~ دوستان و آشنایان، به مرور که گذشته، کمتر از «به امید دیدار» | تجربه زیسته l امین بزرگیان
~ دوستان و آشنایان، به مرور که گذشته، کمتر از «به امید دیدار» چیزی میگویند. به امید دیدار به عنوان تقاطع سیاست، وطن و دوستی کمکم به یک هدف متعالی و یوتوپیک تغییر چهره داده است. هم امید و هم دیدار خصلتی سیاسی دارند. خصلت سیاسی امید که روشن است، اما درباره خصلت سیاسی دیدار باید گفت که ملاقاتِ غیر کاریِ آدمها این پتانسیل را دارد که رابطهای فارغ از رابطه فرد با ساختارهای حاکم بسازد. امر حاکم مدام میخواهد تمام روابط و دیدارها را به رابطه با خود مبدّل کند یا تقلیل دهد. حاکم به میزانی که بزرگ میشود، دیدارها را از آنِ خود میکند. عبارت «به امید دیدار» مانعی را روایت میکند که رابطه را ناممکن یا سخت کرده است. دیدار رویدادی ساده است که وقتی امید به داشتن آن را داریم بدین معناست که مانعی یا زوری آن را بعید کرده است: کسی از دیدار منع شده است. اینجاست که فاصله با وطن نیز -حداقل برای برخی- پا به میان میگذارد. نقطه جغرافیایی مشترک دو دوست، یعنی همان وطن در دسترس نیست. در «به امید دیدار» جغرافیای دیدار میتواند مسدود باشد. این انسدادِ مکانی برای دیدار اهمیتی ویژه و پر رنگ دارد. در عبارت به امید دیدار، اگر تنها یک تعارف زبانی نباشد و به معنای دقیق کلمات آن توجه کنیم، آوایی سیاسی و اجتماعی وجود دارد که آن را از بقیه عبارات متمایز میکند.