اینجا شعرها بوی خاک می دهند اینجا درد ها مسکن روزانه شده اند اینجا برای جشن اردیبهشت و خرداد شهر را خاک باران می کنند... این روزها آغوشم خاکستریست تنم بوی رویای رودخانه دارد قلمم بین دو نسل،، اسیر و بلاتکلیف مانده است... اینجا خاک و خطبه و خُدعه ، حاکم بر حافظه هاست... این روزها ، برای مردمان صد سال آینده ، شاید یاد آور "جهنم کده ای" غریب باشد اینجا چرا زود قیامت شد؟ خاک و خرمن سیاست و تحریم نان، دلشوره و نوشتن یا ننوشتن وصیت نامه چنگ بر روزهای دلگیر من می کَشد. آیا کسی مرا میفهمد میان حادثه های جنوب "اسحاق صیدیان" 10 views17:05