آنارکوفاشیسمِ شیعی، اسم رمزی برای نابودی ایران! #A 442 آرمان | مجمع دیوانگان
آنارکوفاشیسمِ شیعی، اسم رمزی برای نابودی ایران!
#A 442
آرمان امیری @armanparian - برای خواندن متن کامل این یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینهی INSTANT VIEW استفاده کنید. برشهایی از متن یادداشت:
این برای نخستین بار است که من با تعبیری مواجه شدهام که وضعیت را از دریچهی ذهن یکی از اعضای «داخل حلقهی قدرت» توضیح میدهد و تا حدودی مشخص میکند چرا آنچه به عقل تمامی ناظران بیرونی غیرمنطقی میآید، در منطق نظام متفاوت است و از دستور خارج نمیشود: «آنارکوفاشیسم شیعی». این تعبیر عجیب را بهروز افخمی در گفتگوی اخیر خود با موسی غنینژاد به کار برده است و تلاش کرده مبانی نظری و مقاصد و رویههای آن را تشریح کند. (متن کامل این گفتگو را میتوانید از کانال تلگرامی دکتر غنینژاد بخوانید)
نخست اینکه آنارکوفاشیسمِ شیعی ضددولت است. این ضدیتش با دولت ممکن است در یک خوانش سطحی و ترجمهای به «نولیبرالیسم» تفسیر شود اما تنها چیزی که در این مدل شاهدش نیستیم آزادسازی یا تلاش برای تقویت بازار رقابتی است. کاملا برعکس، در این اندیشه، تلاش میشود تا منابع ثروت هرچه بیشتر از دایرهی نفوذ دولت خارج شود تا از دسترس اغیار دور مانده و به صورت انحصاری در اختیار کانونهای فرقه قرار گیرد. در واقع، آنارکوفاشیسم شیعی دولت را مثله میکند تا اعضا و حلقههایش بتوانند تکههای آن را چپاول کنند.
دوم آنکه آنارکوفاشیسمِ شیعی ضد ملت است. یعنی به ملت، در معنایی که ما میشناسیم باور ندارد، بلکه هموطنان خودش را در اعضای شبکهای میبیند که ممکن است در هرکجای جهان حضور داشته باشند. گاه این تمایل خود را با اشاراتی صریح مطرح میکند و دم از «هلال شیعی» میزند، و گاه تلاش میکند تا مثل شبکههای فراماسونری آن را در بستههای رمزگذاریشدهی دیگری جایگذاری کند و کلیدواژگانی رسمیتر همچون «منافع ملی» را به گروگان بگیرد، که در نهایت هیچ نیستند جز منافع اعضای فرقهای که با مرزبندیهای دولتملتهای شناخته شده سازگاری ندارد.
از ترکیب دو گزارهی قبلی در مییابیم که این آنارکوفاشیسمِ شیعی، ضد دولت/ملت است. دلیل نفرتش از «انقلاب مشروطه» را هم باید با همین گرایش ذاتیاش فهمید. مشروطهی ایرانی، نقطهی عطفی در تکامل نسخهی مدرن دولت-ملت ایرانی بود. اگر حکومت ناچار است در روایت رسمی، نفرتش از این نقطهی عطف را با برکشیدن مشروطهستیزانی چون «شیخفضلالله نوری» به نمایش بگذارد، بهروز افخمی با صراحتی عریانتر افسوس وضعیت ملوکالطوایفی پیشامشروطه را میخورد و از نفس تشکیل دولت متمرکز مدرن ابراز انزجار میکند.