2021-12-01 17:11:10
چهره شاخص و برجسته ديگر كه برای اولين بار از لفظ هيپنوتيزم بجای مانيه تيزم استفاده كرد چشم پزشك وجراح معروف انگليسی بنام دكتر جيمز بريد بود.
او ابتدا به مانيه تيزم اعتقاد نداشت و به كارهای مسمر با شك و ترديد نگاه می كرد، اما بعدها درصدد برآمد كه از نزديك عمل مانيه تيزم را ببيند و با ملاقات لافونتين، مانيه تيزور مشهور زمان خود عمل مانيه تيزم را از نزديك ديد.
روزی بريد در حال معاينه يك بيمار بود . از وی خواست تا جهت ثبت عكس العمل مردمك های چشمانش به چراغی نورانی خيره گردد . در اين هنگام بخاطر آورد با كسی قرار دارد، به بيمار اطلاع داد و از او خواست منتظرش بماند، او بزودی مراجعت خواهد كرد .
بيمار به تصور اينكه هر چه بيشتر در نور خيره شود رفلكس مردمك های چشمانش بهتر ثبت خواهد شد از منبع نور چشم برنداشت و در آن خيره شد .
غيبت دكتر طولانی شد و وقتی به اطاق معاينه برگشت، می خواست از بيمارعذرخواهی كند كه ديد وی با چشمان خيره به منبع نورانی، باصطلاح خشكش زده و يا به حالت خلسه و جذبه فرو رفته است.بريد، با شوق فراوان و با عجله به مطب پزشكی كه در مجاور مطب او بود رفت و از او خواست برای مشاهده يك مورد خلسه مسمری كه بر اثر خيره شدن به يك چراغ در يك بيمار ايجاد شده به مطب او بيايد .
بريد وهمكارانش مدتی به بيمار خيره شدند و وقتی وی قصد مذاكره با همكارش را داشت، با كمال تعجب مشاهده كرد اوهم تقريباً در حالت خلسه قرار گرفته است.
دقيق شدن او در منبع نوری و تلقين غيرمستقيم بريد در اينكه دقت در منبع نور باعث پيدايش خلسه می شود، و وجود يك فرد خلسه رفته ديگر بعنوان دليلی بر اين واقعيت در كنار او، در پيدايش اين حالت مؤثر بوده است .
بريد به اين نتيجه رسيد كه می توان ا فراد را با دقيق شدن به يك نقطه نورانی به خواب فرو برد . او اين حالت را با استفاده از كلمه (هيپنوز) كه يك كلمه يونانی بمعنی (خواب) است، (هيپنوتيزم) نام نهاد.
دكتر بريد ابتدا تصور می كرد عامل اصلی در هيپنوتيزم نگاه است، بعدها پس از آزمايشات مكرر به اين نتيجه رسيد كه ممكن است علت اصلی هيپنوتيزم، تلقين شفاهی هيپنوتيزور و تلقين پذيری سوژه يا بيمار باشد و لذامی گفت: اگر به فردی كه به يك جسم نورانی خيره شده باشد تلقين های لفظی هم بشود، نگاه خيره به جسم نوراني
وی را خسته كرده و مقاومت او را از بين می برد و با كمك تلقين، وی بتدريج به خواب می رود.
در همين زمان دكتر جيمز اسديل پزشك اسكاتلنديی كه ساليان درازی را در هندوستان به طبابت مشغول بود،با آشنايی كه از طريق مجله زوئيست با هيپنوتيزم حاصل كرده بود، در كلكته برای انجام جراحی ها از هيپنوتيزم بعنوان عامل بيهوشی استفاده كرد (در آن زمان مانند حالا بيهوشی وجود نداشت ) و صدها جراحی بزرگ و كوچك بكمك هيپنوتيزم انجام داد .
مطبوعات هند بی رحمانه نسبت به تجربيات اسديل جبهه گيری می كردند و وی را مورد(انتقادهای شديد و تند خود قرار مي دادند.
در آن موقع ميزان مرگ و مير در جراحی های نسبتاً بزرگ حدود ٥٠ % بود و اكثر بيمارانیكه برای درمان جراحی می شدند، اگر جراحی نمی شدند، بيشتر عمر ميكردند!
با استفاده از هيپنوتيزم ميزان مرگ و مير در بيماران دكتر اسديل به حدود ٥% رسيد.
اسيديل در مرا جعت به انگلستان مقاله ای برای مجله پزشكی انگلستان نوشت و چاپ اين مقاله ناراحتی های زيادی برای نويسنده آن بوجود آورد و پزشكان انگليسی بصورت های اهانت آميزی او را مورد تمسخر قرار دادند و
اعلام كردند مدتی كار كردن در مناطق گرمسيری به عقل او زيان وارد كرده و به اين علت اين درو غهای بزرگ رامطرح میكند.
در نيمه قرن نوزدهم داروهای بيهوشی و ضد درد بتدريج ساخته و وارد بازار مصرف گرديد و مصرف آنها از طرف پزشكان مقبوليت وسيعی پيدا كرد . همان كسانی كه قبلاً با برطرف كردن درد از طريق هيپنوتيزم با توجيهات علمی و فلسفی مخالفت می كردند، در كاربرد وسيع و بی حساب داروهای شيميايی ضد درد ترديدی به خود راه
نمی دادند.
154 views14:11