فلسفه محتوا

2022-01-16 20:54:42 پارامتر سوم
ضریب تخصصی بودن متن
متون تخصصی علاوه بر کار نوشتاری نیازمند پژوهش و جستجو و نمونه‌خوانی و مطالعه هم هستند.
هر چند نویسندگان تخصصی در یک حوزه خاص هم‌چنان تعیین کننده هستند.

در واقع عنصر اصلی که اینجا لحاظ شده‌است هزینه ساعت پژوهش و جستجو است و نه نگارش. باز کردن / نظر دهید

2022-01-16 06:15:41 پارامتر دوم
میزان نفر - ساعت صرف شده
قیمت بر حسب ساعت.
برای محاسبه می‌توان از روش‌های مختلفی بهره جست.
از جمله محاسبه حقوق متوسط بازار کار ÷ تعداد ساعت کاری روزانه = ارزش قیمتی هر ساعت کار

پارامتر دوم بیشتر برای ارزشمند سازی «زمان» خالق/ تولیدکننده محتوا کاربرد دارد. باز کردن / نظر دهید

2022-01-15 08:35:45 در بازار کار از کلمه‌ای ۱۰ تومان تا کلمه‌ای ۱ میلیون تومان بر حسب تجربه مشاهده شده است و ممکن است کران بالای آن همواره نامحدود باشد. یعنی بنا به توافق طرفین ممکن است اعداد تا مبالغ بسیار بالا ادامه یابند. باز کردن / نظر دهید

2022-01-15 08:32:09 برسیم به پارامتر نخست
تعداد واژگان و قیمت هر کلمه به عنوان اولین پارامتر.
عمدتا ریشه این شمارش با بحث سئوی محتوا و حداقل ۷۰۰ کلمه‌ای بودن مقالات شروع شده‌است.

برخی کارفرمایان اما استراتژی مقالات پایه‌ای ۳ هزار کلمه‌ای و مقالات روزمره ۱۰۰۰ کلمه‌ای دارند. باز کردن / نظر دهید

2022-01-14 10:26:03 لطفا همینجا متوقف شویم و در مورد تک‌تک پارامترهای مدل صحبت کنیم.
برای من مدلی که منتج از این چند پارامتر است بیشتر به کار می‌آید تا تک تکشان و معتقدم ترکیب چند پارامتر برای قیمت‌گذاری مناسب‌تر باشد.

منتظر نظر متخصصان و دوستانم هستم. باز کردن / نظر دهید

2022-01-14 10:24:45 این‌ها تقریبا مدل‌های موجود در اکوسیستم هستند.
هر کدامشان جای بحث دارند. اما معمولا رایج‌ترین و جا افتاده‌‌ترین مدل «تعداد واژه» است.
احساس می‌کنم مدلی که تعریف می‌کنیم نهایتا قرار است به سمت هوش مصنوعی برود.

به هر حال پارامترهای این مدل عبارتند از :
(فاز صفرم)

- تعداد واژه
- نفر ساعت صرف شده
- ضریب تخصصی بودن متن
- ضریب کیفیت متن
- ضریب سابقه نویسنده
- ضریب وزنی سئوی محتوا
- سهم ترافیک ورودی از محتوا به سمت صفحات فروش محصول یا خدمت و یا افزایش ترافیک باز کردن / نظر دهید

2022-01-14 10:20:51 چند مدل قیمت‌گذاری تولید محتوا

۱. تعداد واژه
۲. نفرساعت
۳. نتیجه‌محور: مشروط به نتیجه‌های مشخص.
۴. قیمت من: شهرت و قطر گردن.
۵. پروژه‌ای: این سفارش، صفر تا صد، این.
۶. انجمن: اتحادیۀ تولیدکنندگان محتوا.
۷. مناقصه: هرکه کمتر.
۸. جمع‌سپاری: مشارکت رایگان.
۹. کاربرنویس: رایگان در وبِ ۲.
۱۰. هوش مصنوعی: هزینۀ کدنویسی.
۱۱. معکوس: از حقوق ماهیانه به ملاک ریز.
۱۲. پله‌ای: آغاز از کم و رشد صعودی.
۱۳. داورمحور: هرچه داوران نمره دادند.
۱۴. فراخوان: صد متن بیاید و به پنج تا پول بدهیم. باز کردن / نظر دهید

2022-01-14 10:19:53 بیانیه رفع مسئولیت یا Disclaimer

الگوریتم قیمت‌گذاری محتوای متنی «صرفا» یک پیشنهاد و اساسا مدخلی برای ورود به موضوع توسط متخصصین و توسعه و بهینه‌سازی آن در آینده است و هیچ اصراری برای اثبات درستی آن وجود ندارد.

صرفا داریم بلند فکر می‌کنیم تا اهمیت این موضوع را تاکید کنیم و برای بهتر کردن آن از متخصصان چاره‌جویی نماییم. باز کردن / نظر دهید

2022-01-14 05:53:58 ادبیات موضوع

مشخصا در مورد محتوای متنی سخن می‌گوییم.

مشخصا در مورد «استاندارد قیمت‌گذاری محتوا» سخن می‌گوییم و هدفمان «نرخ گذاری کلمه‌ای محتوا» نیست.

مشخصا قرار است برای معیارهای «کیفی محتوا» به سمت تدوین استاندارد «کمی» برویم و قرار است در این مسیر کیفیت را به معیاری قابل فهم‌تر و ملموس‌تر تبدیل کنیم.

خروجی این کار صرفا «استاندارد سازی» است و نه «نرخ‌گذاری» باز کردن / نظر دهید

2022-01-14 05:51:16 شرح مسئله:

قیمت‌گذاری بر اساس «تعداد کلمه» تنهاترین و بدترین معیار فعلی است.

یک چرخه عظیم را در نظر بگیرید.

خلق/تولید کننده محتوا ناچار از کار مضاعف برای تامین مخارجش است. هر چه تعداد کلمات بیشتری بنویسد، بیشتر پول می‌گیرد.
زمان بسیار ناچیزی برای مطالعه و توسعه مهارت دارد، چرا که نگارش چند هزار کلمه در یک روز «توان ذهنی» و «زمان» بسیار اندکی در اختیارش می‌گذارد.

زمان هم همانند توان ذهنی و به تبع رفتار تمام منابع خاصیت «کمیابی» دارد و نمی‌توان همزمان دو کار سخت و سنگین را در یک بازه زمانی پیش برد.

کیفیت محتوا در طول زمان افت می‌کند و البته پدیده «محتوای کم‌ارزش غیرتعاملی صرفا خوب سئو شده» سرتاسر دنیای محتوای فارسی را می‌گیرد.

محتوایی که با دیدن و خواندنش «درد» در چشمان بیننده شروع می‌شود.

افت کیفیت باعث کاهش دلسردی هم کارفرما و هم خالق / تولید کننده محتوا می‌شود و کم‌کم کیفیت و کمیت کار افت می‌کند.
مخارجی که دیگر قادر به تامینشان نیست و کاری که سال‌ها چشم و قلم و مچ دستش را قربانی آن کرده‌است؛ اکنون همانند تلی از خاکسترند.

خاکستر استعداد و توانایی که در یک چرخه بزرگ نابودکننده «صرفا» به خورده شدن و تلف شدن افراد منجر می‌شود و خروجی بازارش «ناپایداری» و «بی‌ثباتی» نویسندگان خوب در حوزه محتواست. باز کردن / نظر دهید