Get Mystery Box with random crypto!

دکتر سرگلزایی drsargolzaei

لوگوی کانال تلگرام drsargolzaei — دکتر سرگلزایی drsargolzaei
آدرس کانال: @drsargolzaei
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 38.04K
توضیحات از کانال

Psychiatrist ,Social activist
Email: isssp@yahoo.com
drsargolzaei.com
Instagram.com/drsargolzaei
https://twitter.com/drsargolzae
https://youtube.com/@sargolzaei
https://m.facebook.com/drsargolzaei
First Post:
https://t.me/drsargolzaei/7
@drsargolzaei

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2024-05-15 08:35:27 @drsargolzaei
5.2K viewsedited  05:35
باز کردن / نظر دهید
2024-05-15 08:35:02
5.2K views05:35
باز کردن / نظر دهید
2024-05-12 09:13:39
پرفورمنس «نابینای سنگی در دل سایه‌ها» یکی از برنامه های این روز های خانه هنرمندان است که در آن مسعود طاهریان، پرفورمر نابینا تلاش دارد تا 28 اردیبهشت ماه از ساعت 16 تا 20 تجربه زندگی روزمره افراد با اختلال بینایی را برای مخاطبان خود بازسازی کند. مسعود به عنوان یک فرد زنده ی متفاوت سنگ شده در دل تاریکی کنار مجسمه ها و آثار تجسمی رویداد «گذر از تاریکی» تلنگر می زند که در جامعه‌ای زندگی می کنیم که برای اکثریت بدون مهارت رواداری طرح ریزی شده است. به هر مقدار که از این گروه متفاوت باشیم، به حاشیه و سایه‌ها رانده می شویم و سهمی در مشارکت‌ها، برنامه ریزی‌ها و تصمیمات نداریم و کم کم تهی و محو می شویم. مسعود قصد دارد با این پرفورمنس بگوید عدم پذیرش یک تفاوت مانند آسیب بینایی، مقدمه‌ای است برای بی توجهی به سایر تفاوتها و نادیده گرفتن آزادی عمل و اندیشه عموم جامعه.

@drsargolzaei
5.7K viewsedited  06:13
باز کردن / نظر دهید
2024-05-10 12:44:11
کتاب "ناخوداگاه آقای روانپزشک" با ترجمه‌ی خانم نگار خیاط گلکاری به انگلیسی منتشر شد و از طریق سایت آمازون قابل تهیه است:

https://www.amazon.com/dp/B0BPWHH9WP

فایل صوتی کتاب، فصل‌به‌فصل در کانال تلگرامی پادکست‌های دکتر سرگلزایی قرار می‌گیرد:
https://t.me/drsargolzaeipodcast/1175

نسخه‌ی چاپی کتاب فارسی در ایران از طریق انتشارات طرحواره و در کانادا از طریق کانون نگرش نو قابل تهیه است:
+989125520882
+14168797357

@drsargolzaei
9.0K viewsedited  09:44
باز کردن / نظر دهید
2024-05-09 05:44:51
کتاب "اخلاق و آزادی، و مبارزه‌ی اخلاقی برای آزادی" که در ایران هرگز نتوانست مجوز انتشار بگیرد امسال هم در نمایشگاه کتاب بدون سانسور تورنتو عرضه خواهد شد.
این کتاب توسط انتشارات سرای بامداد تورنتو منتشر شده است.
برای تهیه‌ی نسخه‌ی چاپی کتاب در کانادا لطفا با کانون مدیریت زنان اونتاریو (ILFO) تماس بگیرید:

+1 (647) 267-8901

@drsargolzaei
7.7K viewsedited  02:44
باز کردن / نظر دهید
2024-05-09 05:41:51 #فایل_صوتی
#اخلاق_و_آزادی

"نسخه کم حجم شده"

کتاب اخلاق و آزادی:
نوشته #دکترمحمدرضاسرگلزایی (1389)
خوانش و تنظیم: باشو لشکری‌زاده

Drsargolzaei.com

@drsargolzaei
5.2K views02:41
باز کردن / نظر دهید
2024-05-09 05:41:51 کتاب اخلاق و آزادی
و مبارزه‌ی اخلاقی برای آزادی
5.1K views02:41
باز کردن / نظر دهید
2024-05-08 15:50:52 شاید مشکل از شماست نه بقیه مردم!

فاطمه علمدار

1/روانپزشکی میگفت که راننده اتوبوسی به او مراجعه کرده بود و مشکلش این بود که وقتی مسافران زن از او سوالی میپرسیدند یا میخواستند بلیطشان را بهش بدهند به لحاظ جنسی تحریک میشد و این وضعیت انجام شغلش و زندگی اجتماعی را برایش بسیار دشوار کرده بود.ظاهرا برای مسئله او در روانپزشکی توضیح ساده ای وجود دارد و با مصرف دارویی مشخص قابل درمان است.اینکه آن راننده اتوبوس به این درک ساده رسیده بود که این وضعیت نمیتواند درست باشد و احتمالا مشکلی وجود دارد که برای آن باید به پزشک مراجعه کرد البته نشان دهنده سلامت روان او در بقیه حوزه هاست.اگر این فرد با همین وضعیت فیزیولوژیک-روانی؛در زنجیره ای از موقعیتهای اجتماعی و تحصیلی قرار میگرفت که در نهایت تبدیل میشد به آقای دکتر یا عالمی برجسته که میتوانست به دیگران درباره درست و غلط زندگی از منظر خودش رهنمود بدهد،بعید نبود که این مسئله فیزیولوژیک-روانی اش همراه میشد با مرض خودشیفتگی و به این باور میرسید که اگر من-به عنوان معیار سلامت و موفقیت و فهم و عقلانیت-چنین چیزی را درون خودم تجربه میکنم،پس همه مردان همین را تجربه میکنند مگر استثناهایی که قطعا بیمارند و باید برای درمان خودشان اقدام کنند!حتی اگر در جامعه ای تک صدایی زندگی میکرد،بعید نبود که روزی بتواند در فقدان صداهایی که نادانی و انحراف فکری اش را به او یادآور شوند،نماینده مجلس شود یا عضو تیمی که دارند فلان لایحه را مینویسند.شاید قانونگذار میشد...

2/فیلسوفان حقوق میگویند2گونه اقتدار در این دنیا هست که نظم اجتماعی را ممکن میکند:اقتدار نظری کسانیکه از ما داناتر و متخصصترند و میتوانند بهمان بگویند که«درست»و«غلط»چیست؛و اقتدار عملی کسانیکه«باید»و«نباید»را در قالب قانون برایمان مشخص میکنند و میتوانند با تهدید و زور مجبورمان کنند به انجام آنها.جان آستین-فیلسوف حقوق قرن19-معتقد بود«قوانین صرفا فرمانهایی هستند که پشتگرم به تهدیدِ اعمال زورند»؛هربرت هارت-فیلسوف حقوق قرن20-ولی معتقد بود«اگر تهدید زندان تنها توجیه برای اقتدار عملی باشد فرقی بین قانون و زورگیری در خیابان باقی نمیماند».مثلا تصور کنید زورگیری با ماشین در خیابان جلوی پای دختری میایستد و میگوید یا سوار میشوی یا هرچه دیدی از چشم خودت دیدی!همه میدانند که دختر«موظف»به سوار شدن به ماشین نیست بلکه«مجبور»است و اگر بتواند خودش را نجات دهد و سوار ماشین نشود همه او را تشویق میکنند؛ولی اگر به جای ماشین زورگیر،ماشین پلیس جلوی دختر را گرفته بود و دختر توانسته بود سوار ماشین نشود هم همه او را تشویق میکردند؟قانونشکنی در ذهن ما امر تشویق برانگیزی نیست مگر اینکه معتقد باشیم این قانون درست نیست و دلیلی ندارد رعایتش کنیم!جوزف رز-فیلسوف معاصر-اینجا وارد میشود و میگوید مردم وقتی قانونی را رعایت میکنند که اقتدار عملی آن مبتنی بر اقتدار نظری باشد،یعنی قانونگذار توانسته باشد مردم را قانع کند که از آنها آگاهتر است و درست و غلط را بهتر میداند و اگر به حرف او گوش بدهند زندگیهاشان بهتر میشود.قانونگذارانی که دلشان نمیخواهد بگویند«چون زورم از تو بیشتره باید به حرفم گوش بدی»و مانند بقیه دیکتاتورهای تاریخ با تبعات تلاش مردم برای به زیر کشیدنشان از تخت قدرت مواجه شوند؛دو راه برای اینکه مردم به حرفشان گوش بدهند دارند:یا باید آنقدر جذاب و کاریزماتیک باشند که وقتی میگویند«من دارم از زبان خدا با شما سخن میگویم»یا«من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید و فقط بپذیرید که الان وقت بحث کردن با من سر درستی و غلطی این قانون نیست و فقط اطاعت کنید»مردم بگویند:چشم! یا اینکه اگر کاریزما ندارند-که در دنیای امروز با افزایش رسانه های جمعی و آگاهی عمومی اغلب قانونگذاران از آن بی بهره اند-با زبان کارشناسی و استدلال و آمار و ارقام و رفراندوم و غیره مردم را قانع کنند که این شیوه برقراری نظم به نفع همه است و زندگی همه مان اینطور بهتر میشود نه فقط زندگی مایی که قدرت قانونگذاری و اعمال زور را داریم!مثلا اگر کسانیکه دارند یک لایحه قانونی را مینویسند در توضیح آن لایحه بگویند فلان آدمها باید از جامعه حذف شوند چون من و دوستام از دیدنشون داریم اذیت میشیم!احتمالا قانونی که تصویب میکنند قانون شکنانی پیدا خواهد کرد که روزی نه چندان دور تبدیل به قهرمانان ملی میشوند!

3/مرتضی مطهری میگفت«سوابق ذهنی فقیه و اطلاعات او از دنیای خارج در فتواهایش تاثیر دارد.فتوای دهاتی بوی دهاتی میدهد و فتوای شهری بوی شهری».قانون هم در جوامع تک صدا و در فقدان کسانیکه اجازه داشته باشند نادانی و انحراف فکری قانونگذاران را به رخشان بکشند،میتواند بوی حالتهای فیزیولوژیک-روانی قانونگذاران خودشیفته و خودمعیاربین را پیدا کند.قانونگذارانی که کسی اجازه ندارد بهشان بگوید پیمایشهای ملی میگویند این مسائل فقط مشکل شماست نه بقیه مردم...
@fsalamdar63
6.0K views12:50
باز کردن / نظر دهید
2024-05-08 11:04:06 جناب سرگلزایی، با درود
من دیدم که بحثی درباره‌ی موضوع خودکشی در کانال شما مطرح شده است. من از نوشته‌های خانم برندی لی استفاده کرده‌ام. از دید من روش کاری ایشان برای تحقیق دربارهٔ موضوع خشونت خیلی راهبردی و علمی است. گفتم شاید برای شما هم جذابیتی داشته باشد. ایشان پانزده مقاله در طول چند سال منتشر کردند که بعدا به کتاب هم تبدیل شد، اما من از خود مقاله‌ها استفاده می‌کنم. جمع همهٔ این مقاله‌ها را اینجا می‌توانید ببینید و به اشتراک بگذارید:

https://drive.google.com/file/d/1-qq_AXd_PwM6VRbGkii7IPjAe3aZcIIh/view?usp=drive_link

@drsargolzaei
5.5K viewsedited  08:04
باز کردن / نظر دهید
2023-10-01 01:00:24 آنچه که حدی ندارد!

این مقاله در سال ۲۰۱۵ نوشته شده‌است

کریسمس سال 2008 میلادی در دهلی‌نو پایتخت هندوستان بودم. یکی از جاهایی که بازدید کردم مسجد جامع دهلی بود ، که به روایتی بزرگترین و قدیمی‌ترین  مسجد هندوستان است. هنوز نمازهای عیدین فطر و قربان در این مسجد برگزار می‌شود و مسجد برای هزاران نمازگزار جا دارد. در ورودی مسجد چند تابلوی بزرگ نصب شده‌اند که شجرنامه‌ی امام آن مسجد (که مفتی مسلمانان هند نیز است) بر روی آنها نوشته شده اند. آنچه از این تابلوها فهمیده می شد این بود که مسند امامت این مسجد و حق صدور فتوا برای مسلمانان هند مسندی میراثی است و از پدر به پسر به ارث می‌رسد؛ اگر جز این بود چگونه ممکن بود که در هفت نسل پی در پی اعلم بودن و اتقی بودن در یک خانواده بماند؟!  بنای مسجد که صدها سال پیش (گویا در دوره تیموریان) ساخته شده بود نمونه‌ای از کاردانی و زیباشناسی بود ولی وقتی سری به دستشویی مسجد زدم که طبعا نه توسط تیموریان بلکه توسط مسلمانان زنده‌ی دهلی مدیریت می شد به شدت جا خوردم! میزان کثیفی دستشویی‌ها به حدی بود که برای من حتی امکان ورود فراهم نبود! گویا وارد چاه فاضلاب می‌شدید به جای مستراح! به فکر فرو رفتم: نه امام جماعتی که نسل اندر نسل این پادشاهی آب و نان‌دار را به ارث برده است و نه میلیونها مسلمان هند (جمعیت مسلمانان هند از کل جمعیت ایران بیشتر است!) توانایی اداره‌ی درست یک مستراح راندارند؟!
حالا چه شد که پس از هفت سال به یاد آبریزگاه مسجد جامع دهلی افتادم؟
دوست نازنینی از هند برایم کتابی سوغات آورده است که شرح زندگانی و "کرامات" پنج مرشد کامل هندوستان است. "بائو کالچوری" در این کتاب که "لرد مهر" نام دارد و در سال 2012 توسط Mehr Avatar Publications هندوستان منتشر شده شرح حال شش تن از گوروهای بزرگ هند را بیان کرده است که سه نفر آنها مسلمان، دو نفر آنها هندو و یک نفر آنها زرتشتی بوده‌اند. لازم به ذکر است که نویسنده مرید و ارادتمند این شش نفر بوده و آنچه راجع به آنها نوشته از دیدگاه او حسن تلقی می‌شده است.
یکی از سه مرشد مسلمان این کتاب سای بابا (1918-1838) می باشد که با این سای بابای دوم که معاصر ماست و تا چند سال پیش یکی از جذابیت های توریستی هند به شمار می‌رفت فقط شباهت اسمی دارد.
این سای بابای اصلی آنقدر در هند محبوب است که شما عکس او را در اغلب تاکسی موتوری‌های هند می بینید و عکس‌برگردان‌های چهره او بر در و دیوار مغازه‌ها و روی اتوموبیل‌ها فراوان دیده می‌شود.
حالا در صفحه 105 این کتاب چنین می‌خوانم:
"... هر حرکت ظاهری مرشدان کامل، گرچه گهگاه در پرده و اسرار‌آمیز است اما از لحاظ درونی مهم می‌باشد، زیرا هر حرکتی که از آنها سر می‌زند به نفع دنیا تمام می‌شود. برای مثال، ساعت‌ها به درازا می‌کشید تا سای بابا تخلیه‌ی شکم کند. پس از چندی و با افزوده شدن بر شمار پیروان او، این حرکت طبیعی تخلیه‌ی شکم ، به نوعی نمایش از مراسمی باشکوه پرستش تبدیل شد که سای بابا آن را "لندی" نامید ( lendi واژه ای ماراتی است و به معنای مدفوع خشک می باشد). او برای انجام عمل دفع ، هر روز در ساعتی معین، معمولا نزدیک به ظهر، به صحرایی در آن نزدیکی می رفت و دسته‌ای مریدان نیز با نواختن موسیقی و خواندن سرود دنبال او روان بودند و در این میان یک نفر هم چتر بالای سر او می‌گرفت. مراسم لندی یک راز روحانی بود. روزی سای بابا چنین شرح داد: هنگامی که تخلیه‌ی شکم می‌کنم ، ابدال (کارگزاران روحانی در آسمان‌های درونی) را در مورد وظیفه هایی که به عهده دارند راهنمایی می‌کنم..."
سخنی از اینشتین نقل شده با این مضمون که "نبوغ حدی دارد اما حماقت حدی ندارد!" خواندن این کتاب که مرا به یاد آبریزگاه مسجد جامع دهلی نیز انداخت بلافاصله جملات اینشتین را در نظرم روشن کرد. اگر دچار حماقت شویم مدفوع و اجابت مزاج حضرت مرشد نیز برایمان قداست پیدا می‌کند!

دکتر محمدرضا سرگلزایی-روانپزشک

drsargolzaei.com
@drsargolzaei
12.7K viewsedited  22:00
باز کردن / نظر دهید