Get Mystery Box with random crypto!

ورود من به حوزه علمیه اصفهان با مدرسه ولی‌عصر(ع) آغاز شد. مدرس | مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت

ورود من به حوزه علمیه اصفهان با مدرسه ولی‌عصر(ع) آغاز شد. مدرسه‌ای که تولیتش با آیت الله ناصری بود. حدود ده سال در این مدرسه مشغول تحصیل و تدریس و فعالیت پژوهشی و اجرایی بودم.
یکی از امتیازات این مدرسه جلسات اخلاق آیت الله ناصری در بعضی چهارشنبه‌ها بود. این جلسات محتوای خیلی عجیبی نداشت و بیشتر تحت تأثیر حال خوش معنوی ایشان بود؛ حتی بعضی مواقع صحبت‌های تکراری بیان می‌کردند. خودشان نیز التفات داشتند و با لبخند می‌گفتند: شما عمل نمی‌کنید، من هم مجبورم تکرار کنم.
اهل بکاء و گریه بودند و در میان سخنرانی به گريه می‌افتادند، خصوصا وقت یادکردن از امام زمان(ع). البته لطیفه و طنز را هم پرجاذبه بیان می‌کردند و خنده‌‌های زیبایی داشتند.
در سلوک و رفتار و سخنرانی، هیچ تظاهری نداشتند و به اصطلاح، خودشان بودند، همین بر جذابیت ایشان برای همه اقشار مردم می‌افزود.
قبل از انقلاب مدت‌ها مقیم نجف بودند و بر اثر آن، سلوک‌شان همچون روحانیون نجفی بود. سنتی بودند و به آداب طلبگی بسیار مقید بودند. از طلاب نیز می‌خواستند آنها را رعایت کنند. در جلسات اخلاق گاهی تذکری درباره پوشش و ظاهر طلاب می‌دادند. اوایل نیز سالی یک‌بار یک پیراهن سفید یخه آخوندی به همه طلاب مدرسه هدیه می‌دادند.
حالت ابروها و نگاه‌شان ابهت خاصی داشت و اگر یخِ گفتگو یا جلسه را خودشان نمی‌شکستند، سخن گفتن در حضورشان سخت بود.
من سعی می‌کردم کمتر پیرامون ایشان باشم، چون به‌خاطر کتاب‌هایم عده‌ای نزد ایشان می‌رفتند و اذیتشان می‌کردند. بعداز انتشار کتاب نهم‌ربیع جهالت‌ها خسارت‌ها، خودشان به من گفتند: "عده‌ای  آمدند اینجا، کتاب شما را کوبیدند روی میز من و گفتند یکی از طلبه‌های شما وهابی شده است، خودش سواد ندارد، فریبش داده‌اند و جلویش انداخته‌اند."
همین عده بعدا شایع کردند که آیت الله ناصری من را از مدرسه اخراج کرده است ولی نه اخراجی بود و نه عتابی. البته نمی‌خواهم بگویم که با من همفکر بودند، بلکه نه تأییدی داشتند و نه ردی. تا پایان پایه ده در مدرسه ولی‌عصر بودم و حتی چند سالی مسئول پژوهش.
همچون مرحوم بهجت اهل عرفان نظری یا فلسفه نبودند، بلکه به فلسفه انتقاد داشتند، ولی چون با بعضی از عرفاء ارتباط داشتند، گاهی داخل لعنِ مخالفان فلسفه و عرفان نظری می‌شدند و چندباری اطراف مدرسه برای‌ ایشان و مرحوم بهجت شعارنویسی کرده‌ بودند. به هرحال ایشان سعی می‌کردند حاشیه نداشته باشند و مردم نیز به توهمات طلاب کاری نداشتند.
رحمت خدا بر او باد. غفرالله له و لنا و حشره مع النبی و الائمة الاطهار.
........
@azadpajooh