اى عبد الهی! يكى سالك آن است كه هر روز چيزى از آنچه ندانسته اس | Eshragh
اى عبد الهی! يكى سالك آن است كه هر روز چيزى از آنچه ندانسته است بداند و ياد گيرد؛ و يكى سالك آن است كه هر روز چيزى از آنچه دانسته است فراموش كند. در يك طريق وظيفه آن است. كه هر روز چيزى از كاغذ سپيد سياه كند، و در يك طريق ورد آن است كه هر روز چيزى از دل سياه سپيد گرداند.
بعضى از سالكان گفتند كه ما حرفه نقاشى بياموزيم و لوح دل خود را به مداد تحصيل و قلم تكرار به جمله علوم منقّش گردانيم تا جمله علوم در دل ما مكتوب و منقّش شود، و هر چيز كه در دل ما مكتوب و منقّش شد، محفوظ ما گشت؛ پس دل ما لوح محفوظ گردد.
و بعضى از سالكان گفته اند كه ما حرفه صيقلى بياموزيم و آيينه دل خود را به مصقل مجاهده و روغن ذكر پاك و صافى گردانيم، تا دل ما شفاف و عكسپذير شود، تا هر علمى كه در عالم غيب و شهادت است عكس آن در دل ما پيدا آيد، و عكس بى شبهه تر و درست تر از كتابت باشد، از جهت آنكه در كتابت سهو و خطا ممكن است، و در عكس سهو و خطا ممكن نيست. و حكايت صورت گران چين و ماچين معروف است. و ديگر آنكه افراد علوم بسيار و بىشمار است، بلكه انواع علوم بسيار و بیشمار است، و عمر آدمى اندك است، ممكن نباشد كه عمر وفا كند تا دل را لوح محفوظ كنند به طريق تحصيل و تكرار، اما ممكن باشد كه عمر وفا كند تا دل را آيينه گيتى نماى كنند به طريق مجاهده و اذكار. تا سخن دراز نشود، و از مقصود بازنمانيم، اى سالک، طريق يكى بيش نيست، و اگر دو طريق است، طريق مجاهده و اذكار به سلامتتر و نزديكتر است.
