مشغول ویرایش کتاب شعرش بودم که خبر رفتنش شنیدم بعد از مژده دخت | کانال اشعار محمدحقیقی

مشغول ویرایش کتاب شعرش بودم که خبر رفتنش شنیدم بعد از مژده دختر جوانش نتونست با داغش کنار بیاد بالاخره خودش رسوند به مژده اش

روحت شاد میترای دلفان آذری دوست مهربان
باز هم ما و یه داغ دیگه



دلت مملو ز عشق مادری بود
مرامت عطر ناب قمصری بود

رفیق راه بودی ، یار و همراه
به قلبت زخم عشق پرپری بود

دلم کم داغ در دنیا ندیده
ولی داغ تو چیز دیگری بود



#محمدحقیقی



@mohhaghi