Get Mystery Box with random crypto!

༻﷽༺ #پـارٺ_صد_دو آیه با رضایت صاحب اونه که اینجاست، پس رفع ز | ڪانال رسمے شهید حاج حمید سیاهڪالے مرادے





༻﷽༺

#پـارٺ_صد_دو

آیه با رضایت صاحب اونه که اینجاست،
پس رفع زحمت کن!

_صدرا! این دختره داره منو بیرون
میکنه!

صدرا رو از رویا برگرداند:
_اونقدر امشب منو شرمنده کردی که دلم
میخواد خودم از این خونه بیرونت کنم!

_مامان جون... شما یه چیزی بگید! صدرا
حِق منه، من اومدم حقموبگیرم!

محبوبه خانم: اومدی حقتو بگیری یا
آبروی منو ببری؟فکر میکردم خانم‌تر از
این حرفا باشی!

رویا با عصبانیت رو برگرداند سمت در:

_من میرم، اما منتظر تماس پدرم باشید!

صدرا: هستم!
رویا رفت وآیه دست به پهلویش‌گذاشت.
آرام آرام قدم به سمت در برمیداشت که
صدایی مانعش شد:

_من شرمندهی شما و حاج آقا شدم، روم
سیاه!

صدرا ادامه ی حرِف مادرش را گرفت:
_به خدا شرمنده ام حاجی!

حاج علی: شرمندهی ما نباش! دختر من
برای حق خودش نیومده بود، برای
مظلومیت رها خانم بود که اومد!

حاج علی که با آیه اش رفت، صدرا
نگاهش به رها افتاد:

_تو هم وکیل خوبی هستیا! به درد
خودت نمیخوری اما اسم آیه خانم که
میاد وسط مثل یه ماده شیر میجنگی!

محبوبه خانم: حتما دکتر خوبی هم
هست! برای خودش حرف نمیزنه اما
پای دلش که وسط بیاد میتونه قیامت
کنه، مثل خاله همدمته!

رها: شرمنده که صدام بالا رفت،ببخشید!


#ادامہ_دارد...


@modafehhh