خودم حس نمی کردم. احساس کردم این اهرم برای من کار نمی کند و اصلا من محال است که بتوانم این رفتار نادرست را ترک کنم. شروع کردم به توجیه کردن که تو از وقتی که خودت را شناخته ای این رفتار نادرست را دیده ای و با آن بزرگ شده ای. این رفتار در وجود تو نهادینه شده و درست شدنش غیرممکن یا آنقدر سخت است که تو از پسش بر نمیایی.
پس از مدتی این موضوع را فراموش کردم و بطور کلی استفاده از اهرم رنج و لذت را حتی برای کارهای دیگر کنار گذاشتم چون قکر می کردم جواب نمی دهد.
چند روز پیش که حدود یک سال از آن زمان می گذرد تصمیم گرفتم دوره روانشناسی ثروت ۱ را از اول دوره کنم. به جلسه دوم رسیدم و موضوع اهرم رنج و لذت. ناگهان به یاد سال گذشته و انجام این تمرین برای رفع آن رفتار نادرستم افتادم. کمی فکر کردم. متوجه شدم که من مدتهاست که آن رفتار نادرست را ندارم و یا بسیار کمرنگ تر شده است. آنقدر به این آرامش در رفتارم عادت کرده بودم که اصلا درست یادم نمی آمد جزئیات کاری که بخاطرش آن اهرم را درست کرده بودم چه بوده. بنابراین به فایل آن مراجعه کردم.

شاید باور نکنید که وقتی قسمت مربوط به اتفاقات بد حاصل از ادامه آن رفتار را می خواندم احساس می کردم آن آدمی که اینها را نوشته نمی شناسم. گاهی خنده ام می گرفت از اینکه یعنی واقعا من این کارها را می کرده ام. یعنی واقعا این دغدغه ها مال من بوده است.

بهتون گفتم این رفتار ناپسند من از وقتی خودم را می شناسم با من بوده و منشا بسیاری از مشکلاتم در روابط و حتی در سلامتی ام بوده اما در طی مدت زمان کوتاهی که اصلا نمی دانم چقدر بوده این مشکل لاینحل و غیر ممکن حل شده و من اصلا نفهمیدم چطور و چگونه.

حالا درک می کردم حرف استاد را که گفتند «من ناخودآگاه، بچه ها تاکید می کنم، من ناخودآگاه از آن رفتار بدم اومد». واقعا آن رفتار ناخودآگاه از من دور شد و من نفهمیدم از چه زمانی آن رفتار نادرست من جایش را به رفتار منطقی و پر از آرامش داد.
اینقدر این اتفاق ایمانم را زیاد کرد که سریع شروع کردم به درست کردن اهرم رنج و لذت برای یک مورد اساسی ای که خیلی وقته باید روش کار کنم اما همش پشت گوش می اندازم.
البته به قول استاد نه اینکه تنبلی باشد بلکه انجام ندادنش به اندازه کافی برایم ضجر آور و انجام دادنش به اندازه کافی لذت بخش نشده.
امروز روز سومیه که این اهرم را کار می کنم و بواسطه آن ایمانی که از نتیجه قبلی در من بوجود آمد امروز احساس می کردم اهرم دارد کار خودش را انجام می دهد و من با انگیزه بیشتری از قبل دارم کار مورد نظر را انجام می دهم.
خیلی حال و حس خوبی دارم. یعنی واقعا همش بازی ذهنه. اگر ما بتوانیم ذهن خود را درست شرطی کنیم هر «غیر ممکنی» به آسانی ممکن می شود.
ممنونم از خداوند بخاطر این آگاهی ها و ممنونم از استادی که با آموزشهای بی نظیرشان مسیر زندگی مرا تغییر داده اند.

https://abasmanesh.com/fa/product/ravanshenasi-servat/