Get Mystery Box with random crypto!

اندیشه

آدرس کانال: @andiiishe
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 29.16K
توضیحات از کانال

«اگر همهٔ ما یکسان بی‌اندیشیم، در واقع نمی‌اندیشیم.»
- والتر لیپمن

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 6

2023-12-09 21:11:14 - چهاردهم تا بیست‌ویکم آذرماه: هفتهٔ نجات ایران


پاییز سال ۱۳۰۳ است، تجزیه‌طلبان در شمال، شرق و غرب کشور تار و مار شده‌اند اما هنوز بخش بزرگی از جنوب ایران، از سرزمین مادری جدا افتاده، «سردار سپه» تصمیم می‌گیرد با وجود تمام مخاطره‌ها کار را یکسره کند.

در راه اهواز، کنسول روس با شتاب و اضطراب خود را به گروه چند نفرهٔ سردار سپه می‌رساند تا او را نسبت به جانش بیم دهد و از ورود بدون جهاز نظامی به اهواز بازداردش. امید روس و انگلیس این است که توقف سردار سپه پشت دروازه‌های اهواز، مجالی فراهم کند تا با فشار بر احمدشاه و مجلس، بتوانند غائله‌ای برای بازگرداندن سردارسپه و ناتمام ماندن کار خزعل برپا کنند.

وقتی کنسول روس به رضاشاه می‌رسد، قشون ایران چند فرسخ و چند منزل با او فاصله دارد اما سردارسپه عزم کرده وقت را فوت نکند و به تنهایی، همراه با چند تن از یارانش وارد پایتختِ تا بن دندان مسلح شیخ خزعل شود!

خبر کنسول روس دربارهٔ اینکه قصد جان سردارسپه و چند نفر همراهش را دارند، پای همراهان کارآزموده و جان‌فشان او را سست می‌کند و آنان درخواست می‌دهند که تا رسیدن لشگر، متوقف شوند. لحظه‌ای خطیر برای سردارسپه فرا رسیده که خودش درباره‌اش می‌نویسد: «توقف یا مراجعت، بدترین شکست و نشانهٔ نهایت ترس است»، پس مصمم رو به یاران وفادارش می‌گوید:

«جان شريف است اما در ميدان جنگ نبايد آن را تا اين اندازه قيمت نهاد. با وجود تمام اين خطرها، مسلح بودن هواداران خزعل در اهواز، سوءقصد و تجهيزات شيخ، نبودن قشون و غيره، چون عزم کرده‌ام، بايد به اهواز بروم و هيچ‌چيز حتی گلوله توپ هم مرا برنمی‌گرداند. شما می‌گوييد بی‌احتياطی‌ و تهور است؟ باشد! اشخاص کم‌دل، شجاعت را تهور می‌خوانند و شهامت را بی‌احتياطی! من تنها وارد اين شهر پردشمن می‌شوم و خود با تمام قوای خزعل روبه‌رو می‌شوم.»

سپس بی‌توجه به دیگران، سوار ماشین می‌شود و با راننده‌اش به سمت اهواز می‌رود. شب ۱۳ آذرماه ۱۳۰۳، سردار سپه به تنهایی وارد شهری می‌شود که تمام مزدوران خزعل برای کشتنش در آن گردهم آمده‌اند. ورود او به تنهایی، لحظهٔ سقوط نهایی شیخ خزعل است، اینگونه است که هیمنهٔ خزعل در هم می‌شکند و روز ۱۴ آذر، پس از دیدار با نمایندهٔ سردارسپه، غلط‌کردم‌نامه‌ای رسمی و ذلت‌بار خطاب به مجلس ایران می‌نویسد و این پایان فتنهٔ تجزیهٔ ایران با دسیسهٔ انگلیسی‌ و قطع دست آن‌ها از این مملکت است: رضاشاه در این روز، آخرین تکهٔ جامانده از خاک ایران را به مام میهن بازمی‌گردد که «روز نجات خوزستان» نامیده می‌شود.

۲۲ سال بعد، باز ایران در زمان پادشاهی پسرش، در آزمونی دشوار قرار می‌گیرد؛ این بار دسیسهٔ روسی و استالینی در شمال ایران، قصد جداسازی آذربایجان و مهاباد را کرده و صحنه، بسیار شبیه است به سال ۱۳۰۳. شاه، قوام و رزم‌آرا با وجود تهدیدهای بی‌پایان خارجی، به قصد پایان این فتنهٔ خارجی برمی‌آیند و ارتش شاهنشاهی، روز ۲۱ آذرماه ۱۳۲۵ با ورود قهرمانه به تبریز، مردمان آذربایگان را از یوغ ستم مزدوران شوروی آزاد می‌کند.

فاصله‌ی میان روز ۱۴ آذرماه، روز نجات خوزستان تا ۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان را باید هفتهٔ نجات ایران نامید. یاد و خاطرهٔ تک‌تک مرزبانان این خانهٔ کهن، گرامی باد!

برای مشاهدهٔ اسناد، «اینجا» را لمس کنید.

ساسان آقایی،
نویسنده و پژوهش‌گر
ــــــــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
14.9K views18:11
باز کردن / نظر دهید
2023-12-06 18:43:53
•• جواد ظریف دربارهٔ سرنوشت افغانستان پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱: «ما با برپایی نظام شاهنشاهی در افغانستان مخالف بودیم، اروپایی‌ها اما در کنفرانس بن توافق کرده بودند که در افغانستان ظاهرشاه بر سر کار بیاید. کی آن را بهم زد: ما و آمریکا.»

•• فرستادهٔ ویژهٔ آمریکا در افغانستان: «من دریافته بودم دادن هر نقشی، هر چند ساده به ظاهر شاه با مخالفت جدی جمهوری اسلامی مواجه می‌شود، چراکه آن‌ها مشروعیت خود را از سرنگونی نظام پادشاهی بدست آورده بودند و چه‌بسا بازگرداندن یک شاه به منطقه، راه را برای بازگشت شاهی دیگر آماده می‌کرد.»

@andiiishe
17.3K views15:43
باز کردن / نظر دهید
2023-12-05 18:39:23 - ایستاده با شاخهٔ زیتون یا ایستاده با بمب؟!


برای «لطف‌الله میثمی» تروریست و مرتجعی بزرگداشت گرفته‌اند، آن هم به‌عنوان قهرمان صلح که قبل از انقلاب در حین ساخت بمب برای منفجر کردن فروشگاه کوروش و دفتر مجلهٔ «زن روز» دچار سانحه شد و همین از اعدام نجاتش داد، چون در دست کسانی اسیر بود که برخلاف برادران سازمانی و غیر سازمانی‌اش، مجروح را روی برانکارد تیرباران نمی‌کردند و دوستان نزدیکشان را به سبب یک سوءظن بی‌پایه زیر شکنجه نمی‌کشتند.

در دانشگاه تهران با هزینهٔ حکومت وقت مهندس شده بود، با بورسیهٔ دولتی برای تحصیلات تکمیلی به آمریکا فرستاده شده بود و زندگی مرفهی داشت، آن‌هم در جامعه‌ای که فقط چهار دهه قبل‌تر، از مواهب دنیای پیشرفته هیچ نداشت و در غرقاب قحطی، چرک، وبا، تراخم و خرافات دست و پا می‌زد.

حالا او دین خود را به دولت و جامعه‌ای که با هزار سختی و بحران، گام به گام از آن چاه نکبت خارج شده و تازه چند وقتی بود که آبی آسمان را به چشم می‌دید با بمب‌گذاری در فروشگاه کوروش، دفتر مجلهٔ زن روز و انجمن فرهنگی ایران و آمریکا ادا می‌کرد.

رفقایش برای کشتن مستشاران آمریکایی چنان ولعی داشتند که هنگام بمب‌گذاری برای کشتن ژنرال پرایس که برای همیشه از دو پا فلج شد، تکه‌تکه شدن زن و بچهٔ عابر بیگناه برایشان هیچ اهمیتی نداشت.

رفقای مارکسیست‌شده‌شان در یکی دو سال بعد برای کشتن سه کارشناس آمریکایی شرکت راک‌ول از KGB اطلاعات گرفتند و پس از انجام موفق عملیات، کیف حاوی اسناد کارشناسان را در اروپا به شوروی‌ها تحویل دادند.

اوقات فراغت‌شان را با شلاق زدن یکدیگر برای بالا بردن مقاومت خود به هنگام دستگیری می‌گذراندند. رفیق سازمانی خود «مرتضی هودشتیان» را در سال ۱۳۵۳ در عراق در خانهٔ تیمی که صدام حسین به آن‌ها عنایت کرده بود، به سبب یک سوءظن بی‌پایه آن‌چنان وحشیانه زیر شکنجه کشتند که جنازه‌اش قابل‌شناسایی نبود.

اختلافات سازمانی جدی را با گلوله و بنزین و اسید حل می‌کردند. جنازه‌ها در خارج از شهر آتش زده می‌شد که اثری بر جای نماند. امروز هم مغز این جرثومهٔ رقت‌انگیز تباهی کاملاً فریز و آکبند باقی مانده و کوچکترین تغییری نکرده است. او همچنان به جنایات و تبهکاری‌های خود و رفقایش برای از هستی ساقط کردن ملت ایران افتخار می‌کند.

طوس طهماسبی
نویسنده و پژوهش‌گر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
15.0K views15:39
باز کردن / نظر دهید
2023-12-04 18:21:02 - دو برند چای، دو جهانبینی در حکمرانی


مقایسهٔ دو برند «چای جهان» و «چای دبش» می‌تواند فواید زیادی برای همهٔ ما ایرانی‌ها داشته باشد.

چای جهان یکی از معروف‌ترین برندهای چای در دوران قبل از انقلاب بود. مالک و مدیر چای جهان کارآفرین نابغه‌ای بود به نام «محمدصادق فاتح یزدی» که به مرور زمان مجموعه‌ای از کارخانه‌ها و شرکت‌های تولیدی، از چای و پتو و روغن خوراکی تا روغن موتور را در اطراف کرج تأسیس کرد. آن هم بدون گرفتن یک دلار ارز ترجیحی یا حمایت و رانت. او یک سرمایه‌گذار کلاسیک بود که صرفاً با استفاده از خلاقیت‌های خود و ساختاری که به وی اجازهٔ تولید و کسب‌وکار می‌داد توانست به رفاه و رونق اقتصادی کشورش کمک کند؛ سرمایه‌داری که در ضمن علاقهٔ بی‌حد و حصری هم به کارهای خیریه و عام‌المنفعه داشت، اما زمانه تب‌دار بود و بیمار.

چریک‌های کمونیست فدایی خلق به این نتیجه رسیده بودند که فاتح یزدی یک بورژوا کومپرادور است که خون کارگران را در شیشه کرده و هیچ وظیفه ‌ای ضروری‌تر از ترور انقلابی او نیست. «غلامحسین ساعدی»، داستان‌نویس و نمایشنامه ‌نویس معروف، یکی دو سال پس از انقلاب افشا می‌کند: «فتحعلی پناهیان را از نزدیک می‌شناختم، جوان بیست‌وچند ساله‌ای بود... بچهٔ عجیبی بود. همان بود که سرمایه‌دار گردن‌کلفت کرجی (فاتح یزدی) را کشت، همان که چای جهان را داشت.»

فاتح یزدی در مرداد ۱۳۵۳ در زیر پل تاج با شلیک سه گلوله کشته شد و سازمان چریک‌های فدایی خلق رسماً مسئولیت این قتل را پذیرفت. شرکت‌های فاتح یزدی نیز پس از انقلاب مصادره شد.

چای دبش یک برند پساانقلابی است که برخلاف چای جهان که صرفاً از محصولات باغ‌های چای ایران استفاده می‌کرد صرفاً وابسته به واردات چای از خارج است. مدیرعامل این شرکت آقای اکبر رحیمی متولد ۱۳۵۰ است و از ۳۵ سالگی مشغول این کار شده است. بنا به گفتهٔ سازمان بازرسی کل کشور، ۷۹ درصد ارز ترجیحی برای واردات چای به شرکت چای دبش اختصاص داده شده (مبلغی حدود سه میلیارد دلار، برابر یک‌چهارم درآمد سالانهٔ نفتی کشور). این اقدام با هماهنگی و تأیید وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی از سال ۹۸ و طی سه سال صورت گرفته است.

قرار بوده شرکت دبش از این سه میلیارد دلار ارز با نرخ ترجیحی برای واردات ماشین‌آلات و چای از هندوستان استفاده کند اما بخش قابل‌توجهی از این مبلغ را در جاهای دیگر هزینه کرده و به جای واردات چای مرغوب از هند چای نامرغوب از کنیا وارد کرده است.

آری، چای جهان نماد یک رژیم سرمایه‌داری غربگرا بود. چای دبش نماد یک رژیم انقلابی مستقل و خودکفاست که رشته‌های وابستگی به امپریالیسم جهانی را قطع کرده است.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
30.1K views15:21
باز کردن / نظر دهید
2023-11-30 18:14:44 - بیایید تاریخ را تحریف نکنیم!


در یوتیوب اتفاقی چشمم خورد به کلیپی از خانم منصوره معصومی (گویندهٔ جملهٔ معروف «مملکت مال حزب‌الهی‌هاست») که دربارهٔ کنفرانس سران متفقین در تهران هشتاد سال پیش است و در آن مدعی شده که استالین و روزولت و چرچیل به شاه ایران و ملت ایران توهین بزرگی کردند. علاوه‌بر این دیدم که جناب دکتر تفرشی هم یک جلسهٔ سخنرانی دارد با تأکید بر بی‌اطلاعی میزبان (ایران) از جلسهٔ سران در تهران.

لازم دیدم در پاسخ به تحریف تاریخ در صدا و سیما و روشن شدن اذهان دربارهٔ این موضوع، توضیحاتی بدهم:

نخست اینکه جلسهٔ سران متفقین در سفارت شوروی در تهران برگزار شد و نه در کاخ سعدآباد (محل کار و زندگی شاه ایران). پیشنهاد برگزاری جلسه در تهران از جانب استالین مطرح شده بود.

دوم اینکه چند ساعت قبل از برگزاری جلسه علی سهیلی، نخست‌وزیر ایران در جریان قرار گرفته بود.

سوم اینکه کل موضوع محرمانه بود زیرا احتمال ترور سران متفقین از سوی عوامل هیتلر زیاد بود. ایران آن روز تحت اشغال بود و شرایط عادی حاکم نبود. کنفرانس قاهره هم سال قبل به همین شکل برگزار شده بود. حتی مردم کشورهای آمریکا و شوروی و انگلستان هم تنها پس از شروع کنفرانس بود که از خبر برگزاری آن مطلع شدند.

چهارم اینکه شاه ایران در روز پایانی کنفرانس در آن حضور یافت و به روزولت و چرچیل اصرار کرد که در بیانیهٔ پایانی کنفرانس بر «تمامیت ارضی» ایران صحه بگذارند و این خواستهٔ شاه در بند پایانی کنفرانس گنجانده شد. به تعبیر بسیاری از صاحبنظران غربی این سیاست شاه جوان ایران بسیار هوشمندانه بود، زیرا آمریکا را ملزم کرد که ضامن تمامیت ارضی ایران پس از پایان جنگ شود و اگر این نبود چه‌بسا ارتش‌های اشغالگر روس و انگلیس خاک ایران را به راحتی ترک نمی کردند.

پنجم اینکه شاه برای عصرانه، سران را به کاخ خود دعوت کرد که استالین به نمایندگی از بقیه به این دعوت پاسخ مثبت داد و به دیدار شاه و خواهرش رفت.

و آخر اینکه مردم ایران نه‌تنها از تشکیل جلسهٔ سران متفقین در تهران احساس حقارت نمی‌کردند که احساس غرور هم می‌کردند و دلیلش هم نامگذاری سه خیابان اصلی شهر تهران به نام های استالین، روزولت و چرچیل، چند ماه پس از پایان کنفرانس و برگزاری جشن‌های کوچک و بزرگ در سراسر کشور بود؛ پس بیایید تاریخ را تحریف نکنیم.

دو عکس پایین مربوط‌اند به دیدار شاه ایران با روزولت ریس جمهور آمریکا و استالین رهبر شوروی.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
19.5K views15:14
باز کردن / نظر دهید
2023-11-29 17:17:10
مستند #پرویز_ثابتی (قسمت پنجم)

حجم فیلم کم شده و برای دانلود و تماشا در ایران مناسب است. اگر دوستانی علاقه‌مند به این موضوعات دارید، لطفاً با آن‌ها هم به اشتراک بگذاریدش.

@andiiishe
14.2K views14:17
باز کردن / نظر دهید
2023-11-29 17:17:09
مستند #پرویز_ثابتی (قسمت چهارم)

حجم فیلم کم شده و برای دانلود و تماشا در ایران مناسب است. اگر دوستانی علاقه‌مند به این موضوعات دارید، لطفاً با آن‌ها هم به اشتراک بگذاریدش.

@andiiishe
13.6K views14:17
باز کردن / نظر دهید
2023-11-29 17:17:09
مستند #پرویز_ثابتی (قسمت سوم)

حجم فیلم کم شده و برای دانلود و تماشا در ایران مناسب است. اگر دوستانی علاقه‌مند به این موضوعات دارید، لطفاً با آن‌ها هم به اشتراک بگذاریدش.

@andiiishe
13.2K views14:17
باز کردن / نظر دهید
2023-11-29 17:17:09
مستند #پرویز_ثابتی (قسمت دوم)

حجم فیلم کم شده و برای دانلود و تماشا در ایران مناسب است. اگر دوستانی علاقه‌مند به این موضوعات دارید، لطفاً با آن‌ها هم به اشتراک بگذاریدش.

@andiiishe
13.4K views14:17
باز کردن / نظر دهید
2023-11-29 17:17:09
مستند #پرویز_ثابتی (قسمت نخست)

حجم فیلم کم شده و برای دانلود و تماشا در ایران مناسب است. اگر دوستانی علاقه‌مند به این موضوعات دارید، لطفاً با آن‌ها هم به اشتراک بگذاریدش.

@andiiishe
13.8K views14:17
باز کردن / نظر دهید