Get Mystery Box with random crypto!

نگاهی به آمار انتخابات و دو مسیر ممکن مبارزه سیاسی میزان مش | No

نگاهی به آمار انتخابات و دو مسیر ممکن مبارزه سیاسی

میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۴۸.۸ درصد اعلام شده است. هیچ دلیلی وجود ندارد که این رقم درست باشد یا نباشد. با این حال اینکه این رقم حداقل ۵ درصد بالاتر از برآورد نظرسنجی هاست و اینکه وزارت کشور از شب گذشته اصرار داشت که بگوید مشارکت از انتخابات مجلس که ۴۳ درصد شرکت کردند بالاتر است، موجب تردید می شود. با این حال هر آنچه رخ داده باشد، به نظر نمی رسد اگر تقلبی در اعلام این رقم رخ داده باشد چندان تفاوتی با واقعیت داشته باشد و احتمالا دست کم ۴۰ درصد مردم در این انتخابات شرکت کرده‌اند.
با نگاه به انتخابات ریاست جمهوری قبلی که ۷۴ درصد مشارکت کرده بودند می توان گفت: بیش از ۲۵ درصد اینبار بطور فعال با عدم شرکت انتخابات را تحریم کردند. از سوی دیگر بیش از ۱۲ درصد هم رای باطله داده اند که مسلما اینها را نمی توان حامیان سیستم در نظر گرفت و بخشی بزرگی از انها بخاطر مجموعه ای از ترس ها پای صندوق رفتند که باید آنها را نیز به این ۲۵ درصد اضافه کرد. بیش از ۲۵ درصد نیز کم و بیش همواره در انتخابات شرکت نمی کنند که بخش مهمی از آنها نیز کلا نظام جمهوری اسلامی را سالهاست به رسمیت نمی شناسند.
به سخن دیگر با خارج کردن رای های باطله از کل مشارکت در این انتخابات می توان گفت حاکمیت انتخاباتی با چیزی حدود ۴۲ درصد مردم که رای به یکی از چهار کاندید داده اند برگزار کرده است.
اما ۴۲ درصد، رقم کمی برای یک حاکمیت مذهبی -مستبد نیست. معنای مشارکت ۴۲ درصد در دو حوزه قابل بررسی است: اول: قدرت اقتصادی- ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که اکنون دیگر مخلوطی از توزیع رانت اقتصادی-مدیریتی، شیعی گری و ناسیونالیسم عظمت طلب «نجات یا امنیت ایران»است. فراموش نکنید مراسم قاسم سلیمانی را، همان مکانیسم در مشارکت همین ۴۲ درصد دخیل بوده است. دوم: فقدان یک آلترناتیو معتبر و منسجم است که حامل پروژه معنادار تغییر باشد تا مردمی که فکر می کنند شاید رئیسی حامل عدالت و مبارزه با فقر و فساد و این موضوعات باشد، در آینده امکانی برای رفتن به سوی آن آلترناتیو پیدا کنند.
نیروهای سیاسی مخالف می توانند بر دو مسیر اکنون تمرکز کنند:‌اول: بی اعتبار سازی و تداوم تلاش برای گسست جامعه از گفتمان ولایت فقیهی از مذهب شیعه که اساسا بر نابرابری استوار است مانند:‌سید بودن، نماینده امام زمان بودن و مانند آن. دوم:‌تلاش برای ساختن گفتمانی برابری خواه که بتواند ناسیونالیسم عظمت طلب گفتمان فارس که اکنون بیشتر جنبه امنیتی یافته و «دغدغه ایران و نجات ایران و مانند آنها» را تبلیغ می کند را به زانو در آورد. این دو مسیر زمینه را برای ساختن آلترناتیو سیاسی پیشرو آماده می کند.
در هر حال جامعه ایران قدم کوچکی برداشته است و حدود ۵۸ درصد حاضر شده اند به اشکال مختلف در این نه گفتن به ولایت فقیه مشارکت کنند و از اینجاست راه درازی آغاز می شود که مهمترینش ساختن گفتمان مقاومت است که قدرت نفوذ در تمامی لایه های جامعه را داشته باشد و نه فقط بر مبنای روایت تبعیض ها که بر مبارزه سیاسی برای فلج سازی ماشین قدرت حاکم بنا شده باشد. در این شرایط که این حاکمیت از هیچ گونه مشروعیتی برخوردار نیست، مبارزه مردم برای فلج کردن ماشین قدرت حاکم امری است مشروع چرا که قدرت از مردم دزدیده شده است.
#انتخابات۱۴۰۰
#مسیر‌مبارزه
راه تماس با ما : goftandnooo@gmail.com
@GoftandNO