دردهایم رفته بودند و من؛ جایی حوالی هیچستان گم شده بودم.. شاید | کوزگون!
دردهایم رفته بودند و من؛ جایی حوالی هیچستان گم شده بودم.. شاید که اینجا پایان من است! به زیبایی رقص یک رقاصه، نرم و سبک.. و زنی با صدایی خندان در سرم زمزمه کرد: - ناگهان خوابی مرا خواهد ربود.. من تهی خواهم شد از فریاد درد!
او شوم نبود!•. https://t.me/tacendachnlkuz :صمیمی تر. Hi @durov. This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!...