فوکو و فضاهای تاریخ توماس فلین/ ترجمهی کسری شهبازبیگی | Problematicaa
فوکو و فضاهای تاریخ
توماس فلین/ ترجمهی کسری شهبازبیگی
از متن: میشل فوکو یک متفکر کالیدوسکوپیک بود. او نظرات پذیرفته شده، معیارهای تصدیقشده، فکتهای اصلیِ میراث فرهنگی ما را گردآوری و این مجموعه را اندکی تغییر میداد. نتایج بدواً پیکربندیهای نوین بودند. آنچه که بهمثابهی روابط ضروری، حدود تجاوزناپذیر، رویدادهای محوری درک شده بود در این چشمانداز جایگزین بهمثابهی اموری محتمل ظهور مییافت که از توصیفهای تماماً متفاوتی پشتیبانی میکرد. نظریهی روایتگرا ممکن است بهسادگی این را شاهدی بر این مدعا به شمار آورد که داستانهایی گوناگون میتوانند فکتهای یکسانی را در خود بگنجانند، اما فوکو چشمانداز روایت را نیز تغییر میدهد. زنجیرهی تأثیرات، تداومهای زمانمند، آگاهیِ استوار، دیالکتیک تمامیتبخش با روشی که او به کار میگیرد محو یا نسبتی میشوند. در مجموع، فوکو یک مورخ است، اما بهشیوهی خودش. برخلاف مورخان فرانسوی سنتی یا حتی «نوین» شیوهی او، آنطور که خودش مینامدش، تاریخ لحظهی حال است. او استدلال میکند که این هدف در تطابق کامل با روحِ، و اگر نه با دستورالعملِ، روشنگری قرار دارد. من تلاش خواهم کرد تا سرشت و دلالتهایِ آن رویکرد اصیل به تاریخ را با تمرکز بر یکی از تأثیرگذارترین حرکتهای کالیدوسکوپیک او، یعنی تغییر از زمان به فضا بهمثابهی پارادایمی که رویکرد او به موضوعات تاریخی را هدایت میکند (کلمهی Topos اساساً دلالت فضایی دارد)، روشن کنم؛ البته خودِ کالیدوسکوپ یک ابزار فضایی و در واقع غیرزمانمند است.