Get Mystery Box with random crypto!

سایت خبری-تحلیلی کلمه

آدرس کانال: @kaleme
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 51.18K
توضیحات از کانال

کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com
ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin
📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/

Ratings & Reviews

5.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2024-05-21 01:39:08 اصلاح‌طلبان و انتخابات آینده

کلمه - عبدالله ناصری

نگارنده از آن دسته از مخالفان حکومت ایران است که اصرار بر درستی گفتمان میرحسین موسوی برای نجات ایران دارد. و نیز از آنانی است که از مرگ ابراهیم رییسی شاد نیست، ولی شادی مردم ستمدیده از ایشان را حق مسلم آنها می‌داند.

شرایط مملکت و حال ملت هم با مرگ رییس‌جمهور “هندسی” (مهندسی شده) تغییر نخواهد کرد، چه او زنده می‌ماند و چه امثال مخبر، همه مجری جبری دیگری هستند، و چه پس از پنجاه روز انتخابات برگزار شود و یا با حکم حکومتی در زمان روتین بهار آینده (صد البته این راه به نفع بیت‌المال است)، مهم‌ترین نکته، موضع اصلاح‌طلبان واقعی است که انتخابات مجلس دوازدهم را عملا تحریم کردند، خصوصا رهبری این جبهه که علاوه بر “رأی ندادن”، برای اولین بار موضع صریح خود را نسبت به نهاد انتخابات در این حکومت تمامیت‌خواه اعلام کرد.

هر اتفاقی رخ دهد؛ واپسین روزهای تیرماه سال جاری و یا بهار سال ۱۴۰۴، اصلاح‌طلبان واقعی باید از حلاوت کنش سیاسی - اجتماعی خود مراقبت کنند و هیچ نقشه راهی برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ترسیم نکنند که دام و دلخواه حکومت توتالیتر است. چون رهبر حکومت، تغییر و تبدیلی را نمی‌پذیرد، اصلاح‌طلبان خوشنام و واقعی که البته هواداران محدودی دارند، شیرینی کنش عدم مشارکت (بخوان تحریم) خود را از کام هواداران نگیرند.

@kaleme
16.6K viewsedited  22:39
باز کردن / نظر دهید
2024-05-21 01:38:54 ماموریت مهم مقاومت مدنی علیه تمامیت خواهی

جمهوری اسلامی یک سیستم است، نظامی هماهنگ در سرکوب شهروندمداری. این نظام، به پیشنهاد «اصلاح» پاسخ منفی داد و امروز یکدست و فربه شده.
ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در سال هزار و چهارصد نشانه ای بود از فربه شدن این سیستم که سال به سال گام های محکم تری را به سوی تمامیت خواهی برداشته.
ابراهیم رئیسی شاید لایق ترین رئیس جمهور سیستمی بود که فرصت داشت خود را به روز و مدرن کند اما روند ارتجاع و قهقرا را در پیش گرفت.
سیستم‌ها هم مثل موجودات زنده، دوران جوانی و پیری دارند. اگر به روز نشوند، نقطه انتهایی زوالشان زود فرا می‌رسد. اصرار جمهوری اسلامی بر مقاومت در برابر جامعه مدنی، زمینه زوال را تسریع خواهد کرد.
تیپ ابراهیم رئیسی دقیقا ترجمان همین وضعیت رو به زوال بود: مطیع در برابر هسته سخت قدرت و مجری نقض گسترده حقوق شهروندی.
او از آغاز جوانی که دادستان شد تا دیروز که در سایه حذف رقبا و مهندسی انتخابات رئیس دولت شد، بر یک مسیر حرکت کرده: مهره سیستم بودن. هیچ گاه علیه این سیستم، شورشی یا اعتراضی یا اصلاحی نکرد.
نظام‌های تمامیت خواه به فرد وابسته نیستند که با یک فرد از بین بروند. آنها رئیسی های فراوانی در دامان خود پرورش داده اند و نسل جوان جمهوری اسلامی پرورده مکتب ولایت فقیه، مملو از مهره های سر به راه و‌ مطیع است.
تمامیت خواهی به عنوان یک سیستم، شدیدا نیازمند اطاعت پذیری است و رئیسی مهره ای مطیع بود.
اما جای رئیسی را نسل تازه نفسی پر کرده، نسلی که در همان روزهای مبارزه شهروندان در قالب جنبش سبز، رهبر جمهوری اسلامی، از آنها به عنوان رویش نظام یاد کرد.
اگر چه فقدان یک مهره در نظام تمامیت خواهی، تسکینی بر دل ستمدیدگان سیستم است، اما فراموش نشود که از کار انداختن تمامیت خواهی، نیازمند خاموش کردن موتور فکری تمامیت خواهی است یعنی رویکردی که ما را به قول «هانا آرنت» از «اندیشیدن» و «زندگی فعالانه» باز می دارد.
برای همین مقاومت مدنی گفتمانی است که می پذیرد ما در بحرانیم و در رنج زیست می کنیم و برای حل بحران‌ها باید با سیستم به مثابه یک کل، برخورد کرد.
بر این اساس تلاش برای بازتعریف شهروند به مثابه خاری در چشم دیکتاتوری، منتقد و مفسر محیط و با ذهنیت انتقادی مسیری سخت و طولانی برای درمان قطعی تمامیت خواهی است.
فقدان رئیسی و هر مهره دیگر نعمت است اما هدف اصلی، از کار انداختن قوه های محرکه تمامیت خواهی است. این مهم ماموریت اصلی گفتمان « مقاومت مدنی» است.
@Paarandiran

https://www.instagram.com/paarandiran

https://t.me/paarandiran/105
10.4K views22:38
باز کردن / نظر دهید
2024-05-21 01:38:16 شوخ‌طبعی در مقاومت مدنی چه نقشی دارد؟

اریکا چنووت

شوخ‌طبعی ــ به‌ویژه طنز و هجو ــ می‌تواند مستقیماً در برابر تبلیغاتِ حکومت‌ها عرضِ اندام کند و با افشای حقیقت اجازه ندهد که پروپاگاندای حکومت به هدف اصلیِ خود دست یابد.

شوخ‌طبعی می‌تواند در وضعیتی وخیم و ناگوار، حال و هوایی شاد و پرنشاط بیافریند. این تغییرِ احساس به‌ویژه وقتی مهم است که حکومت توسل به زور علیه مخالفان را آغاز کرده است. جشن‌ها می‌توانند سرپناهی برای تعداد زیادی از کسانی باشند که می‌خواهند دَمی از احساس ملال، بدبختی و خیانت فارغ شوند. برای مثال، در سپتامبر ۲۰۱۱ در تظاهراتی علیه بشار اسد، دیکتاتور سوریه، کنشگران غیرمسلح با وسایل آتش‌بازی و دوربین‌های ویدیویی به مصاف نیروهای امنیتیِ مجهز به تانک و خمپاره‌انداز رفتند. تصاویر ضبط‌شده توسط دوربین‌ها حاکی از ناسازگاریِ مضحک میان قدرت‌نماییِ نظامیان و شوخ‌طبعیِ معترضانی بود که با ترقه‌بازی و پرتاب فشفشه به آسمان، قدرت‌نماییِ نظامیان را مسخره می‌کردند. این تصاویر به شکل مؤثری نشان داد که واکنش دولت سوریه به هیچ وجه متناسب با اعتراض شهروندان غیرمسلح نیست.

شوخ‌طبعی اغلب می‌تواند به مردم اجازه دهد که راه‌های جدیدی را برای مبارزه با وضع موجود در نظر مجسّم کنند. در واقع، شوخ‌طبعی آن‌قدر تهدیدآمیز است که می‌تواند مرگ‌بار باشد. در نظام‌های تمامیت‌خواه، بیان لطیفه‌ای در انتقاد از مسئولان می‌تواند جرم بزرگی به شمار رود. علت این امر آن است که تمامیت‌خواهی مبتنی است بر کنترل کامل روایت اجتماعی و تاریخی ــ همان به‌اصطلاح، «یگانه حقیقت» ــ و به طور عام، جریان اطلاعات.

در دوران حکومت استالین، صدها شهروند اتحاد جماهیر شوروی به جرم لطیفه‌گویی در انتقاد از رژیم به مرگ یا حبس در اردوگاه‌های کارِ اجباری محکوم شدند. در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۴۲ و ۱۹۴۴، «دادگاه خلق برلین» ۴۹۳۳ نفر را به جرم بیان «لطیفه‌های مأیوس‌کننده» درباره‌ی حزب نازی به مرگ محکوم کرد.

*ترجمه عرفان ثابتی
*گزیده‌ای از مقاله | آسو

@kaleme
10.8K views22:38
باز کردن / نظر دهید
2024-05-19 01:29:29 خلاصه‌ای کوچک و خواندنی
از کتاب مقاومت مدنی: آن‌چه همگان باید بدانند اثر اریکا چنووث

چنووث با بررسی نتایج بیش از ۶۰۰ جنبش در ۱۲۰ سال اخیر و موفقیت یا عدم موفقیت آن‌ها، میزان موفقیت جنبش‌های خشونت‌پرهیز و خشونت‌آمیز را با هم مقایسه می‌کند - نه بر مبنای نظریه‌ها، بلکه بر مبنای واقعیت‌هایی که اتفاق افتاده‌اند.

نسخه کامل PDF کتاب را هم اینجا دریافت کنید

@kaleme
15.1K viewsedited  22:29
باز کردن / نظر دهید
2024-05-19 01:28:55 برای سیزدهمین بار به دادسرای فرهنگ احضار شدم

از سال ۷۷ که برای اولین بار با اتهام تبلیغ علیه نظام به دادگاه رفته و از تدریس محروم شدم، بیش از ۲۵ سال می‌گذرد؛ بیش از ۱۱بار بازداشت و حدود ۸سال را در زندانهای مختلف به سر برده‌ام. فردا نیز برای سیزدهمین بار به اتهام تبلیغ علیه نظام به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده‌ام.

دلیلش را نمی‌دانم اما آنچه را به قطعیت می‌دانم آن است که بعد از سال ۹۸ و کشتن مردم در خیابان و ساقط کردن هواپیمای اکراینی توسط حکومت، اساسا این نظام را آنچنان فاقد مشروعیت می‌دانم که حتی تبلیغ علیه آن را نیز دور از شان خودم می‌دانم

مهدی محمودیان | X

@kaleme
12.4K views22:28
باز کردن / نظر دهید
2024-05-19 01:28:54 گزارشی از بند نسوان زندان لاکان رشت

تارا افروز

زندان زنان رشت تنها زندان زنان در استان گیلان است، و از همین منظر چون با دورترین نقاط استان حدود ۲۵۰ کیلومتر فاصله دارد نوعی تبعیدگاه است. زنان زیادی هفته‌ها در حسرت ملاقات با خانواده‌هایشان روز را شب می‌کنند. مسافتی بسیار طولانی برای رفت‌وآمد از ییلاقات در فصول گرم و سرد سال، در هوای اغلب بارانیِ گیلان با جاده‌های روستایی صعب‌العبور، در کنار مشقت رها کردن زمین کشاورزی و دام یا مرخصی گرفتن از محل کار، به‌ویژه در خانواده‌هایی آسیب‌دیده یا دارای پدر و مادر سالخورده یا فرزند دانش‌آموز. همه‌ی این شرایط، گاهی بر دلتنگی، هرقدر نفس‌گیر که باشد، غلبه می‌کنند و امکان سفر و امید ملاقات را کم‌رنگ‌تر جلوه می‌دهند.

زندان زنان لاکان، ساختمانی است شامل ۴ بند سالنی با ۲ ردیف تخت فلزیِ دوطبقه در طرفین و معمولاً حدود ۳۰ زندانی در هر بند، که در آن اصل تفکیک جرائم یا حتی جدا کردن متهم و محکوم به‌طور جدی رعایت نمی‌شود. وضعیتی که به خودیِ خود احتمال درگیری و تنش بین زندانیان را به علت تفاوت در فضای ذهنی، میزان اضطراب یا میل به خشونت‌ورزی و نحوه‌ی گذران روزمرگی افزایش می‌دهد. «کانون»، که به‌عنوان بند قرنطینه برای ۱۰ روزِ اولِ ورود به زندان و بازداشت‌های کوتاه‌مدت در نظر گرفته شده، هواخوریِ حدوداً ۵۰ متر مربعی دارد. فضای جداگانه‌ای تحت عنوان «مهدکودک» هم به آن اضافه شده که برای کودکانی استفاده می‌شود که به‌دلیل همراهی با مادر در زمان بازداشت یا نداشتن سرپرست دیگری به‌جز او، با مادرشان به زندان منتقل شده‌اند. مهد کودک زندان، به‌جز نامش هیچ ربطی به کودک و اتاق کودک ندارد؛ نه تخت بچه‌گانه‌ای در کار است، نه رنگ‌آمیزی‌ای روی دیوارها و نه وسایلی برای بازی و نقاشی، و نه اصلاً حصار پرالتهاب زندان می‌تواند رنگ دنیای خیال‌انگیز کودکی به خود بگیرد.

بند «اعتکاف» قبل‌تر مخصوص زنانِ متهم به رابطه‌ی نامشروع بوده و به همین دلیل به این اسم نام‌گذاری شده است و اکنون سکونت‌گاه زنانی با جرائم دیگری مثل مواد مخدر و سرقت نیز به شمار می‌رود. بند «شکیبایی» اغلب برای محکومان و متهمان جرائم مالی و بند «کوثر» (اشتغال) بیشتر برای محکومیت‌های سنگین، از جمله اعدام و حبس‌های طولانی‌مدت (برای جرائم قتل و مواد مخدر)، است، و البته اکثر زنان شاغل در کارگاه را شامل می‌شود. سهم فیزیکیِ زندان زنان از کل مجموعه‌ی زندان لاکان همان‌قدر بی‌تناسب و ناکافی است که سهم زنان از فضاهای شهری، امتدادی از همان به‌حاشیه‌راندگی و اعمال محدودیت‌های تبعیض‌آمیز.

منبع و متن کامل

@kaleme
11.5K views22:28
باز کردن / نظر دهید
2024-05-17 01:34:12 چه نیازی به "تبلیغ علیه نظام"؟!

عزیز قاسم‌زاده

اکثر کسانی که تجربه زندان را داشته‌اند چه فعال صنفی باشند یا فعال سیاسی و یا فعال مدنی و رسانه‌ای و‌‌.... اگر نگوییم اتهام تبلیغ علیه نظام علیه همه آنها اعمال شده، دست کم به اکثریت آنها این عنوان اتهامی، اطلاق شده است. اما حقیقت این است که کارگزاران و دست‌اندرکاران نظام آنگونه که خود علیه خود قیام نموده‌اند و انواع و اقسام تبلیغات را در حق خود روا دانسته‌اند، اساسا نیاز به تبلیغی علیه خود از سوی مخالفان‌شان ندارند.

فعالان محیط زیست هشدار می‌دهند که نقطه کوهستان جنوبی مشهد را تخریب نکنید و جاده‌سازی نکنید اما بدون توجه به این هشدارها به کارشان ادامه دادند و نتیجه سیل دهشتناک دیروز در مشهد بود که جان چند هموطن ما را همراه تخریب‌ها و خسارات بسیار گرفت.

به مسجدی در اصفهان هجوم می‌برند که به جای اینکه پشت سر امام جماعت مقبول خودتان نماز بخوانید پشت سر امام جماعتی که ما تعیین می‌کنیم، نماز بخوانید. یعنی جهش از حجاب اجباری به نماز اجباری. از اولین اختلاسی که صورت گرفت و جامعه انتظار داشت این روند باید به تدریج متوقف شود اما بالعکس شتاب اختلاس‌ها طی سالهای اخیر هم به لحاظ تنوع و گونه‌شناسی اختلاس و هم به لحاظ میزان کمی، سیر نجومی را طی کرد.

در انتخابات همیشه مرسوم چنین بود که با حذف همه مخالفان نظام، بین خودی‌ها رقابتی حداقلی صورت بگیرد اما آن هم به تدریج، به امری زایل و زائد تبدیل شد و بالکل تعطیل شد. جانبازان شیمیایی که دنبال عدم تامین داروهای نایاب و گران‌قیمت، دست به اعتراضی می‌زنند با ضرب و شتم از آنها پذیرایی می‌شود.

کارگران و معلمان که در گفتمان‌های رسمی تجلیل می‌شوند، به محض مطالبه صنفی دارای پرونده امنیتی می‌شوند یا در خیابان‌ها سرکوب می‌شوند. اعتراض در هر قالب قلمی و کلامی حتی حداقلی و در حد مشاوره برای حل مشکلات این نظام از سوی خودی‌ها هم تحمل نمی‌شود و به توطئه و خاستگاه دشمن و نفوذ آنها تعبیر می‌گردد.

دختران و زنان را به شکل‌های مختلف در خیابان می‌زنند و علی‌رغم بازخوردهای بسیار منفی آن در جامعه، در صورت انتشار آن تصاویر، گفته می‌شود آن مامور خاطی مجازات می‌شود‌؛ اما این رذیله نه تنها متوقف نمی‌شود، بلکه با شتاب بیشتر ادامه می‌یابد‌. در شرایطی که این نظام، انواع و اقسام بحران‌ها را در حوزه اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و محیط زیست تجربه می‌کند، اساسا نمی‌پذیرد که با چند نفر کارشناس خبره این حوزه‌ها گفتگو کند تا از بحران‌های خود بکاهد،

اگر جامعه‌شناسی تحلیلی علمی از شرایط جامعه ارائه دهد و خبر از وقوع شکاف‌های قومی، فکری و عقیدتی و فرهنگی در جامعه بر اثر ناکار آمدی سیاست‌ها دهد، به جای تغییر رویکردها، صاحب اندیشه باید به واسطه صرفا توصیف وضعیت موجود، مجازات شود. اگر خواننده‌ای با تولید کلام و واژه به مخالفت با سیاست‌های حکومتی بپردازد، به اعدام محکوم می‌شود و بعد که جامعه تمام قد در برابر این حکم می‌ایستد، بالاترین راس قوه قضاییه می‌گوید: قضات باید ابعاد داخلی و بین‌المللی احکام را لحاظ کنند.

امام‌جمعه‌ای بعد از افشای مسئله زمین‌خواری اول به تمام منکر آن می‌شود و آن را به توطئه دشمنان نسبت می‌دهد؛ بعد که اسنادش منتشر می‌شود موضوع را به سوء استفاده نزدیکان خود تقلیل می‌دهد و بعد در میان این همه بازخوردهای منفی دوباره به نماز جمعه می‌رود تا راه تقوی و پرهیزکاری و تحجد و قناعت و رضایت را به همگان بیاموزد.

هواپیمای اوکراینی ساقط می‌شود و ۱۷۶ انسان بی‌گناه قربانی می‌شوند، از خلبان تا کارشناس‌های به اصطلاح در این حوزه را به «بنگاه بانگ و رنگ» می‌آورند تا ثابت کنند امکان ندارد این هواپیما با موشک ساقط شده باشد.خلبان مورد وثوق که کاپیتان و مهندس پرواز است مدعی می‌شود آسمان ایران برای تمام خطوط هوایی امن است و سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی هیچ ارتباطی به تنش‌های موجود بین ایران و آمریکا ندارد. بنابر شواهد، انفجاری در داخل رخ نداده و موتور هواپیما آتش گرفته که احتمالا خلبان نتوانسته آن را کنترل کند.

چهار روز بعد اطلاعیه رسمی صادر می‌شود که با خطای انسانی هواپیمای اوکراینی ساقط شده است. به راستی چنین نظامی با چنین رویکردی اساسا چه نیازی به تبلیغ علیه خود دارد وقتی با تمام قوا برای تبلیغ علیه خود هر روز برنامه تازه‌تری دارد؟!

@kaleme
9.3K viewsedited  22:34
باز کردن / نظر دهید
2024-05-17 01:22:09
«از برخورد مومنانه» تا «اختلاف مدیریتی»!

واژه‌سازی دولت برای فراری دادن همراهان خود از برخوردهای قضایی

@kaleme
7.9K views22:22
باز کردن / نظر دهید
2024-05-17 01:14:37 چرا به ابتذال رسیدیم؟

مصطفی تاج‌زاده
زندان اوین

مقایسه انتخابات در سال‌های اخیر در دو کشوری که جمعیت و شرایط نزدیک به هم و اشتراکات فراوان تاریخی و دینی و فرهنگی دارند و تقریبا هم‌زمان به مهار استبداد مطلقه و مشروط کردن قدرت پرداخته‌اند، درس‌های مهمی به ویژه در دو زمینه زیر دارد:

۱- چرا در ترکیه، باوجود تورم بالای سال‌های اخیر، مشارکت حداکثری بوده و در ایران، مشارکت حداقلی شده است؟ چرا در یک جمهوری سکولار مردم اکثرا مسلمان دوبرابر بیشتر از یک جمهوری اسلامی رأی می‌دهند؟

۲- چرا جناح حاکم در ترکیه شکست خود را به رسمیت می‌شناسد و وعده جبران خطاها و کم‌کاری‌ها را می‌دهد، اما در ایران انگار نه انگار که فراخوان رهبر با ادبار و بی‌اعتنایی اکثریت قاطع ملت (نزدیک به دوسوم مردم) مواجه شده است؟ به علاوه هیچ فرد و مقام و نهادی مسئولیت این شکست را نمی‌پذیرد و هیچ تغییری به نفع ملت رخ نمی‌دهد؟…

آقای خامنه‌ای نه فقط به شکست جناح خویش در انتخابات اعتراف نمی‌کند، بلکه مشارکت اقلیت مردم را جهاد ملی می‌خواند! وی هم‌چنین چشم و گوش خود را به «نه» بزرگ دست کم ۶۰ درصد ایرانیان به عملکرد خویش بسته است و مدعی‌تر از گذشته به‌جای آن‌که وظیفه حکومت را «تحقق مطالبات ملت» بخواند، حتی اگر خود وی آن‌ها را نپسندد، از «مطالبات رهبری» دم می‌زند!

متن کامل
@kaleme
8.6K views22:14
باز کردن / نظر دهید
2024-05-17 01:14:19 بازنده کیست؟ شهروندان، اپوزیسیون یا حکومت؟

جنبش زن،زندگی آزادی شکست نخورده اما کاسبان این جنبش شکست خورده اند.
«زن،زندگی آزادی»، جنبشی شهروندی برای اعاده زندگی است، زمان‌بر، سخت و طاقت‌فرساست اما برخی رسانه‌ها و جریان های اپوزیسیون خواستند آرزوی سرنگونی برق آسا را بر این جنبش سوار کنند و به "رویا فروشی" اقدام کردند در حالی که معدل معترضان از این بلوغ برخوردار بود که مسیر آنها طولانی، برای تغییر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی است که اثرات سیاسی آن نه در کوتاه مدت که در بلند مدت به دست می آید.
پس ما با دو منطق متفاوت روبرو بودیم؛ یکی در دل جنبش و دیگری در بین بسیاری از گروه های سیاسی که اصول و منشا و زمینه اعتراض بزرگ را درک نکردند و به جای کمک به شهروندان معترض، خود عامل تفرقه و بیراهه شدند، آنها نخواستند و نمی‌خواهند این جنبش را درک کنند؛ خواستند این حرکت را برای اهداف خود مصادره کنند اما شکست خوردند.
اینها شکست خوردند ولی شهروندان جنبشی همچنان پیروز میدان اند، هر چند که بازی به اتمام نرسیده و مسیر نه خطی که رفت و برگشتی است و شهروندان ایران در قلب یک مقاومت از جنس مدنی و در دل سرکوب اند.
شهروندان معترض توانستند بدن‌های خود را به عنوان نشانی از اراده های آزاد به ساختار سیاسی تحمیل کنند و آنچه را که گروه‌های سیاسی نتواسته بودند در قالب قانون به حاکمیت تحمیل کنند یا اصلا دغدغه اش را نداشتند، با موهای آزاد خود، با روسری های سوزانده شده، با زندگی روزمره خود در شکل‌های متفاوت گاهی قاطعانه، زمانی در لفاله و با استعاره، زمانی با عقب نشینی‌های تاکتیکی و زمان دیگری با اصرار و مقاومت تحمیل کنند.
مبارزه ادامه دارد اما بازنده، تا کنون در وهله نخست، حاکمیت است که با لایحه و طرح و جریمه و ون ارشاد و چوب و چماق و توهین نتوانسته چهره شهر را یکدست سیاه کند.
در وهله دوم بسیاری از گروه‌های اپوزیسیون بودند که نه نهادسازند نه جمع ساز، موج‌سوارانی‌اند بر اعتراض‌های شجاعانه مردمی.
مقاومت مدنی زمان‌بر است، ادامه دارد و مبارزه با حجاب اجباری تنها یکی از وجوه این مبارزه است اما مدلی راهگشا برای تداوم این مسیر است.
کاسب‌کاران و جمهوری اسلامی بازنده شدند اما شهروندان همچنان پیروز میدان‌اند.
در نبردی که تمام نشده و ادامه دارد.

@paarandiran

https://instagram.com/paarandiran

https://t.me/paarandiran/100
5.5K views22:14
باز کردن / نظر دهید