دلقک کلاس، دردسرساز، نابغهی شرور، قهرمان یا مزاحم… بستگی دارد از چه کسی دربارهی پالی فینک بپرسید؛ مدیر مدرسه، شاگردها یا یکی از همکلاسیها. اما یک چیز مسلم است. سال تحصیلی جدید شروع شده و پالی فینک در میان بچهها نیست و کسی هم نمیداند کجاست. این موقعیتی است که کیتلین برین، وقتی پا به کلاس میگذارد، با آن مواجه میشود: «تو پالی فینک نیستی!» کیتلین به دلیل شغل تازهی مادرش به شهر و مدرسهی جدید آمده، آن هم در سال هفتم که مهم و سرنوشتساز است و هر اشتباهی ممکن است به قیمت نابودی بقیهی سالهای تحصیلی تمام شود! او از این موضوع عصبانی است و به خودش قول داده هرگز از این مدرسه خوشش نیاید و «زنگ روزهای خوب» را به صدا درنیاورد. البته کیتلین دلایل زیادی برای دوست نداشتن این مدرسهی عجیب دارد؛ مدرسهای کوچک و خیلی قدیمی که بیشتر شبیه عمارت ارواح است تا مدرسه و در آن بزهای زنده نگه میدارند، بچههای بزرگتر باید با بچههای مهدکودکی ناهار بخورند، هیچکس او را نمیبیند و همهجا فقط صحبت پالی فینک است. رفته رفته پای کیتلین به ماجرای مهمی باز میشود، یافتن جانشین پالی فینک و برگزاری یک مسابقه بین بچهها برای این کار. کیتلین لابهلای مصاحبههایش با آدمها و روایتهایی که از مدیر و معلمها و بچههای مدرسه میشنود، سعی میکند پالی فینک را بشناسد و هر چه او را بیشتر میشناسد، وجه افسانهایاش کمرنگتر میشود و چهرهای واقعی به خود میگیرد و مهمتر از آن اینکه در این فرایند به شناخت تازهای از خودش میرسد. راهنمای زنده ماندن در مدرسه طنز گرم و زندهای دارد و در عین حال تفکربرانگیز است. شخصیتهای متنوع کتاب هر کدام لایههای درونی خود را دارند و ذهن خواننده را برای شناخت آنها مشغول میکند. در خلال روایت کتاب پیوند فلسفهی باستان و زندگی روزمره از جمله قلدری، پذیرش تغییر، مفهوم دموکراسی، دوستی، درک تفاوتها سؤالهای مهمی برای خواننده به وجود میآورد.