2022-07-09 07:46:11
دانشگاه از دانشگاهبودن افتاده است!
عباسعلی منصوری (عضو هیئت علمی دانشگاه رازی)
این روزها که روزهای امتحانات دانشجویان دانشگاه ها است،مردد بودم که مطلبی را در مورد شیوره ارزشیابی با همکارن محترم در میان بگذارم یا نه. خبر رد اعتبار مدرک بسیاری از دانشگاه های ایران توسط کشور عراق( که البته بعید نیست بخشی از آن به علل سیاسی بر گردد) مصمم کرد که یاداشت زیر را تقدیم همکاران عزیز کنم.
در دانشگاه های ما واقعیت های ناگوار فراوانی وجود دارد.یکی از این واقعیت های ناگوار این است که:
«تعداد اساتیدی که به معنای واقعی کلمه امتحان می گیرند وبه معنای واقعی کلمه میزان یادگیری و تلاش دانشجویان را ارزشیابی می کنند و در این حوزه حق مطلب را آنگونه که باید( یا نسبتا و در حد قابل قبول) ادا می کنند، در اقلیت هستند. در نتیجه نمرات و معدل دانشجویان واقعی نیست. یعنی بیانگر میزان علم یا تلاش ایشان نیست به همین دلیل با کمال تاسف جامعه ایران این حقیقت را پذیرفته است که مدارک دانشگاهی به اندازه عنوانی که دارند اعتبار ندارند و این مدارک دلالتی بر توان صاحبان مدارک ندارد»
اینکه چرا این اساتید در اقلیت هستند و بخش زیادی از ما اساتید در ارزشیابی آنگونه که انتظار می رود عمل نمی کنیم و جدی نیستیم، معلول دو سنخ از علل است:
۱- علل غیر معرفتی: یعنی عدم جدیت ما در ارزشیابی،یک انتخاب آگاهانه و مستدل نیست بلکه اموری که از سنخ معرفت نیستند سبب انتخاب این مسیر شده اند. از جمله این علل می توان به موارد زیر اشاره کرد: سرخورده شدن از دانشگاه و سرریز این سرخوردگی به مقام آموزش، دشوارهای معاش و کاهش علاقه و بالتبع جدیت در کار، بی مسولیتی و تنبلی، کم ارزش شدن فعالیت های آموزش نسبت به فعالیت های پژوهشی در فرایند ارتقا و تبدیل وضعیت،عدم نظارت جدی بر کیفیت ارزشیابی اساتید، سر ریزی نا امیدی به دانشگاه و اساتید و.....
۲- علل معرفتی: یعنی ما اگاهانه و با انتخاب خود و با تمسک به ادله ای،ارزشیابی جدی را در وضع فعلی مطلوب یا ممکن نمی دانیم.
اینکه کدام یک از این علل نقش بیشتری در رسیدن به وضع موجود( منظورم وضع ارزشیبای و نمره دادن فعلی ما اساتید است) دارند،محل بحث این نوشتار نیست. تلاش این نوشتار تمرکز بر علل غیر معرفتی به حد اختصار و در حد طرح مساله است.
مهمترین ادله ما برای سخت نگرفتن در ارزشیابی عبارتند از:
- وقتی نحوه ورود دانشجو به دانشگاه درست نیست و دانشجویان به راحتی وارد دانشگاه می شوند، ما هستیم و دانشجویان ناتوان و هر کاری کنیم به هر حال با دانشجویان ناتوان مواجه هستیم. بنابراین جهت جلوگیری از اتلاف هزینه بیشتر در دانشگاه و اتلاف عمر این جوانان،بهتر است که با نمره کم یا زیاد،زود فارغ التحصیل شوند.
- وقتی دانشجو مشکلات مالی جدی دارد در حدی که حتی از خرید کتاب درسی ناتوان است،سخت گیری ما سبب می شود که هزینه های مجدد داشته باشد.تحمیل این هزینه های مجدد به لحاظ روانی و گاه اخلاقی برای ما دشوار است.
- بخاطر آمار بالای بیکاری فارغ التحصیلان، دانشجویان انگیزه ای برای درس خواندن ندارند. لذا طلب جدیدت از ایشان،طلبی غیر واقع گرایانه است
- اگر ما سخت گیری کنیم،نهایتا استقبال از دانشگاه های دولتی کم می شود و احتمالا برخی رشته ها و گرایش ها تعطیل می شود، اما سبب اصلاح کار نمی شود زیرا سبب میشود که جوانان به دانشگاه ها آزاد،پیام نور و..... پناه ببرند.
و.............
من نمی خواهم در چند و چون این ادله بحث کنم. بلکه می خواهم بر این نکته تاکید کنم که حتی اگر این ادله درست باشند و عدم جدیت ما در ارزشیابی منجر به کاهش هزینه برای دانشجو و دانشگاه شود، این فایده کوتاه مدت است و در بلند مدت دود زیان این عدم جدیت هم به چشم دانشگاه می رود و هم به چشم جامعه و خود این دانشجویان. یعنی به زبان ساده زیانی که دانشگاه و جامعه و خود دانشجویان از این روند فعلی خواهند برد،به مراتب از فواید فعلی این آسان گیری بیشتر است.
شواهد این زیان برای جامعه و خود دانشجویان مشهود است و اهل نظر و تخصص می توانند این شواهد را با دقت و تحلیل بیشتر نشان دهند. من در اینجا صرفا به برخی از زیان های تسامح در ارزشیابی برای دانشگاه اشاره می کنم.
عدم جدیت ارزشیابی در دانشگاه سبب شده است که دانشجوها دانشگاه را جدی نگیرند واین عدم جدیت سبب شده است که :
- دانشجو به راحتی به خودش اجازه دهد که جلسه هشتم،حضور پیدا کند و خود را دانشجوی آن درس معرفی کند.
- تعداد غیبت دانشجوها به بیش از ۶جلسه برسد.
ادامه یادداشت در فرسته (پست) بعدی
پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روالهای حاکم بر سیاستهای وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی شما دانشگاهیان دغدغهمند نیازمندیم.
https://t.me/dobarehdaneshgah
1.8K viewsedited 04:46