Get Mystery Box with random crypto!

مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت

لوگوی کانال تلگرام azadpajooh — مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت م
لوگوی کانال تلگرام azadpajooh — مهدی مسائلی، مطالعات و یادداشت
آدرس کانال: @azadpajooh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.48K
توضیحات از کانال

ارتباط با مدیر:
@masaeli

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 3

2022-04-06 10:33:49 چند روحانی در حرم رضوی مضروب می‌شوند و یکی از آنها به شهادت می‌رسد و طبق معمول عده‌ای با اعتراض به بنده و فعالان عرصه وحدت اسلامی می‌گویند: این هم نتیجه فعالیت‌های تقریبی و وحدتی شما!

گویا اینکه مسیر ضدتقریبی و مخالف وحدت، صلح و آرامش را برای جامعه مذهبی در پی می‌آورد و ما از آن منع کرده‌ایم.

مگر راه غیر تقریبی چیزی جز آزاد گذاشتن این طرف برای خشونت گفتاری و تلافی آن طرف با خشونت رفتاری است. البته بعضی از این طرفی‌ها بدشان نمی‌آید که در کنار بدزبانی، کشت‌وکشتار متقابل نیز داشته باشند.

به هر حال، جنایتی که صورت گرفت چه آگاهانه و با برنامه‌ریزی باشد و چه شخصی و جاهلانه، مسیرش فتنه‌گری مذهبی است، و اگر این جنایت را به اهل‌سنت یا قومیت‌ها نسبت دهیم و احساسات مذهبی را علیه آنها برانگیزیم گام برداشتن در همان مسیری که این جنایت، آن را دنبال می‌کند. حالا شما ما را ملامت می‌کنید که چرا از مسیر فتنه‌گری مذهبی حمایت نکردیم.

........
@azadpajooh
2.2K viewsمهدی مسائلی, edited  07:33
باز کردن / نظر دهید
2022-02-19 20:24:02 درنگی درباره اظهارات خانم نویسنده و موضع‌گیری روحانیت

مهدی مسائلی

چند روزی است که اظهارات نویسنده فیلم نمور در جشنواره فیلم فجر به بحثی پرحاشیه و داغ تبدیل شده است و موضع‌گیری تندی را از ناحیه بعضی از روحانیون و ائمه‌ی جمعه سراسر کشور در پی داشته است. در این واکنش‌ها آنچه بنده کمتر دیدم پاسخ منطقی و استدلالی به این سخنان بود.

خانم نویسنده اظهارات نادرستی داشته است که البته گفته‌اند از آن عذرخواهی نیز کرده است ولی چه بخواهیم و چه نخواهیم اين سخنان در ذهنیت قسمتی از جامعه ما رسوخ کرده است و آنها اگر جرئت اظهار آن را نیز نداشته باشند، به صورت عملی و در قالب ازدواج‌های سفید، آن را پیگیری می‌کنند.

پس این اظهارات فرصتی بود که دفاعی منطقی از احکام شرعی داشته باشیم و بهتر بود به جای بستن باب گفتگو، به اقناع این افراد می‌پرداختیم.

خانم نویسنده در اظهارتش گفته بود: «وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند، عشقی که بین‌شان وجود داشته، آنقدر حرمت دارد که حتی بدون صیغه هم نامزد باشند، بچه‌ای که از آن‌ها به دنیا می‌آید، به‌نظر من حلال‌زاده است!»

حقیقت این‌که صیغه‌ی عقد شرعی صرف یک سلسله الفاظ تعبدی نیست بلکه در اصل تعابیر حقوقی است که از حریم خانواده و فرزندانی که در این رابطه زناشویی شکل می‌گیرند، دفاع می‌کند.
از این رو الفاظ معینی برای صیغه عقد مشخص نشده‌اند و بر پایه‌ی منابع روایی، بسیاری از علما گفته‌اند که صیغه‌ی عقد باید متضمن و دربردارنده مفاد حقوقی باشد که دین اسلام برای استحکام خانواده بر آن تأکید می‌کند، حال این الفاظ می‌تواند با تعابیر مختلف و زبان‌های متفاوت جاری شود. (در مقام بیان اختلاف‌های فتوایی دراین‌باره نیستم)

این‌که بین دو نفر عشق حقیقی برقرار است یا صرف احساسات و تمایلات جنسی، امری باطنی و فردی است اسلام وقتی قانونی ‌می‌گذارد مصلحت نوع بشر و حالت غالب مردم را در نظر می‌گیرد.

ازدواج سفید و بدون تعهد حقوقی به آینده همسر و فرزندان، آسیب‌های خانوادگی و اجتماعی فراوانی در پی دارد که کوتاه‌نگری ما ممکن است آن را به مجادله‌ درباره عقد شرعی و عنوان حرام‌زادگی تقلیل دهد.

یک مرد و زن ممکن است هیجانات جنسی را به عشق تفسیر کنند اما در داستانی پرتکرار می‌تواند این عشق به جدایی و نفرت تبدیل شود و آنچه در این میان آسیب جدی عاطفی و اجتماعی می‌بیند فرزندان شکل گرفته در این رابطه هستند و پس از آن زنی است که پشتوانه‌ای برای پیگیری حقوقش ندارد.
البته ابهام در عنوان حرام‌زادگی از عواملی است که بحث ما را به حاشیه برده است، آنچه در تصور و ذهنیت عموم مردم وجود دارد این است که حرام‌زادگی شقاوت و پلیدی دنیوی و اخروی است که پدر و مادر به فرزند خویش بخشیده‌اند درحالی که حرام‌زادگی ملازمه‌ای با پلیدی دنیوی و اخروی فرد ندارد و احکام معدودی که درباره مسئولیت‌های دنیوی حرام‌زاده وجود دارد برای دفاع از حریم خانواده است نه احکامی بر علیه حرام‌زاده.

صحبت دراین‌باره گفتگوهایی مفصلی را طلب می‌کند، آنچه بنده هم‌اکنون به صورت مختصر بیان کردم اشاره‌ای گذرا به این نکته مهم بود که روحانیت به جای هیجان‌آفرینی می‌تواند به شکل زیباتری نیز موضع‌گیری کند.

.........
@azadpajooh
2.7K viewsمهدی مسائلی, edited  17:24
باز کردن / نظر دهید
2022-02-17 15:18:20 درباره روز وفات حضرت زینب(ع)

روز وفات حضرت زینب از کتاب اخبار الزینبیات گرفته شده است که ظاهرا توسط کسانی که خواسته‌اند مزار زینب(س) را در مصر نشان دهند، نوشته شده است و سپس به عبیدلی نسب‌شناس معروف نسبت داده‌اند، در حالی که این کتاب از او نیست و در آثار وی برشمرده نشده است. اشکالات محتوایی متعددی نیز به این کتاب وجود دارد.
نکته جالب این‌که اگر این روز را به عنوان‌ سالروز وفات حضرت زینب(ع) بپذیریم باید محل دفن ایشان را نیز مصر بدانیم.

چون می‌خواهیم حتما روزی را برای حضرت زینب(ع) عزاداری کنیم با استدلال به هر نقل ضعیفی تنها دو روز بعد از جشن ولادت امام علی(ع) عزاداری برپا می‌کنیم و ایام جشن و سرور ما هرچه بیشتر کوتاه می‌شود.
این در حالی‌ است که برای استمرار عزاداری ماه محرم و صفر روز ولادت امام موسی کاظم(ع) را از این ماه حذف کردند و روزی را در ماه ذی‌الحجه برای آن جعل کردند.
............
@azadpajooh
1.6K viewsمهدی مسائلی, 12:18
باز کردن / نظر دهید
2022-02-16 14:41:28 نگاهی به جمعیت اهل‌سنت ایران در بیست سال دیگر

مهدی مسائلی

بارها شنیده و خوانده‌ایم که بعضی با استناد به سخنان و تحلیل‌های نامعتبر از غلبه جمعیت اهل‌سنت ایران در آینده نزدیک سخن می‌گویند و اظهار می‌کنند: «با این روند فرزندآوری اهل‌سنت احتمالاً تا ۲۰ سال آینده اکثر جمعیت ایران را اهل‌سنت تشکیل خواهد داد!»

اخیرا نیز فایل صوتی یکی از مداحان انقلابی منتشر شده است که ایشان برای تأکید بر اهمیت فرزندآوری شیعیان، از تساوی جمعیت شیعه و سنی در بیست سال آینده سخن می‌گوید.
چند سال پیش بنده در یادداشتی با تکیه بر آمارهای رسمی به نقد این سخن پرداختم.(متن را می‌توانید از اینجا بخوانید) حالا نیز مجددا نکاتی را یادآور می‌شوم:

۱. بنده به شخصه حدود بیست سال است همین سخن را در جمع‌های گوناگون می‌شنوم، اما با گذشت زمان، از این بیست سال هیچ وقت کم نشده است و هرچه ما جلو می‌رویم این بیست سال نیز با ما جلو می‌آید.

۲. در یادداشتم با استناد به آمارهای رسمی بیان کردم که در بین استان‌های سنی‌نشین ایران فقط استان سیستان و بلوچستان رشد جمعیت و ولادت‌های بیشتری نسبت به آمار متوسط کشور دارد. این درحالی است که در استان کردستان که اکثریت آن نیز اهل‌سنت هستند، رشد جمعیت و تعداد ولادت‌های آن حتی از آمار متوسط کشور نیز پایین‌تر است. بالابودن آمار ولادت‌ها در استان سیستان و بلوچستان نیز به خاطر انگیزه‌های مذهبی نیست، بلکه به خاطر شرایط فرهنگی این مناطق است، به تعبیر صریح‌تر فرهنگِ غربی در این مناطق کمتر از سایر نقاط کشور رسوخ کرده است و فرزند بیشتر در این مناطق هنوز یک پشتوانه‌ی خانوادگی به حساب می‌آید. البته در این مناطق نیز نسبت به دهه‌های گذشته آمار موالید و رشد جمعیت افت بسیاری داشته است و از حدود ۵ درصد به حدود ۳ درصد رسیده است. قسمتی از این افت به خاطر فعالیت فرهنگی اِن‌جی اوهایی است که برای کنترل جمعیت در این مناطق فعال بوده‌اند، اما افزون بر این، زنان در این مناطق، نسبت به سایر نقاط کشور آزادی فرهنگی و سوادآموزی و حضور اجتماعی کمتری داشته‌اند، اما با گسترش سواد و نقش اجتماعی زنان به مرور از تعداد ولادت‌ها در این مناطق نیز کاسته شده و می‌شود. مثلا یکی از گزاره‌های تأثیرگذار بر تعداد ولادت‌ها، پایین بودن سن ازدواج است و در این مناطق هر چه سن ازدواج بالاتر می‌رود تعداد ولادت‌ها نیز کاسته می‌شود. طبق آمارهای رسمی نرخ ازداواج نیز در استان در سال‌های اخیر کاهش یافته است.

۳. در سال ۱۴۰۰ جمعیت استان سیستان و بلوچستان حدود ۳۱۰۰۰۰۰ نفر(سه میلیون و صدهزار نفر) است که از این جمعیت حدود ۳۵درصد آن را نیز شیعیان تشکیل می‌دهند. طبق پیش‌بینی اداره ملی آمار ایران که با گزاره‌های علمی صورت گرفته است جمعیت این استان در ۱۵ سال دیگر، یعنی سال ۱۴۱۵، به حدود ۴۱۹۲۰۰۰(چهارمیلیون و صد و نود و دو هزار نفر) خواهد رسید. (این پیش‌بینی در سایت اداره آمار موجود است.) این در حالی است که طبق پیش‌بینی‌ها جمعیت کل کشور در این مقطع زمانی حدود ۹۵ میلیون نفر خواهد بود.
حال سؤال این است که رشد جمعیت در استان سیستان و بلوچستان باید با چه شتاب و چه درصدی صورت گیرد که موجب تساوی جمعیت شیعه و سنی در ایران در بیست سال آینده ‌شود؟!
غیر از این‌که همه‌ی بانوان محترم اهل‌سنت در این استان در طول بیست سال،‌ چهل فرزند به دنیا بیاورد!

۴. به دوستان مداح عزیز و بزرگوار توصیه می‌کنم دغدغه‌ی شما برای تأکید بر رشد جمعیت محترم است، ولی سعی نکنید با اطلاعات نادرست، موضوع دیگری را خراب کنید تا این مشکل را حل کنید. رشد جمعیت کل کشور نیز با ایجاد هیجان مذهبی در یک یا دو هیئت مذهبی حل نمی‌شود. رشد جمعیت موانع فرهنگی و خصوصا اقتصادی دارد که باید آنها را برداشت. آداب زندگی کنونی با آداب زندگی گذشته متفاوت است، برای رشد جمعیت در زمان کنونی باید با توجه به آداب زندگی کنونی، راه حل ارائه کرد.
از این گذشته اگر اهل‌سنت کشور نقش خود را در رشد جمعیت کشور خوب ایفا می‌کنند باید آنها را ملامت کنیم؟! رشد جمعیت اگر خوب است شیعه و سنی ندارد.
.........
@azadpajooh
1.8K viewsمهدی مسائلی, edited  11:41
باز کردن / نظر دهید
2022-01-31 11:01:57 سادات عُمَریه در قم

مهدی مسائلی

شهر قم از دیرباز و زمان ائمه(ع) به تشیع شناخته می‌شود. درباره‌ی تشیع قم شوخی‌هایی نیز وجود دارد. از جمله شوخی درباره‌ی تعصب نسبت به نام عمر و ابوبکر در قم است. عبید زاکانی(درگذشت: حدود ۷۷۱ق) می‌نویسد:
«عُمران نامی را در قم می‌زدند یکی گفت چون عُمَر نیست چراش می‌زنید. گفتند: عُمَر است و الف و نون عُثمان هم دارد.»

ياقوت حموی (۵۷۴ – ۶۲۶ق) نیز در کتاب مُعْجَم البُلدان نیز می‌نویسد:

«حکایت کرده‌اند که بر اهل قم حاکم سنی متعصبی منصوب شد. به او خبر رسید که در میان مردم قم، به دلیل بغض صحابه‌ بزرگوار، کسی که نامش ابوبکر یا عمر باشد، به هیچ وجه یافت نمی‌شود. آن حاکم آنها را جمع کرد و به بزرگان و رؤسای آنها گفت: «به من خبر رسیده است که بغض صحابه صحابه رسول الله(ص) را دارید و به خاطر این بغض نام آنها را بر فرزندان‌تان نمی‌گذارید. به خدا قسم اگر کسی از خودتان را که نامش ابوبکر یا عمر باشد برای من نیاورید و برای من ثابت نشود که نامش ابوبکر یا عمر باشد من با شما چنین و چنان خواهم کرد [برخوردی سخت خواهم داشت].» بزرگان شهر از او سه روز وقت گرفتند و در شهر به جستجو پرداختند. در نهایت تنها یک نفر به نام ابوبکر را پیدا کردند که در نهایت فقر و بیچارگی، پا برهنه، عریان، لوچ و زشت ترینِ خلق خدا بود. پدر او از اهالی قم نبود و پس از تولد فرزندش او را ابوبکر نام نهاد و در قم ساکن شد. بزرگان شهر او را به نزد حاکم آوردند، حاکم عصبانی شد و به آنها ناسزا گفته و گفت مرا مسخره می کنید، زشت‌ترین خلق خدا را برایم آورده‌اید و امر کرد که به‌ آنها پس‌گردنی بزنند.یکی از افراد ظریف و شوخ‌طبع آنها به حاکم گفت: ای امیر! هر چه می‌خواهی بکن، هوای شهر قم ابوبکر نامی بهتر از این پرورش نمی‌دهد. حاکم خندید و آنها را بخشید.»

(پاورقی: مولوی در مثنوی این داستان را به سبزوار و زمان سلطان محمدخوارزم‌شاه نسبت می‌دهد. بعضی معتقدند مولوی با تغییر گزاره‌های این داستان خواسته است چهره‌ای متفاوت از سلطان محمد خوارزمشاه ارائه کند چون او فرمانروایی بوده است که به دلیل تصمیمات و اقدام‌هایش در حمله‌ی مغول، نزد مورخان پس از خود مورد سرزنش و نکوهش قرار گرفته است.)

اما نکته جالب این‌که در قم ساداتی با عنوان سادت عُمَریه زندگی می‌کرده‌اند که سلسله‌ی سیادت آنها به عُمَر بن على بن أبى طالب(ع) معروف به عُمَر الاَطرف می‌رسید. (قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۶۷۳.)

طبق گزارش کتاب تاریخ قم فردی به نام ابوعبدالله عُمری به کُمیدان(نام پیشین قم) مهاجرت کرد و در همانجا از دنیا رفت. از دیگر سادات عُمری در قم دو زن بوده‌اند که گویا امامزاده سيده صفوراء در پشت صحن امامزاده خاک‌فرج یکی از آنهاست که در زبان و گفتار عوام به غلط شهرت دارد كه مدفون در اين بقعه، سيده صفوراء دختر شعيب پيغمبر است.(رک: ناصرالشریعه، محمد حسین، تاریخ قم، ص۲۱۳.)
..........

مطلبی از کتاب لبخند علما(در تدارک انتشار)
..........
@azadpajooh
1.7K viewsمهدی مسائلی, 08:01
باز کردن / نظر دهید
2022-01-31 11:01:57 دوستان همراه سلام،
اگر می‌بینید خبری از یادداشت‌ نیست به خاطر آن است که مشغول تحقیق و پژوهش هستم(هرچند اینها در کشور کار حساب نمی‌شوند و عملا جز انسان‌های بی‌کار به حساب می‌آیم)

اما برای احترام به شما دوستان همراه، تصمیم گرفتم قسمتی از تحقیقات جالب را برای شما در اینجا منعکس کنم.

برای گزارش کار ابتدا بگویم که ان شاءالله دو تحقیق از بنده با عنوان: "عدالت در دشمنی" و "اطلس توصیفی اهل‌سنت ایران" در آینده‌ای نزدیک منتشر می‌شوند. اگر مانعی پیش نیاید گزارش و خبر آنها را در آینده به شما می‌‌دهم.

الان هم در حال ویرایش و تکمیل کتابی هستم که سال‌‌های قبل نوشتم ولی منتشر نشد به نام: " لبخند علما: مجموعه لطیفه‌ها و شوخ‌طبعی علما و طلاب"

این کتاب پس از کتاب "لطیفه‌های اسلامی" و همزمان با کتاب "فرهنگ اصطلاحات طلاب" به نگارش درآمد. بی‌اغراق می‌گویم که این کتاب، مجموعه‌ای بی‌نظیر در حیطه‌ی مورد بحث خود است و اگر توفیق به انتشار آن پیدا بکنم شیرینی زیادی برای مخاطبان خود خواهد داشت.
در این کتاب در ضمن نقل بعضی از شوخی‌ها، نکات تحقیقی نیز در پاورقی‌ها وجود دارد که علاقه‌مندان خاص خود را دارد.

در ادامه چند مطلبی از آنها برای شما ارسال می‌کنم.
1.0K viewsمهدی مسائلی, 08:01
باز کردن / نظر دهید
2022-01-20 12:54:21
از تعیین روز وفات ام البنین تا نسبت شهادت به ایشان مهدی مسائلی در تقویم رسمی کشور 13 جمادی‌الثانی به عنوان روز وفات حضرت ام البنین تعیین شده است درحالی که روز وفات ایشان در کتاب‌های تاریخی و حدیثی ذکر نشده است. به نظر می‌رسد این انتساب برگرفته از کتابی…
1.2K viewsمهدی مسائلی, edited  09:54
باز کردن / نظر دهید
2022-01-17 21:05:13 نقد محتوایی و صوری کتاب‌های حوزوی در مصاحبه با شفقتنا:

«ریاست فقهای فقه محور» مانع تغییر سیستم آموزشی حوزه است / کتب باید روی یک متد مشخصی طراحی و تنظیم شوند

گزیده‌هایی از مصاحبه:

در تدریس کتب حوزه استاد محوری پر رنگ‌تر است و اگر استاد بسیار ضعیف باشد، طلبه نمی‌تواند از طریق کتب به یک سطح بالایی دست پیدا کند. برای جبران این کمبود، بسیاری از طلبه ها از کتب کمک آموزشی استفاده می کنند که این کتب کمک آموزشی سعی کردند به کتب نظمی بدهند و استادی برای طلبه محسوب می‌شوند.

من خط مقدم انتقاد به کتب حوزه را بحث سبک آموزش و پژوهش می دانم که یک نظم مشخص و متد جدیدی ندارد و به تدوین دوباره مباحث گذشته نیاز دارد

یکی از دلایلی که سیستم آموزشی حوزه تاکنون تغییر نیافته، ریاست فقهای فقه محور بر حوزه است.

ما آموزش استاد در حوزه نداریم و حتی ارزیابی علمی به صورت سطح نوین که بگوییم این استاد چقدر از جهت آموزشی پیشرفت هایی دارد، در حوزه وجود ندارد. گاهی ممکن است که برخی از اساتید از جهت های حاشیه ای برجسته شده باشند مثلاً مریدانی این شخص را برجسته کرده باشند یا فعالیت های تبلیغاتی این استاد را برجسته کرده باشد، وگرنه از نظر علمی دست خالی است. 

آینده حوزه را دچار افت علمی شدیدی می بینم. نه صرف رویکرد کتب حوزوی که بسیار نقص دارد بلکه مسایل پیرامونی هم وجود دارد که روی بحث علمی حوزه تأثیرگذار است مانند بحث معیشت و کار حوزویان که بسیار روی سطوح حوزه تأثیر می گذارد.

لینک مصاحبه:

https://fa.shafaqna.com/?p=1299013

...........
@azadpajooh
1.2K viewsمهدی مسائلی, 18:05
باز کردن / نظر دهید
2022-01-16 21:15:21 از تعیین روز وفات ام البنین تا نسبت شهادت به ایشان

مهدی مسائلی

در تقویم رسمی کشور 13 جمادی‌الثانی به عنوان روز وفات حضرت ام البنین تعیین شده است درحالی که روز وفات ایشان در کتاب‌های تاریخی و حدیثی ذکر نشده است. به نظر می‌رسد این انتساب برگرفته از کتابی به نام «أم البنين سيدة نساء العرب» باشد که نویسنده آن یکی از خطبا و منبری‌های معاصر اهل‌ عراق به نام سيد مهدی سويج (١٣٤٩- ١٤٢٣ق) است.
وی در كتاب خود آورده است:

«در موارد متعدد و مواقع زيادی تاريخ وفات ام‌البنين(ع) را از من پرسیدند و من نیز از تعدادی از صاحب نظران در اين‌باره سؤال كردم، ولي جواب من و جواب کسانی که من از آنها پرسیدم یکی بود: اثری از ذکر وفات یا سال آن وجود ندارد.
تا اینکه روزی كتابی را مطالعه می‌كردم در ذهنم آمد كه در اين كتاب قصيده‌ای درباره حديث كساء ذكر شده است كتاب را بررسی می‌كردم تا قصيده را پيدا كنم، ناگهان در شرحی كه مؤلف كتاب بر قصيده مزبور نوشته بود، به خبر وفات ام‌البنين(ع) برخوردم و كتاب مزبور خطی و روی برگه‌ای قديمی نوشته شده بود و تاريخ كتابت آن به سال 1321قمری بر می‌گشت و نام كتاب كنزالمطالب و نام مؤلفش نيز علامه سيدمحمدباقر قره‌باقي همدانی بود. مؤلف، كه خداوند مقام او را بالا ببرد، گفته است... در كتاب اختيارات از اعمش نقل شده است كه می‌گويد: روز سيزدهم جمادي الثانی كه مصادف با روز جمعه بود، بر امام زين‌العابدين(ع) وارد شدم. ناگهان فضل بن عباس (ع) وارد شد و در حالی كه گريه می‌كرد گفت: جده‌ام ام‌البنين(ع) از دنيا رفت. شما را به خدا به اين روزگار فريبكار نگاه كنيد كه چگونه خاندان كساء را در يك ماه دوبار دچار مصيبت كرد! پس از چندی از خبر ديگری مندرج در حاشيه كتاب «وقايع‌الشهور و الأيام» تأليف بيرجندی اطلاع يافتم كه به نقل از اعمش نوشته است: در سيزدهم جمادی الثانی و در سال ۶۴ قمری ام‌البنين(ع) وفات كرد.»

درباره این گزارش ادعایی به نکات زیر باید توجه داشت:

۱. درباره کتاب كنزالمطالب اطلاعی وجود ندارد و غیر از این گزارش اثری از آن در جایی دیگر دیده نشده است. نویسنده آن سيدمحمدباقر قره‌باقی همدانی که با وصف علامه از او یاد می‌شود، نیز ناشناخته است و مشخص نیست چه کسی است. با این حال بر فرض وجود چنین کتابی،‌ آن نیز کتابی متأخر و مربوط قرن چهاردهم است.
2. در نقل این گزارش ادعا شده که این خبر «در كتاب اختیارات از اعمش نقل شده است.» معلوم نیست منظور از کتاب اختیارات چه کتابی است، اما همه کتاب‌هایی که عنوان اختیارات در اسم آنها وجود دارد، چنین گزارشی را بیان نکرده‌اند و ارتباطی به این موضوع ندارند.
3. نویسنده ادعا کرده است که پس از چندی در حاشیه کتاب وقايع‌الشهور و الأيام تأليف بيرجندی نیز انتساب وفات در سیزدهم جمادي الثاني به اضافه تعیین سال آن(سال۶۴ق) را دیده است. ولی با مراجعه به همان چاپی از کتاب وقايع‌الشهورکه وی برمی‌شمرد، چنین حاشیه‌ای در کتاب دیده نمی‌شود.

۴. چرا باید هم منبع متأخر و هم منبع اصلی ادعایی برای این گزارش از دید و منظر همه علما پنهان باشد و در دسترس هیچ کس نباشد؟

جاعلان حدیث و گزارش‌های تاریخی برای پنهان کردن دروغ‌شان معمولا تدبیری به خرج می‌دهند و گزارش‌ها را به کتاب‌هایی نسبت می‌دهند که در دسترس هیچ‌کس نیست و مچ‌گیری از آنها امکان‌پذیر نیست؛ حالا یا این کتاب زمانی وجود داشته و الان وجود ندارد یا اصلا وجود خارجی ندارد.

برپایه این نکات، احتمال جعل تاریخ وفات ام‌البنین بسیار قوی است و تردید در آن است که چه کسی این جعل را انجام داده است.

اما عده‌ای نیز در روزگاری کنونی جعل را کمی آشکارتر انجام می‌دهند، بدین صورت که دروغ‌هایشان را به کتاب‌های موجود و در دسترس منتسب می‌کنند و تکیه‌شان به این است که مخاطب حوصله یا امکانات مراجعه به منابع ذکر شده را ندارد. گاهی نیز فردی گزارشی را در کتابش بدین صورت جعل می‌کند، بعد چندین کتاب دیگر از کتاب اولی، نقل جعلی و دروغین را می‌آورند و همین می‌شود تعدد منابع. موضوع مسمومیت و شهادت حضرت ام‌البنین نیز از همین سنخ است.
در مجموع جعل شهادت حضرت ام‌البنین است ادامه همان مسیر جعل تعیین روز وفات ایشان است و باید دید این‌ یکی با کمک فضای مجازی چه زمانی مقبول می‌افتد و عمومی می‌شود.

......
@azadpajooh
6.5K viewsمهدی مسائلی, edited  18:15
باز کردن / نظر دهید
2022-01-06 11:18:04 تخصیص تقیه برای حفظ جان خویشتن/ دیگران کشته شوند به بهشت می‌روند

مهدی مسائلی

پیش از این در تبیین تقیه خوفی و تقیه مداراتی و نقش آنها در وحدت‌اسلامی نوشتم و گفتم که تقیه خوفی یک تاکتیک برای حفظ جان یا دین است و نمی‌توان وحدت اسلامی را بر اساس آن تعریف کرد.(اینجا)

با این حال بعضی سعی می‌کنند درباره‌ی تقیه خوفی نیز تفسیری انحرافاتی ارائه کنند زیرا همین تاکتیک نیز جلوی خیلی از بی‌مبالاتی‌های شیعیان را می‌گیرد و رفتارهای آنان را محدود می‌کند. این عده در تفسیر انحرافی‌شان از تقیه خوفی، آن را تنها محدود به حفظ جان خودشان می‌کنند و می‌گویند هنگامی جان ما در خطر نیست وظیفه ما تقیه کردن نیست، و لزومی ندارد برای حفظ جان سایرشیعیان تقیه بکنیم. براین اساس شخصیتی مثل یاسر حبیب می‌گوید من در انگلستان امنیت و آزادی بیان دارم و هیچ تقیه و ملاحظه‌‌ای در بیان مطالب ندارم، تقیه امری اضطراری و مخصوص شیعیانی است که جان خودشان توسط اهل‌سنت تهدید می‌شود، پس من در انگلیس من وظیفه خودم را انجام می‌دهم و اگر شیعه‌ای در خاورمیانه به واسطه سخنان من کشته شد او نیز به بهشت می‌رود و ثواب می‌برد.

متأسفانه این مبنا محدود به یاسر حبیب نیست و بسیاری از شیعیان همین توجیه را برای بی‌مبالاتی مذهبی‌شان در داخل کشور بیان می‌کنند.

اما از چه جهت این تفسیر را انحرافی می‌نامیم؟

چون با روایات اهل‌بیت(ع) مخالفت دارد و برای اثبات آن به قسمتی از روایات استناد شده است. توضیح این‌که: مصلحت و الزام این تقیه تنها منوط به وجود خطر جانی و مالی برای خود افراد نیست، بلکه برای حفظ جان و مال دیگران نیز باید تقیه کرد، چنانچه ائمه(ع) حتی به خاطر مصالح مالی بعضی از اصحاب، احکامی را بیان می‌کردند که خلاف حکم واقعی بود. چنانچه یکی از اصحاب امام صادق(ق) به نام سَلَمَة بن مُحْرز نقل می‌کند: «به امام صادق(ع) گفتم: مردی ارمنی فوت کرده است و من را وصی خود نموده است... او مرده است و به من درباره تقسیم میراثش وصیت کرده و از او دختری باقی مانده است. امام به من فرمود: نصفی از میراث را به دختر اعطا کن. [بعدها] برای زراره سخن امام را بازگو کردم، او گفت: "امام از تقیه کرده است، همه مال را باید به دخترش می‌دادی." زمانی دیگر بر امام وارد شدم، به امام گفتم: «خداوند به شما سلامتی دهد، یاران ما فکر می‌کنند شما از من تقیه نموده‌اید.»امام فرمودند: «لَا وَاللّٰهِ، مَا اتَّقَيْتُكَ، وَلٰكِنِّي اتَّقَيْتُ عَلَيْكَ أَنْ تُضَمَّنَ؛ به خدا چنین نیست، من از تو تقیه نکردم، بلکه برای تو تقیه کردم تا ضامن [بدهکار دیگر وراث] نشوی.» سپس فرمود: آیا کس دیگری از این ماجرای تقسیم ارث خبر دارد؟ گفتم: نه. امام فرمود: مابقی را هم به دختر اعطا کن.( کلینی، کافی، ج۱۳، ص۵۴۳.)
لزوم تقیه برای حفظ جان و مال دیگران آن‌قدر مهم است که حتی از روایتی فهمیده می‌شود که اگر کسی رعایت تقیه نکند و شیعه‌ای کشته شود، او در این جنایت شریک است. در روایت صحیحه‌ای از حضرت امام باقر(ع) روایت شده است: «بنده‌ی خدا روز قیامت محشور شود، درحالی‌که دستش به خونی آلوده نشده است. [ظرفی] همانند [ظرف] خون‌گیریِ حجامت یا بیشتر از آن را به دستش می‌دهند و می‌گویند: این سهم توست از خون فلان کس. او عرض می‌کند: پروردگارا، تو خود می‌دانی جانِ مرا گرفتی درحالی‌که من خون کسی را نریخته بودم [و هیچ خونی بر گردنم نبود]. خداوند فرماید: آری، [اما] تو از فلانی روایتی چنین‌وچنان شنیدی و به‌ضرر او بازگو کردی. پس زبان‌به‌زبان به فلان ستمکار رسید و بدان روایت، او را کشت. این بهره‌ی تو از خون اوست.»(همان، ج۲، ص۳۷۰)

از امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز روایت شده که فرمودند: «تقیّه از برترین اعمال مؤمنان است که به وسیله‌ی آن خود و برادرانش را از شرّ بدکاران در امان می‌دارد.»( همان، ص ۳۲۰.)

اما از همه اینها که بگذریم، تقیه خوفی تنها محدود به حفظ جان افراد نیست که آن را نیز به حفظ جان خودمان تخصیص بزنیم. حفظ دین و مذهب را از درگیر شدن در فتنه‌ها یکی از عوامل مهم تقیه خوفی است. کسانی با بی‌مبالاتی مذهبی‌شان تنفر و انزجار سایر مسلمانان را نسبت به تشیع و مکتب اهل‌بیت(ع) برمی‌انگیزنند، کارشان از امام کشی نیز بدتر است چه برسد به کشتار شیعیان. (پیش از این دراین‌باره توضیح داده‌ام) اینها اصل را فدای فرع، و متن را قربانی حاشیه می‌کنند. از این رو در روایتی از امام حسن عسکری(ع) روایت شده است: «انجام دهنده تقیه‌ای که امتی با واسطه آن اصلاح می‌شود، پاداشی به قدر همه‌ی آن امت دارد، اما اگر در چنین موردی ترک تقیه گوید و امتی به هلاکت افتد، شریک جرم هلاک کننده خواهد بود.»
....
برای دیدن متن عربی روایات و توضیحات بیشتر می‌توانید به کتاب درسنامه وحدت اسلامی مراجعه کنید.

خریداری فایل‌PDF این کتاب از طریق آیدی:
@Ketabevahdat
در تلگرام و ایتا امکان پذیر است.

...........
@azadpajooh
1.3K viewsمهدی مسائلی, edited  08:18
باز کردن / نظر دهید