Get Mystery Box with random crypto!

Problematicaa

لوگوی کانال تلگرام problematica — Problematicaa P
لوگوی کانال تلگرام problematica — Problematicaa
آدرس کانال: @problematica
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 14
توضیحات از کانال

کانالی برای انتشار مطالب وبسایت پروبلماتیکا
وبسایت:
www.Problematicaa.com
تماس با ما:
problematica1397@gmail.com

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-02-28 11:54:16 ⁠ نیچه در برابر سقراط

کی.جی.ال.یلدسن/ ترجمه‌ی علی ثباتی


از متن :

هیچ فیلسوفی را در سرتاسر تاریخ فلسفه بیش از سقراط ارج ننهاده‌اند. در زمانه‌ی خودش چهره‌ای بود نامحبوب، چون هنرمندان، دولت‌‌مردان، و دیگر فیلسوفان آتن را به چالش می‌گرفت تا برای آن‌چه حقیقت می‌پنداشتند دلایل خویش را اقامه کنند. شک‌باوریِ بی‌تخفیف‌اش اجتماع را علیه او شوراند، و به سقوط فرجامینِ او انجامید – ولی جاودانه‌شدن سقراط نیز به همین دلیل رقم خورد.
نقاب‌داریِ سقراط و استدلال‌هاش دراصل از رهگذر نوشته‌جات شاگرد او، افلاطون، به دست ما رسیده‌ که در آن‌ها جواهری از گنجینه‌ی ادبیات جهان نهفته‌ست، دفینه‌ای از گنج‌های فلسفی. از همین روست که ای.ان.وایتهد گفته‌ست: «سرراست‌ترین وصفِ عامّ از سنّت فلسفیِ اروپا این است که مجموعه‌ای پانویس‌ بدانیم‌اش بر افلاطون.»
منظور وایتهد این نبود که افلاطون از صدر تا ذیل فلسفه سردرآورده‌ست. ایده‌های سقراط به این خاطر ارزمند نیستند که بی‌گفت‌وگو در جای حقّ نشسته‌اند. آن‌چه در نوشته‌جات افلاطون ارزمندست کهن‌الگوی سقراط است. شیوه‌ی سقراطی‌ست، روی‌کرد سقراطی به زندگی، اخلاق شخصیِ نهادنِ هر حقیقتی در معرض وارسی و واپرسی. در تعبیر وایتهد، «مرده‌ریگ افلاطونی سنّتی روشن‌فکرانه‌ست که چون هنوز از نظام‌سازی‌های افراط کارانهْ صلب و سخت نشده‌ معدن بی‌تَهی از الهام‌هاست.»


متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/socrates/


برچسب‌ها: سقراط ، فردریش نیچه ، فلسفه یونان ، کی.جی.یلدسن ، علی ثباتی

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
598 viewsedited  08:54
باز کردن / نظر دهید
2022-02-26 11:24:59
.
جنگ- اذهان فرومی‌پاشند، افکار کاغذپاره‌هایی‌اند که بیرق‌شان را تکان می‌دهند. چه کسی می‌تواند بگوید که بشریت اینک کجا ساکن است؟ چه کسی می‌تواند تصدیق کند که این، زمین مادری ماست؟ در هر دم، یکی دیگر از سلاله‌ی عشق می‌میرد. گل سرخ از یاد می‌بَرد که عطرش را بپراکند. قیامت جنگ می‌نویسد. مرگ می‌خواندش، جسدها جوهرند.

متن از:
Adonis(2010) Selected Poems, Translated by Khaled Mattawa, Tale University Press, P.380-1
ترجمه‌ی حسام سلامت

#نه_به_جنگ #پروبلماتیکا
773 viewsedited  08:24
باز کردن / نظر دهید
2022-02-22 15:22:13 ⁠ انگاره‌های زن‌کشی در نگاره‌های برجای مانده از قرون ماضی

آرمان مسعودی

از متن:

خشونت علیه زنان در تاریخ نمودهای فراوانی دارد که از جمله‌ی آن می‌توان به مسئله‌ی «زن‌کشی» اشاره کرد. در سال 1801 میلادی زن‌کشی در کتاب نمایی طنز از لندن در آغاز سده 19 میلادی به قلم جان کاری به عنوان یک دغدغه صورت‌بندی شد(Corry، 2018: 60). هم‌چنین در سال 1976 این ترم، توسط دیانا راسل در دادگاه جرائم علیه زنان در بروکسل مطرح و باعث شد که این دست از مرگ‌ها به عنوان خشونت علیه زنان معرفی شده و ویژگی‌ها و ابعاد و گستردگی آن در مجامع بین‌المللی مطرح شود(رد چیلنا، 1400: 10).
مسئله‌ی زن‌کشی باعث شد که ابعاد مختلفی از این موضوع مورد مداقه قرار گیرد؛ از جمله زمینه‌های ایدئولوژیکی و سنت‌های فرهنگی، روان‌کاوی و البته نوع بازنمایی این پدیده در طول تاریخ. از همین روی است که آثار ادبی چون ریش‌آبی و اتلو و یا رخدادهایی چون ساحره‌کشی در اروپا مجددا مورد بازخوانی و تحلیل قرار گرفت(فدریچی، 1397). در ایران نیز، مسئله‌ی زن‌کشی با توجه به گزارش‌هایی که حداقل در اخبار شاهد آن هستیم، در وجدان‌ عمومی جامعه بسیار پررنگ شده است. اما نکته قابل تأمل این است که زن‌کشی در ایران مسئله‌ای جدید نیست، بلکه تاریخی عمیق دارد که مسکوت مانده است.
در این نوشتار قرار است که بازنمایی زن‌کشی در نگاره‌های برجای مانده از قرون ماضی ایران بررسی شود. در اینجا نشان داده خواهد شد که در پس رنگ‌های زیبا و نگاره‌های چشم‌نواز، چگونه زن‌کشی بازنمایی شده است و در دل روایت‌های کلان، زن‌کشی به عنوان امری جزیی شرح داده شده است. در کنار بررسی نگاره‌ها، متونی که به موضوع نگاره‌ها ارتباط دارد نیز معرفی خواهد شد. اما پیش از ورود به این موضوع بهتر است به‌صورت خلاصه به بررسی نقاشی‌ها از منظر جنسیتی اشاره شود.

متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/killing-women/

برچسب‌ها: تاریخ زن‌کشی ، زن‌کشی ، زن‌کشی در ادبیات ، زن‌کشی در تاریخ، آرمان مسعودی

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
302 viewsedited  12:22
باز کردن / نظر دهید
2022-02-16 20:08:20 ⁠ زبان باز و فروبستگان آن

صابر دشت‌آرا

از متن:
در میان نویسندگانی که در یک سده‌ی اخیر به انحای مختلف در اصلاح و پیرایش زبان فارسی کوشیده‌اند، داریوش آشوری از یک جهت چهره‌ای ویژه‌ است: او از معدود نویسندگانی است که در عین توجه به وجه عملی مسئله، از وجه نظری آن نیز غافل نمی‌شوند و تلاش می‌کنند تا پیشنهادهای عملی خود برای رفع کاستی‌های زبان فارسی را به ملاحظات نظری عمومی‌تری پیوند زنند که به جایگاه ما در جهان مدرن، و نسبت‌مان با مفاهیم و ارزش‌های حاکم بر آن، راجع می‌شوند. به باور آشوری، تنگناهای زبانی ما با تنگناهای فکری و فرهنگی‌مان در مواجهه با مدرنیته نسبتی ناگسستنی دارند؛ و پیمودن این تنگناها، علاوه بر شناخت مدرنیته و پیامدهای گریزناپذیر آن، به تفکر مستقلی احتیاج دارد که از اتکای صرف بر منابع بیرونی فراتر می‌رود: «مسئله‌ی نسبت ما با زبان فارسی و تاریخِ آن و وضعِ زبانیِ ما در برخورد با جهانِ مدرن، که در عینِ حال بخشی اساسی از مسئله‌ی برخوردِ فرهنگیِ ماست، موضوعی‌ست که ما خود ناگزیر باید به آن بیندیشیم و چاره‌اندیشی کنیم» (آشوری، 1372: 9). و احتمالاً به واسطه‌ی همین تلاش برای اندیشیدن مستقل است که نوشته‌های آشوری درباره‌ی مسئله‌ی زبان فارسی، در عین تأثیرپذیری آشکار از متفکران غربی، رنگ‌وبویی از آرای آن چهره‌های گوناگونی دارند که او در طول حیات فکری پرماجرای خود مستقیماً با آنها مواجه شده‌است: بحث آشوری درباره‌ی «توسعه‌»ی زبان آرای خلیل ملکی را فرایاد می‌آورد؛ تأکید او بر «عوالم معناییِ» متفاوتِ زبان‌های مدرن و پیشا-مدرن یادآورِ صورت‌بندی‌های احمد فردید است؛ و بالأخره، روشن‌تر از همه‌ی اینها، رویکرد «روش‌مندانه»ی او به زبان و تکاپوهایش برای دستیابی به نوعی زبان فارسیِ «علمی» در ادامه‌ی آن پروژه‌ای تعریف می‌شوند که غلامحسین مصاحب طلیعه‌دارِ آن بوده‌است.

متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/ashuri/

برچسب‌ها: تاریخ زبان ، داریوش آشوری ، زبان فارسی ، صابر دشت‌آرا

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
409 viewsedited  17:08
باز کردن / نظر دهید
2022-02-13 19:55:56 ⁠ درباره‌ی بداهت خیانت
(به بهانه‌ی قتل مونا حیدری)

مهسا اسداله‌نژاد

از متن:
مونا حیدری کشته شده‌است. وقوع یک زن‌کشی دیگر اما سبعانه‌تر؛ سبعانه‌تر به لحاظ فرُم. همین فُرم است که وجدان جمعی ما را برمی‌انگیزد و سعی می‌کنیم این بار به شکل شدیدتری واکنش نشان دهیم، بلکه اثری بگذارد. از عدم وجود قوانین بازدارنده شروع می‌کنیم و بعد سراغ کودک‌همسری می‌رویم. منظومه‌ای می‌چینیم از اینکه مونا نباید در چنان موقعیتی قرار می‌گرفت و نباید کشته می‌شد و نباید این‌چنین کشته می‌شد. سراغ آمار زن‌کشی می‌رویم و برایش ابعاد بومی و جهانی پیدا می‌کنیم و عوامل متعددی را مقصر می‌پنداریم و دست‌آخر هم اگر به‌اندازه‌ی کافی شامه‌ی تیزی داشته باشیم حواسمان به زن‌ستیزی سازمان‌یافته و منتشر هم هست: زن چون ماشین فرزندآوری؛ بدون ‌آنکه رضایت‌اش محرز باشد ازدواج می‌کند، بچه می‌آورد، خانه‌داری می‌کند و مرگ نیز، چون تهدیدی بالقوه، همواره نزدیک به او ایستاده است؛ مبادا دست از پا خطا کند. اینها همه درست است. یک گام نباید پس کشید از شناسایی عوامل زن‌ستیزی/زن‌کُشی. اما این چند سطر می‌خواهد توجه‌ها را به چیزی در همان لایه‌ی زیرین ماجرا سوق دهد. چیزی که شاید بتواند از سطح خودش فراتر رود و سروکله‌اش در دیگر مناسبات اجتماعی ما پیدا شود.

متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/infidelity/

برچسب‌ها: زن‌ستیزی ، زن‌کشی ، قتل ناموسی ، مهسا اسداله‌نژاد ، مونا حیدری

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
1.1K viewsedited  16:55
باز کردن / نظر دهید
2022-02-04 20:13:32 ⁠ سینمای اصغر فرهادی و مسئله‌ی حقیقت
(با نگاهی به فیلم «قهرمان»)
نویسنده: محمدحسین میربابا

از متن:
«قهرمان» کامل‌ترین فیلم اصغر فرهادی است. این گزاره مبنای ارزش‌گذاری بر فیلم نیست. آن را به‌عنوان گزاره‌ای تحلیلی باید درنظر گرفت. درواقع با توجه به این گزاره در نوشتار حاضر به سراغ نقد سینمای اصغر فرهادی به میانجی فیلم آخرش (قهرمان) خواهم رفت. پس نقد فیلم «قهرمان» نقد سینمای فرهادی به‌‎شمار می‌رود. اینجا فیلم «قهرمان» جزئیتی است که با نگاه به آن، کلیّت سینمای فرهادی مورد تحلیل و نقد قرار می‌گیرد. «قهرمان» فیلمی است که تمام مؤلفه‌های سینماتیک آشنای سینمای فرهادی را در خود یکجا جمع کرده و از این نظر برای تحلیل کارنامۀ سینمای فرهادی کامل‌ترین نمونه به‌شمار می‌رود. پس همین توضیحات رد و نشان ارزش‌گذارانه بر گزارۀ اول این نوشتار را محو کرده و اتفاقاً در فرآیند نقد، منجر به تعمیم نقد این فیلم به‌کل کارنامۀ سینماییِ فرهادی می‌شود.

متن کامل را از آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/qahraman/

برچسب‌ها: اصغر فرهادی، سینمای اصغر فرهادی ، فیلم قهرمان ، محمدحسین میربابا

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
461 views17:13
باز کردن / نظر دهید
2022-01-30 16:16:03 ⁠ عکاسی و آنجابودگی

نوشته‌ی استیون هولسشر / ترجمه‌ی یونس رشیدی و عاطفه ابولحسنی

از متن:
عکس‌های بروس دیویدسون و همه‌ی همکاران او در مگنوم، روش بسیار ویژه‌ای برای دیدن را پیشنهاد می‌کنند که دارای دو جزء اصلی است. نخست آنان حسی از مکان را که نیرویی باز و مترقی در جهان است به نمایش گذاشتند. حس مکان می-‌تواند به روشنی از یک فرد به فرد دیگر متفاوت باشد، [که البته] شامل عکاسان مگنوم نیز می‌شود. در اینجا باید اشاره کرد که حس مکان یک روش عمیقاً فردی است که مردم در مورد جهانی که در آن زندگی می‌کنند فکر و احساس می‌کنند. اما آنچه بسیاری به اشتراک می‌گذارند، حسی مترقی از مکان است که براساس بسیاری از تعریف‌های آن به مکان‌های دور ارتباط می‌یابد، در حالی که همه‌ی آنها تمایزات خود را حفظ می‌کنند. کریستوفر اندرسون[۱] (۲۰۱۲) این حس مترقی از مکان را هنگام تشریح کار خود به عنوان جستجوی «رابطه‌ی میان سیاست، اقتصاد، مصرف و زمین» به کار برد: «دیدگاه من به این موضوع… نگاه‌کردن به چگونگی مصرف در جهان توسعه‌یافته است که شرایط را برای تخریب بیشتر زمین در جهان در حال توسعه و به خصوص آمریکای لاتین فراهم می‌کند» (همچنین نک به Massey,1994: 146-156).
دوم، و به صورت گسترده‌ای، آنان تعاملی جاه‌طلبانه را با آنجابودگی عکاسی به نمایش گذاشتند. یکی از جدیدترین اعضای آژانس عکس مگنوم به نام پیتر ون اگتمیل[۲] (۲۰۱۲)، این‌گونه متذکر می‌شود: «برای من، به یقین واقعیت جالب‌تر و غریب‌تر از هر چیز دیگری است که با خیال‌پردازی خلق می‌شود». در بسیاری از موارد، او طنین‌انداز سنتی قدیمی در عکاسی مستند بوده که ریشه در کارهای لانگ و کارتیه برسونی دارد که در جستجوی مستندکردن «امور، آن‌گونه که هستند» بودند. البته تناقض آن است که چنین کارهایی «که به صورت خلاقانه‌ای به تفسیر و ترجمه‌ی آشوب زندگی می‌‌پردازند و می‌تواند در قالب یک محصول برای خوانندگان انتشار یابد» (Panzer,2005:10). همان‌گونه که عکاسان خبره و ماهری نظیر پیتر ون اگتمیل بلافاصله اذعان می‌کنند، عمل بازنمایی واقعیت بیشتر در مورد تخیل‌پردازی است، یا همان‌گونه که فیلپ جونز گریفیث[۳] گفته است، این عمل درباره‌ی [وادارکردن دیگران به ثبت] «ایجاد نظرات تند» در مورد آنچه شما می‌بینید است (نقل در Miller,1997:211).
چنین نظرگاهی در میان کسانی که خواستار کاوش رابطه‌ی میان مردم و جهان پیرامون آنان هستند پژواک و بحث ایجاد کرده است. ادراک این موضوع مستلزم آن است که جغرافی‌دانان به خالقان این واسطه‌ی رسانه‌ای تصویری مهم توجه ویژه‌ای کنند. همان‌گونه که من در این متن تلاش کردم بحث کنم (و امیدوارم نشان داده باشم)، همه جابودگی زیادِ عکاسی و رابطه‌ی بی‌نظیر آن با جهان قابل مشاهده نیازمند نگاهی عمیق به سطح [زمین] است. چنین دیدگاهی بیش از آنکه از ماهیت دردسرآفرین بازنمایی حمایت کند، پذیرش و تحقق آنجابودگی عکاسی است. این موضوع بیانگر آن است که عکس‌ها تنها اشیایی برای نگاه‌کردن و قابل استفاده به عنوان شواهد نیستند، بلکه می‌توانند منبعی برای پرسش‌ها نیز باشند.

متن کامل را از آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/photography/

برچسب‌ها: تاریخ عکاسی ، عکاسی ، استیون هولسشر ،عاطفه ابولحسنی ، یونس رشیدی

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
727 viewsedited  13:16
باز کردن / نظر دهید
2022-01-13 18:19:47 ⁠ خودشناسی اجتماعی: گامی به سوی اجتماعی‌سازی خدمات روان‌شناسی

نوشته‌ی سهراب رضوانی



از متن:
با وجود گسترش روزافزونِ مشکلاتِ روان‌شناختی و فروپاشیِ زندگیِ روزمره‌ی خانواده‌های ایرانی که در معرضِ انواعِ خشونت‌ و ستم اقتصادی، سیاسی، عاطفی، جنسی و غیره قرار دارند، از طرف حاکمیت هیچ نشانه‌ی امیدبخشی برای ساماندهی امور و ایجاد برنامه‌های حمایتی برای عموم مردم دیده نمی‌شود. خدمات روان‌شناسی، که این روزها بیشتر از همیشه برای مردمِ غارت‌زده و تحت فشار ضروری است، همچون کالایی لوکس و گران‌قیمت، تنها در دسترس بخشِ بسیار کوچکی از جامعه‌ی ایران قرار دارد. این کالای لوکس، یعنی روان‌شناسیِ سودمحورِ شرکت‌های روان‌شناختی، کاملاً بی‌اعتنا به آنچه که در متنِ جامعه، لابه‌لای اعتراضاتِ روزمره، جنبش‌ها و اعتصاب‌های مردمی، در حال وقوع است، در مناطقِ مرفه‌نشینِ شهرهای بزرگ ایران به زندگیِ خود ادامه می‌دهد. اما چگونه می‌توان خدمات روان‌شناختی را به صورتی عادلانه در دسترس عموم مردم قرار داد؟
بی‌شک حتی اگر این کالای لوکس، این خودشناسیِ کور به ساختارهای اجتماعی، در سطحی ملی گسترش یابد و هر خانواده به یک «روان‌شناسِ خانواده» هم مجهز شود، دردی را دوا نخواهد کرد. تصور کنید روان‌شناسانِ ساکنِ بالاشهر ازکلینیک‌هایشان خارج شوند و بخواهند با همان سواد و دانشِ کالایی‌شده‌ای که دارند به کمک خانواده‌های کارگرانِ اعتصاب‌کننده در شرکت‌های نفتی بشتابند و مثلا به آن‌ها تمرینِ ریلکسیشن بدهند! یا سعی کنند به خانواده‌های کم‌درآمدی که به تازگی به خاطر افزایش سرسام‌آور اجاره‌ی خانه مجبور به ترک شهرهای بزرگ شده‌اند و اکنون با انواع و اقسام مشکلات روانی دست به گریبانند یاری برسانند. ممکن است بتوانند به سرپرست خانواده توضیح دهند که او دارای اختلال کنترل تکانه است و نمی‌تواند خشمش را کنترل کند و بایستی در جلسات روانکاوی، یا هر رویکردِ دیگری، یاد بگیرد که دنیا را همانطوری که هست بپذیرد! واضح است که روان‌شناسیِ سودمحورِ تولید شده در شرکت‌های روان‌شناختی نه تنها هیچ حمایتی از مردم نخواهد کرد، بلکه می‌تواند به شدت مضر و کورکننده هم باشد.

متن کامل را از آدرس زیر بخوانید:

http://problematicaa.com/social-psychology/

برچسب‌ها: خودشناسی اجتماعی ، روان‌شناسی ، روان‌شناسی اجتماعی ، سهراب رضوانی

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
741 viewsedited  15:19
باز کردن / نظر دهید
2022-01-12 20:40:42 ⁠ نوشتن
نوشته‌ی الخاندرا پیثارنیک / ترجمه‌ی سمیرا رشیدپور


از متن:
یکشنبه 13 ژانویه
دارم جنایت و مکافات را می‌خوانم. هر بار که از نو می‌خوانمش، داستایفسکی احساس‌ام را به ادبیات زیرورو می‌کند. راستش، خوشم آمده، اما بیشتر زیبایی زبان هوشم را می‌برد تا پیام‌های احتمالی یا استدلال‌هایش. اما داستایفسکی درست وقتِ آشفتگی‌ام از راه رسید. امروز چشم که باز کردم از خواب خسته ‌و تب‌دار بودم انگار من آن جنایت‌ را مرتکب شده ‌باشم. بازوهایم درد دارند انگار با تبر دخلِ آدم‌ها را آورده‌ باشم. دقیق‌تر بخواهم بگویم، از درد مرموزی رنج می‌برم. نمی‌دانم کس دیگری هم پیداش می‌شود که در نظاره به ‌پای داستایفسکی برسد. شناختِ جادویی‌اش بر آنچه آوار می‌شود سرمان، اصلاً بر آنچه که سر خودم می‌آید، شگفت‌زده‌ام می‌کند. برخلاف میلر (که بسیار مدیونش است) داستایفسکی اصلاً هول نیست تا نتایج و عواقب را بیرون بکشد. میلر، بعد از وقایع، می‌نشیند حرف می‌زند، به‌طرز عجیبی نصیحت می‌کند. اما داستایفسکی خوراکش جزئیات است. با چنان شعف و حدتی می‌رود سروقتِ جزئیات که حالم بد می‌شود. صحنه‌هایی دارد که عینِ ارگاسم‌‌های باورنکردنی‌اند: اولش فکر برمان می‌دارد که ارضا شده‌ایم، اما بعد، یکجای پرشور دیگری سربرمی‌آورد، درِ دیگری را به رویم باز می‌کند و ارگاسم را از سر می‌گیرم. این را هم بگویم، شوخ‌طبعی داستایفسکی شاید ناخواسته‌ باشد، البته نه؛ کاملاً هم آگاهانه است. مثلاً آنجا که راسکولنیکف دارد خودش را لعن و نفرین می‌کند سرِ اینکه کلاه را نخریده و حالا مجبور است با آن شاپوی واقعاً خطرناک و مسخره قدم بزند.
اما حالا، مدام دارم به جنایت فکر می‌کنم. فکری‌ام چرا جنایت این‌قدر مهم است. ما که راحت عشق را فراموش می‌کنیم، چرا به همان راحتی هم جنایت را فراموش نکنیم؟ به نظرم شدنی‌ست، به شرطی که خدایی در کار نباشد.

متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:

http://problematicaa.com/writing-3/

برچسب‌ها: پرونده‌ی نوشتن ، سمیرا رشیدپور ، نوشتن

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
523 viewsedited  17:40
باز کردن / نظر دهید
2022-01-09 19:57:59 ⁠ مقدمه‌ای بر نظریه‌ی مارکسیستی دولت مدرن
نوشته‌ی علیرضا خیراللهی

از متن:
دولت مدرنِ سرمایه‌داری از ابتدای پیدایش آن (یعنی دوران پس از انقلاب فرانسه) مسئله‌ای عمیقاً مناقشه‌برانگیز میان فیلسوفان، تاریخ‌نگاران و جامعه‌شناسان غربی بوده است. از دل این مناقشاتِ گسترده، تحقیقاتِ نظری و تجربیِ بی‌شماری حاصل آمده است که مواجهه‌ی بی‌واسطه با آن‌ها باعث سردرگمی‌ها و سوءتفاهم‌هات مضاعف در پژوهش‌های تازه می‌شود. این مقاله گزارشی است مختصر از گرایشات کلی نظریه‌ی مارکسیستی دولت در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم و البته مقابله‌ی ضمنی و محدودِ آن‌ها با نظریات پراکنده‌ی مارکس در همین زمینه. در این مقاله به هیچ وجه ادعای جامعیت و نیز بی‌طرفی نظری ندارم؛ اما به هر حال امیدوارم شرح زیر نقشی هرچند کوچک در کاستن از اغتشاشات حاکم بر این حوزه‌ی نظری در زبان فارسی ایفا کند. پیشاپیش بابت تکرار برخی مطالبِ مقالات پیشین در مقاله‌ی حاضر از مخاطبانِ احتمالی عذرخواهی می‌کنم. از آن‌جایی که تمامی این مقالات از متنی واحد مشتق شده‌اند، رساندن معنا به صورت مستقل، بدون تکرار برخی توضیحات ناممکن است.

متن کامل را در آدرس زیر بخوانید:
http://problematicaa.com/capitalist-state/

برچسب‌ها: دولت ، دولت مدرن ، سرمایه‌داری، مارکسیسم ، علیرضا خیرالهی

پروبلماتیکا/Problematica
@problematica
725 views16:57
باز کردن / نظر دهید