Get Mystery Box with random crypto!

مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت

لوگوی کانال تلگرام azadpajooh — مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت م
لوگوی کانال تلگرام azadpajooh — مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت
آدرس کانال: @azadpajooh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.48K
توضیحات از کانال

ارتباط با مدیر:
@masaeli

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها

2022-08-29 11:29:48 یکی از عوامل تأکید بر بقا و استمرار مرجعیت در جایی که فرد از شرایطش عدول پیدا کرده، آن است که نگاه به ولایت در مرجعیت، از ولایت علمی تغییر کرده است و ولایت عرفانی نیز در آن لحاظ شده است.
در نگاهِ قُدسی به مرجع تقلید، او برترین فرد از جهت کمالات معنوی بعد از ائمه(ع) است، و سایر مردم جایگاه معنوی فروتری از او دارند.
با این نگاه انقطاع مرجعیت از شخصی، موجبات تزلزل اعتقادی مقلدان را فراهم می‌کند و شاید بعضی بیان آن را صلاح ندانند.
اما بقای ولایت علمی مرجعیت حتی در صورت بقای قوه اجتهاد، به توانایی تحقیقات علمی او و بازنگری در فتواها و صدور فتواهای جدید و به‌روز است.
همچنان‌که مرجع موکل عام امام است و بقای مسئولیت اجتماعی وی، به توانایی پیگیری کاری است که به او واگذار شده است.
کیست که نداند که به واسطه کهولت بعضی آقایان، مدیریت نهاد مرجعیت به فرزندان آنها واگذار شده است و نظرا و عملا مرجع نقشی ندارد.
303 viewsمهدی مسائلی, edited  08:29
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 11:13:32 تأملاتی درباره قُدسی شدن مرجعیت در شیعه/قسمت دوم

مهدی مسائلی

4. یکی از عواملی که موجب تشدید نگاهِ قُدسی به مرجعیت شده است خلط معنایِ عرفانی، کلامی و فقهی ولایت است. معنایِ فقهی ولایت چیزی شبیه قضاوت و حکم قاضی است با این تفاوت که محدوده‌ی حکم ولی فقیه تمام امور اجتماعی را در بر می‌گیرد. چنانچه بیشتر ادله ولایت فقیه نیز همراه با زمینه قضاوت و شأنِ قاضی مطرح شده‌اند. همچون مقبوله عمر بن حنظله که اصل سؤال وی از امام صادق(ع) درباره این است که شیعیان در امر قضاوت باید به چه کسی مراجعه کنند؟ امام در قسمتی از پاسخ می‌فرمایند: «یَنْظُرانِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوى حَدیثَنا وَ نَظَرَ فِی حَلالِنا وَ حَرامِنا وَ عَرَف أَحکامَنا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فإنّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حاکِماً...؛ باید نگاه کنند ببینند از شما چه کسی است که حدیث ما را روایت کرده، و در حلال و حرام ما مطالعه نموده، و صاحب‌نظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است بایستی او را به عنوان قاضی و داور بپذیرند، زیرا که من او را حاکم بر شما قرار داده‌ام» علما از این فراز پاسخِ امام برای اثبات ولایت فقیه بهره برده‌اند که بحث آن مفصل است.
اما معنایِ فقهی ولایت گاهی با معنایِ عرفانی آن خلط می‌شود و مقامی قُدسی برای فقیه جلوه‌گر می‌کند که حتی او را دارای مقام ولایت تکوینی در عالم وجود نیز می‌کند. البته ممکن است ولایت فقهـی و عرفانی همزمان در یک فرد جمع می‌شود. ولی لازمه ولایت فقهی، ولایت عرفانی نیست.
بر این اساس، اگر فقیه در موردی حکم بکند، دیگران می‌توانند در نظر این حکم را خطا و اشتباه بدانند و حتی نظر خود را بیان کنند، هرچند در عمل نباید با این حکم مخالفت شود. ولی در نگاه عرفانی مخالفت فکری و نظری با فقیه یک انحراف و گناه بزرگ به شمار می‌آید.

5. اگر مقام مرجع تقلید را مقامی علمی بدانیم، باید معنا و مفهوم القاب حوزوی هم‌راستا با مقام‌های علمی باشند. ولی این القاب بیش از آن‌که رفعتِ علمی مراجع را جلوه‌گر کنند، به آنها شأن قُدسی می‌دهد. همچون القاب «آیت الله» و «آیت الله العظمی» که بیش از آن‌که با علو علمی آنها هم‌راستا باشند، قُدسیت آنها را به مخاطب گوشزد می کند. بگذریم از واژه‌های تقدس‌مآب دیگری که بعضی بیوتِ مراجع به کار می‌برند.
به کار بردن این القاب نیز هیچ‌گونه ضابطه‌ی دقیق و رسمی در حوزه‌های علیمه ندارد و موقعیت اجتماعی، شهرت، ظاهر شخصی و اهتمام شاگردان و هواداران بیشترین تأثیر را برای کاربردن این القاب برای علما دارد.
البته شاید امروز نتوان دیگر این القاب را تغییر داد ولی می‌توان معنای متبادر از آنها را دگرگون ساخت.

6. ساختار روحانیت شیعه از بعضی جهات شبیه کلیسای کاتولیک شده است. بعضی از اندیشمندان همچون شهید مطهری بر این اعتقادند که از میان عنوان‌هایی که مردم برای عالمان دینی استعمال می‌کنند، لفظ روحانی بعد از دوران مشروطیت با الهام گرفتن از مسیحیت، در میان جامعۀ ایران متداول شد؛ زیرا جامعۀ مسیحیت معتقد بودند روح از تن و آخرت از دنیا و معنی از ظاهر جداست و عالِم دینی باید به‌اصطلاح تارک دنیا باشد؛ از‌این‌نظر، به علمای خود روحانی می‌گفتند.( شهیدمطهری، خاتمیت، ص۹۳. )
دکتر شریعتی نیز می‌گوید: «من روحانیون را با علمای اسلامی یکی نمی‌گیرم، بلکه متضاد می‌بینم، در اسلام دستگاهی، طبقه‌ای یا تیپی به نام روحانیت نداریم، این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور، در اسلام، عالم داریم در برابر غیرعالم، نه روحانی در برابر جسمانی.»( علی شریعتی، مجموعه آثار، شماره 20، ص 119.)
..............
@azadpajooh
286 viewsمهدی مسائلی, 08:13
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 11:13:08 تأملاتی درباره قُدسی شدن جایگاه مرجعیت در شیعه
(قسمت اول)

مهدی مسائلی

مرجعیت تقلید در شیعه مقامی علمی است ولی در نگاه بعضی از شیعیان مرجعیت مقامی قُدسی و معنوی تلقی می‌شود. در نگاهِ قُدسی به مرجع تقلید، او برترین فرد از جهت کمالات معنوی بعد از ائمه(ع) است، و سایر مردم جایگاه معنوی فروتری نسبت به او دارند.
دراین‌باره نکاتی به ذهن بنده می‌رسند که شاید مرتب و منظم نباشند، ولی بی‌ارتباط با هم نیستند:

1. نگاهِ قدسی به مرجعیت موجب می‌شود سخن او در هر علم و فنی، با برداشت تعبدیِ مقلّدان همراه شود و نظراتِ مخالف او، باطل و خلاف شریعت تلقی شوند. به دیگر سخن، فقیه با کسب تخصص در علم فقه و کسب عنوان مرجعیت، در همه‌ی علوم و فنون ممتاز می‌شود؛‌ تمامی رشته‌ها و تخصص‌های دیگر دینی همچون اخلاق، اعتقادات، تاریخ، تفسیر و... به چنگ او می‌افتد و نظرش بر متخصصین همه‌ی این علوم برتری می‌یابد.
بر این اساس تخصص در فقه همراه با کسب عنوان مرجع تقلید و بدون این عنوان، یک دنیا با هم توفیر دارند.

2. فتوا و استدلال‌های مرجع تقلید امری نافهمیدی و غیرقابل وصول برای دیگران نیست. یعنی عالمان غیرمتخصص و حتی در مواردی مردم عادی نیز می‌توانند به صحت یا نادرستی استدلال‌های مرجع تقلید درباره یک فتوا دست یابند.
پس تفاوت مرجعِ تقلیدِ متخصص در فقه با عالمانِ غیرمتخصص چیست؟!
مرجع مجتهد توانایی ارائه مبتکرانه استدلال‌های فقهی، جمع‌بندی میان آنها و ارائه حکم شرعی را دارد، ولی عالم غیرمتخصص اگرچه توانایی فهم‌ این استدلال‌ها و قضاوت درباره آنها را دارد، ولی خود نمی‌تواند به صورت ابتکاری این استدلال‌ها را‌ ارائه کند.
به هر حال مرجعیت عنوانی نیست که افراد با دستیابی به آن، هرحکمی را بدون استدلال قانع‌کننده بیان کنند، گویی که سخن آنها از کنگره عرش الهی فرود آمده است.
از این جهت است که بعضی فقهای گذشته در برابر سؤالات مردم عادی نیز حکم شرعی را با تمام جزئیات استدلالی بیان می‌کردند.

3. فتوای فقیه از آنجا که از جایگاهی علمی صادر می‌شود، می‌تواند توسط هر کسی مورد رد و مناقشه واقع شود. بر این اساس اگر سخن منتقدان غیرعلمی و بی‌پایه باشد، به کلام علمی و مستحکم مرجع تقلید لطمه‌ای وارد نمی‌کند و خطری برای جایگاه مرجع تقلید و جامعه شیعه ندارد؛ و اگر جنبه‌های حقی در کلام آنها باشد، فرصتی است تا مراجع تبیین بهتری برای جامعه شیعه داشته باشند.
ولی در نگاه قدسی به مرجع تقلید هرگونه اشکال و انتقاد به مرجع تقلید نوعی توهین و بی‌احترامی به حساب می‌آید، زیرا اعتقاد معنوی مردم را تضعیف می‌کند و تقابلی با مقدسات آنهاست.

.............
@azadpajooh
285 viewsمهدی مسائلی, 08:13
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 10:36:07 استعفای یک مرجع از مرجعیت

آیت الله سید کاظم حائری از مراجع تقلید عراق و از شاگردان معروف شهید صدر در بیانیه‌ای اعلام کرد که از مرجعیت کنار کشیده است و تمامی وکالت‌های ایشان باطل شده است. این مرجع 84 ساله علت این امر را بیماری و کهولت سن و عدم توانایی جسمی در انجام شُئون و وظایف مرجعیت دانسته است.

این مرجع عراقی در بیانیه‌اش همچنین همه‌ی مؤمنین را به پیروی از رهبر انقلاب اسلامی آیت الله خامنه‌ای در مقابله با ظلم و استکبار فرا خوانده است.

در انتهای بیانیه نیز تعریضی به مقتدا صدر زده و گفته است:
"بر فرزندان دو شهید صدر(شهید سیدمحمدباقر و سیدمحمد صدر) لازم است که بدانند حبِ این شهید بدون همراهی اعتقادی و عملی با اهدافی که این دو شهید به خاطرشان شهید شدند، کفایت نمی‌کند و به صرف ادعا و انتساب نیست؛ و کسی که در تفرقه فرزندان ملت و مذهب به اسم شهدین تلاش کند یا متصدی نهضتی به اسم این دو شود و فاقد اجتهاد و شرایط شرعی لازم برای رهبری نهضت باشد، صدری نیست، هرچه ادعا کند و به هرکه خودش را منتسب کند."

بیان این نکته لازم است که شهید محمد صدر پدر مقتدی صدر، پس از خود آیت الله حائری را به عنوان اعلم معرفی کرده بود و مقلدینش را به ایشان ارجاع داده بود.
..........
@azadpajooh
402 viewsمهدی مسائلی, edited  07:36
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 19:37:32 ورود من به حوزه علمیه اصفهان با مدرسه ولی‌عصر(ع) آغاز شد. مدرسه‌ای که تولیتش با آیت الله ناصری بود. حدود ده سال در این مدرسه مشغول تحصیل و تدریس و فعالیت پژوهشی و اجرایی بودم.
یکی از امتیازات این مدرسه جلسات اخلاق آیت الله ناصری در بعضی چهارشنبه‌ها بود. این جلسات محتوای خیلی عجیبی نداشت و بیشتر تحت تأثیر حال خوش معنوی ایشان بود؛ حتی بعضی مواقع صحبت‌های تکراری بیان می‌کردند. خودشان نیز التفات داشتند و با لبخند می‌گفتند: شما عمل نمی‌کنید، من هم مجبورم تکرار کنم.
اهل بکاء و گریه بودند و در میان سخنرانی به گريه می‌افتادند، خصوصا وقت یادکردن از امام زمان(ع). البته لطیفه و طنز را هم پرجاذبه بیان می‌کردند و خنده‌‌های زیبایی داشتند.
در سلوک و رفتار و سخنرانی، هیچ تظاهری نداشتند و به اصطلاح، خودشان بودند، همین بر جذابیت ایشان برای همه اقشار مردم می‌افزود.
قبل از انقلاب مدت‌ها مقیم نجف بودند و بر اثر آن، سلوک‌شان همچون روحانیون نجفی بود. سنتی بودند و به آداب طلبگی بسیار مقید بودند. از طلاب نیز می‌خواستند آنها را رعایت کنند. در جلسات اخلاق گاهی تذکری درباره پوشش و ظاهر طلاب می‌دادند. اوایل نیز سالی یک‌بار یک پیراهن سفید یخه آخوندی به همه طلاب مدرسه هدیه می‌دادند.
حالت ابروها و نگاه‌شان ابهت خاصی داشت و اگر یخِ گفتگو یا جلسه را خودشان نمی‌شکستند، سخن گفتن در حضورشان سخت بود.
من سعی می‌کردم کمتر پیرامون ایشان باشم، چون به‌خاطر کتاب‌هایم عده‌ای نزد ایشان می‌رفتند و اذیتشان می‌کردند. بعداز انتشار کتاب نهم‌ربیع جهالت‌ها خسارت‌ها، خودشان به من گفتند: "عده‌ای  آمدند اینجا، کتاب شما را کوبیدند روی میز من و گفتند یکی از طلبه‌های شما وهابی شده است، خودش سواد ندارد، فریبش داده‌اند و جلویش انداخته‌اند."
همین عده بعدا شایع کردند که آیت الله ناصری من را از مدرسه اخراج کرده است ولی نه اخراجی بود و نه عتابی. البته نمی‌خواهم بگویم که با من همفکر بودند، بلکه نه تأییدی داشتند و نه ردی. تا پایان پایه ده در مدرسه ولی‌عصر بودم و حتی چند سالی مسئول پژوهش.
همچون مرحوم بهجت اهل عرفان نظری یا فلسفه نبودند، بلکه به فلسفه انتقاد داشتند، ولی چون با بعضی از عرفاء ارتباط داشتند، گاهی داخل لعنِ مخالفان فلسفه و عرفان نظری می‌شدند و چندباری اطراف مدرسه برای‌ ایشان و مرحوم بهجت شعارنویسی کرده‌ بودند. به هرحال ایشان سعی می‌کردند حاشیه نداشته باشند و مردم نیز به توهمات طلاب کاری نداشتند.
رحمت خدا بر او باد. غفرالله له و لنا و حشره مع النبی و الائمة الاطهار.
........
@azadpajooh
493 viewsمهدی مسائلی, 16:37
باز کردن / نظر دهید
2022-08-24 11:36:34 کتاب الخلافة و الملک

مولانا ابوالاعلی مودودی
1.2K viewsمهدی مسائلی, edited  08:36
باز کردن / نظر دهید
2022-08-24 11:32:55 نقد معاویه و عملکرد معاویه

مهدی مسائلی

بسیاری از علمای اهل‌سنت دوره معاویه را آغاز پادشاهی در اسلام می‌دانند و خلافت اسلامی را درباره آن صادق نمی‌دانند. در این‌باره حتی به روایتی استناد می‌کنند که احمد بن حنبل در كتاب مسند و ابويعلى و ترمذى و ابن‌حيان و ابوداود و حاكم آورده‌اند كه پیامبر(ص) فرمود: «پس از من خلافت سى سال است و از آن پس سلطنت خواهد بود»
از طرفی دیگر قاطبه‌ی اهل‌سنت جنگ معاویه با امام علی(ع)، را شورش دانسته و حق را به امام علی(ع) می‌دهند. (هرچند با طرح بحث خطا در اجتهاد، گناه را از شخص وی می‌زدایند)
بنابر نقلی از ابوحنیفه پیشوای مذهب حنفی وی می‌گفت: «می‌دانید چرا اهل شام با ما دشمن‌اند؟»
گفتند: نه.
گفت: «علت دشمنی ايشان آنست كه ما معتقديم كه اگر لشكر علی را درک می‌كرديم، او را کمک نموده و به‌خاطر او با معاويه می‌جنگيديم، بدین جهت است كه ما را دوست نمی‌دارند.»(محمد بن‌ عبدالسعیدکشی‌ حنفی، التمهيد في بيان التوحيد، دهلی: المطبعة الفاروقی، ۱۳۰۹ق، ص۱۸۳)
اما در میان علمای معاصر مولانا سید ابوالاعلی مُودودی، از علمای بزرگ شبه قاره، با صراحت و دقت بیشتری درباره این مسائل سخن می‌گوید و انتقادات صریحی را نسبت به معاویه و عملکرد وی بیان می‌کند. او حتی به نقد عملکرد عثمان خلیفه سوم در انتصابات خانوادگی و توسعه و دوام قدرت معاویه می‌پردازد و این موضوع را عامل شورش معاویه می‌داند.(سید قطب نیز مشابه همین انتقادات را دارد)
البته مودودی از دایره‌ی تفکر اهل‌سنت خارج نمی‌شود و خلافت عثمان را ایده‌آل می‌داند. مودودی همچنین به عنوان یک سنی، معاویه را به خاطر صحابی بودن و این‌که جهان اسلام را بار دیگر تحت یک درفش منظم ساخت و دایره اسلام را وسعت بخشید قابل احترام می‌داند و لعن و طعن او را جایز نمی‌داند. اما بر خلاف اکثر سنی‌مذهبان از این‌که اشتباهات معاویه را اشتباه بنامد ابایی ندارد. او می‌گوید کارهای غلط وی (معاویه) را باید غلط گفت، اگر کار غلط و نادرست او را درست بگویم مفهومش این است که ما معیار کار درست و نادرست خویش را به مخاطره می‌اندازیم. مودودی روایات مختلفی از صحابه و بزرگان اهل سنت ذکر می‌کند که آنها هم همین روش انتقادی را داشتند و غلط کاری‌های صحابه را نادیده نگرفته یا توجیه نمی‌کردند. مثلاً در همین مورد از حسن بصری نقل می کند که فرمود:
«چهار عمل معاویه طوری است که اگر شخص یکی آنها را مرتکب شود ، برایش باعث هلاکت است: ۱- شمشیر کشیدن بر امت و تسلط بر حکومت بدون مشورت ۲- جانشین ساختن پسرش یزید که فاسق و فاجر بود ۳- زیاد را در دودمان خود قرار دادن ٤- قتل حجر و رفقایش.»

اینها را گفتم که بگویم:  عملکرد معاویه خط قرمز اهل‌سنت نیست هرچند آنها برای شخص وی احترام قائل هستند. پس نباید با لعن و دشنام‌گویی دعوا را به شخص معاویه کشاند. امروز خود معاویه وجود ندارد ولی تفکر و رفتار و جایگاه او هنوز وجود دارد و برای نقد آن بیش از همه نیاز به زدودن تعصب و لجاجت مذهبی داریم.
البته قضاوت شیعه نسبت به شخص معاویه در جای خود محفوظ است و شیعه همان‌‌گونه که در مقام تَحکُّم اندیشه‌ی خویش و جنجال‌سازی بر سر آن نیست، کوتاهی و تسامح دراین‌باره را نیز نمی‌پذیرد.

در ادامه کتاب الخلافة والملك(ترجمه عربی کتاب خلافت و ملوکیت که خودش به زبان اردو است) تقدیم می‌شود.
.........
@azadpajooh
1.5K viewsمهدی مسائلی, edited  08:32
باز کردن / نظر دهید
2022-08-03 08:19:58 منتخبی از یادداشت‌های عاشورایی مهدی مسائلی

منتخبی از یادداشت‌هایی عاشورایی را که در طول چند سال اخیر نوشته‌ام، به همراه لینک آنها تقدیم می‌کنم(لینک روی متن)

طرح روایات فقهی بدون مباحث فقاهتی، بیشتر خطابه است تا بحث علمی

توصیه هایی برای فاصله گرفتن عزاداری از حاشیه ها/تحلیل توصیه رهبری بر لخت نشدن در عزاداری

تحریفِ تحریفات عاشورا

قواعدی برای روضه سازی/ از زبانِ حال تا جعل روضه

چرا تضعیف خرافات، تضعیف عزاداری جلوه می کند؟

استمرار عزاداری اختصاص به امام حسین(ع) دارد

عاشورا؛ محور گسترش تفکر سیاسیِ تشیع

قواعدی برای توجیه بدعت‌های عزاداری_۱

قواعدی برای توجیه بدعت‌های عزاداری_۲

نقدی بر مقایسه مکه با کربلا/زمین مکه اولین زمین و حرم است(بخش اول)

نقدی بر مقایسه مکه با کربلا( بخش دوم)

معیار کیفیت عزاداری چیست؟ معرفت‌افزایی یا خشونت و زجر بیشتر بدن؟

سخنان رهبری درباره قمه‌زنی، حکم است یا فتوا؟

آسیب‌‌شناسی زیارت اربعین

نقدی بر تفکر عزاداری برای تسلی خاطر حضرت زهرا(س)

ماجرای قطع دست شیعیان برای زیارت امام حسین(ع) /رب مشهور لا اصل له

حواشی کتابی در باب اصلاح عزاداری از دیروز تا امروز

ریشه‌های فکری انحرافات عزاداری/معرفی چهار تلقی مؤثرعزاداری(بخش اول)

ریشه‌های فکری انحرافات عزاداری/معرفی چهار تلقی مؤثرعزاداری(بخش دوم)

تأملی تاریخی در مقتل العباس(ع)

تحریف گزارش به میدان رفتن عابس/آیا عابس لخت بود؟

نقد انتساب قمه‌زنی به سفیر انگلیس

بررسی روایت زخم‌شدن پلک چشمان اهل‌بیت(ع) در عزاداری

نقد مستندات آسیب‌ زدن به بدن در عزاداری / روایات جاری‌شدن خون از بدن پیامبران الهی در کربلا

تضاد در تقابل با عزاداری‌های صوفیانه

هجمه‌ی وهابیت و واپس‌گرایی علمای شیعه در اصلاحات مذهبی

وجوه مختلف حرمت قمه‌زنی
.............

کانال یادداشت‌ها و مطالعات مهدی مسائلی
@azadpajooh
816 viewsمهدی مسائلی, 05:19
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 11:39:23 چشیدن درد امام حسین(ع)

مهدی مسائلی

بسیاری از شیعیان متدین و به‌خصوص انقلابی با انجام عزاداری‌هایی مثل قمه‌زنی مخالف هستند. اما قمه‌زنی و عزاداری‌های خشن مشابه آن، ریشه‌ای در برداشت‌های نادرست از عزاداری دارند که شاید همین عده نیز گرفتار آن باشند.

توضیح ‌این‌که:
در نگاه روایی، معیار کیفیت عزاداری به معرفتی است که برای افراد ایجاد می‌کند، پس هرچه عزاداری معرفت و آگاهی بیشتری ایجاد کند کیفیت بهتری دارد.
اما در زمان کنونی معیار کیفیت عزاداری تغییر کرده است. ارتباط قلبی و معرفتی با نهضت عاشورا عیار برتری عزداری را به نمایش نمی‌گذارد، بلکه خشونت و تن‌آزاری و نمایش ظاهری آن، ملاک کیفیت عزاداری شده است.
برای بسیاری از شیعیان، عزاداری هرچه خشن‌تر باشد ثواب بیشتری دارد. ممکن است که درباره‌ی بعضی از مصادیق خشونت در عزاداری، همچون قمه‌زنی، در جامعه شیعه اختلاف نظر فقهی وجود داشته باشد و بعضی به‌خاطر وهن‌آمیز بودن آنها یا حکم رهبری از چنین رفتارهایی اجتناب ورزند، ولی پذیرش خشونت و تن‌آزاری به عنوان ملاک ارزش یافتن عزاداری‌ها یک دیدگاه فراگیر است و در بیشتر هیأت‌های انقلابی نیز چنین اعتقادی وجود دارد.
امروز بیشتر سینه‌زنان کیفیت سینه‌زنی را بر اساس آهنگ و شدت آن تعریف می‌کنند. هرچه دست‌ها محکم‌تر بر سینه‌ها فرود آید، سینه‌زنیِ بهتری صورت گرفته است.
بر این اساس بهتر است که عزاداران هنگام سینه‌زنی لخت شوند تا سینه آنها سرخ و یا کبود شود. در هیئت‌ها ضربه‌های محکم سینه‌زنان است که مداح را به شوق می‌آورد و موجب ستایش‌ سینه‌زنی آنها می‌شود. فراتر از این، برای بعضی چنگ و خراش زدن به صورت‌ نشان‌گر آن است که افراد به لایه‌ی بالاتری از عزاداری دست یافته‌اند. اما وقتی باب آسیب زدن به بدن را این‌گونه ستودیم، با بالاتر از آن نیز نباید مشکلی داشته باشیم.
امروز بسیاری از افراد، عزاداری را ابزاری برای زجر و سختی دادن به بدن می‌بینند، تا از رهگذر آن در مصیبت‌های وارد بر امام‌حسین (ع) و شهدای کربلا شریک شوند و با آن‌ها همدردی کنند.
اما چنین همدردی را نه شرع از ما خواسته است، نه با عقل سازگار است. زیرا امام حسین(ع) هم‌اکنون در جایگاه رضوان الهی است و آسیب‌ زدن به بدن‌مان نه از مصیبت‌های روز عاشورا می‌کاهد و نه بر درجات اخروی ایشان می‌افزاید.
ولی با این حال، رسالت‌ها و آرمان‌های آن حضرت همچنان باقی است. عزاداری وسیله‌ای برای یادآوری دردهای دینی و سیاسی امام‌حسین(ع) است نه چشیدن آلام و دردهای شخصی و جسمی ایشان.
دردِ امام حسین(ع) بی‌تفاوتی و دنیاطلبی مسلمانان بود، دردِ ایشان محو ارزش‌های انسانی، اخلاقی و اسلامی و حاکم شدن امثال یزید بر جامعه بود.
عزاداری باید انتقال دهنده این دردها باشد نه چشیدن دردهای جسمی امام‌حسین(ع).

حقیقت این‌که فهم نادرست از هدف عزاداری، انحراف در روش انجام عزاداری را به دنبال دارد.
............
@azadpajooh
703 viewsمهدی مسائلی, edited  08:39
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 22:56:43 تفاوت سینه‌زدن و سینه‌زنی

مهدی_مسائلی

‌‌‌‏در عزادری یک سینه‌زنی داریم و یک سینه‌زدن.
سینه‌زدن به خاطر اندوهی است که از درک مصیبت‌ حاصل می‌شود؛ لازم نیست خیلی هم محکم باشد.
اما سینه‌زنی ضربه‌های ریتمی و آهنگینی است که با صدای مداح تنظیم می‌شود.
قسمت‌هایی از سینه‌زنی نیز کار تخصصی است که باید مدتی در هیئت آموزش ببینی.
سینه‌زدن کیفیتش به اندوه و اشک همراه‌آن و معرفت حسینی است.
اما کیفیت سینه‌زنی به هماهنگی و ریتم و صدای برخورد دست‌ها به سینه‌ها است. برای همین بهتر است سینه‌زن‌ها لخت شوند تا صدای بهتری تولید کنند. البته به گمان بعضی سرخ و کبود شدن سینه‌ها ثواب عزاداری فردی را نیز بیشتر می‌کند.
تلاش مداح در سینه‌زنی بر ایجاد هیجان بیشتر برای سینه‌زنان است. در اینجا بعضی مداحان موسیقی و محتوای سینه‌زنی را طوری تنظیم می‌کنند که تفاوتی با کنسرت‌های خاص ندارد.
بحث ما در اینجا حرمت و جواز شرعی سینه‌زدن و سینه‌زنی نیست، خیلی از سینه‌زنی‌های ریتم‌دار اشکال شرعی ندارند و مطابق با عزاداری هستند ولی بسیاری نیز تبدیل به حرکات موزونی شده‌اند که آواز و صدای مداح در آن نقش اساسی دارد و افراد برای ایجاد هیجان و نشاط آن را دنبال می‌کنند.
در سالیان گذشته بعضی از مداحان تلاش کردند ابزارهای موسیقی را به سینه‌زنی بکشانند ولی این موضوع با مقاومت‌هایی روبرو شدند. اما با این حال، سیستم‌های صوتی پیشرفته، همراه با زیر صدای حسین که به سبک‌های مختلف بیان می‌شود، تا حدودی جای خالی استفاده از ابرازهای موسیقی را برای آنها پر کرده است.
این نکته را بگویم که بنده با موسیقی عاشورایی نیز مخالفتی ندارم ولی معتقدم این موسیقی را نباید جای عزاداری نشاند، همان‌گونه سرود قرآنی و تهلیلی جای ذکر خدا را نمی‌گیرد.
.........
@azadpajooh
876 viewsمهدی مسائلی, edited  19:56
باز کردن / نظر دهید