Get Mystery Box with random crypto!

~ داستان هالک ایرانی علاوه بر سویه‌هایی که در وهله اول به ذهن | تجربه زیسته l امین بزرگیان

~ داستان هالک ایرانی علاوه بر سویه‌هایی که در وهله اول به ذهن متبادر می‌شوند یعنی همان خصلت «پهلوان پنبه» و نسبت این پهلوان‌ها با شمایل کیچ دستگاه حکمرانی کشور، سویه مهم و قابل توجه دیگری نیز دارد. سجاد غریبی از دیگر سو تمنای هالیوود و راکی و بادی‌بیلدینگ و امثالهم را نیز به همراه خود نمایش می‌دهد. این از نامگذاری و میدان مبارزه و نمایش او به وضوح قابل رؤیت است. «هالک» نامی کاملاً تنیده با جهان فرهنگی و سرگرمی‌سازی است که بر ما حاکم است. بیراه نیست که سجاد غریبی و حامیان او به جای نام رستم و یا ابالفضل، هالک را برگزیده‌اند. باید توجه کرد که روضه ابتدای مسابقه‌ی او یا اعلام وفاداری‌اش به سیستم در ذیل ارزش‌ها و دستورالعمل‌هایی است که ابتدائا او وفاداری خود را به آن اعلام کرده و در مغناطیس میدان آن قرار گرفته است؛ یعنی همان چیزی که به اختصار آن را می‌توان هالیوودیسم نام نهاد. در واقع او و حامیانش درون دستگاه معنایی و اجرایی‌ای نمایش می‌دهند که در همان وهله نخستین و پیش از مسابقه، شکست‌شان داده است. روشن است که هالک (یعنی همان غول قهرمان انتزاعی) در واقع چیست.
هالک ایرانی، حتی پیش از اجرای خنده‌دارش از شکستی روایت می‌کند که «کلیت» عصر ما بر همگان و شاید بیش از هر کسی بر خود نظام سیاسی و اقتصادی نظام مقدس، تحمیل کرده است. در حقیقت او وارد میدانی شده است که سرتاسر آن عدول از نمایش‌های ایدئولوژیک اوست، حتی اگر پیروز می‌شد.
ما در دورانی از حیات نظام سیاسی زندگی می‌کنیم که غریزه اصلی‌اش را می‌توان در چنین اجراهایی یافت. این نظام حتی مداحی‌اش را با نوعی «تلنت‌شو» عرضه می‌کند؛ آنهم در مبتذل‌ترین شکل آن. جامعه‌شناسی به ما می‌آموزد که شناخت فرم‌هاست که خصلت‌های اصلی یک سازوکار را نشان می‌دهد و نه چیز دیگر.

@AminBozorgiyan