Get Mystery Box with random crypto!

رمان ملکه کوچک من

لوگوی کانال تلگرام roman_999 — رمان ملکه کوچک من ر
لوگوی کانال تلگرام roman_999 — رمان ملکه کوچک من
آدرس کانال: @roman_999
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 2.01K
توضیحات از کانال

رمان ملکه کوچک
ورمان های آفلاین

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-04-02 09:01:34 پارت ۳۱۵ ملکه کوچک








پس لجبازی رو کنار بذار که یاسر مثل موم توی دستای منه
من بخوام میتونم توی مشتم اینقدر فشارش بدم تا چشماشو ببنده و برای همیشه بره یا دستمو باز کنم اون بتونه به اسونی نفس بکشه
این انتخاب توئه که چطور زندگی ای برای یاسر بخوای

قلبم داشت از جا کنده میشد چطور می تونست همچین حرفایی به من بزنه چطور می تونست با یاسر همچین کارایی بکنه

نمی‌خواستم یاسر توی خطرباشه نمی خواستم کاری کنم که باعث عذاب کشیدنش بشه
اما اینجا موندن نه !
ممکن نبود من اینجا طاقت نمی آوردم من نمیتونستم
بچه ای که توی وجودم بود و اینجا بزرگ نمی کردم

تمام توانم رو جمع کردم و رو بهش گفتم
اگر بخوای من اینجا موندگار کنی اگر بخوای منو مجبور کنی اینجا بمونم اونم با تهدید یاسر مطمئن باش که توی همین خونه نفسامو می‌برم و خودمو خلاص می کنم
حتی خود خدا هم نمیتونه کاری کنه که من از یاسر دور بشم
اون تمام قلبم نه الان بلکه از همون دوران بچگیم قلبمو تصاحب کرده مطمئن باش هرگز به مراد دلت نمی رسی


بی تفاوت به من پشت کرد و وقتی از اتاق بیرون میرفت گفت
_ آماده شو میفرستم بیان کمکت کنن

3.7K views06:01
باز کردن / نظر دهید
2022-03-26 21:26:20 پارت ۳۱۴ ملکه کوچک



یعنی از خیلی وقت پیش داشت برای این روزا نقشه میکشید؟
این اتفاقات برنامه‌ریزی شده بود تا من به اینجا برسم و کنار این آدم باشم؟

اصلاً این مرد کی بود چی از جون من و یاسر می‌خواست؟

نترسیدم نباید میترسیدم اگر ترس به من غلبه می‌کرد خودمو زندگیمو میباختم و من همچین چیزی نمی خواستم

پس چند قدم ازش دور تر شدم
۰رخی توی اتاق زدم و با صدای بلندی که کم از فریاد نداشت گفتم

_پس تو نقشه کشیدی برای من
برای یاسر برای زندگیم که از هم بپاشیش
که منو به اینجا برسونی آره ؟

نگاهم کرد و فاصله ای که بینمون بود و پر کرد و نزدیک تر شد و گفت

_ اگر بخوام با تو صادقانه حرف بزنم باید بگم آره
من از زمانی که دیدمت از تو خوشم میومد اینکه می‌دیدم یاسر چطور برای اینکه تو رو داشته باشه تقلا می کنه باعث میشد احساسی که بهت پیدا کرده بودم قوی و قوی تر بشه

من همیشه سر جنگ و ناسازگاری با یاسر داشتم و حضور تو توی زندگیش باعث می‌شد که خودم جرات بدم تا برای به دست آوردنت خودمو به آب و آتیش بزنم.

من تمام این راه اومدم تا تو به این جا برسی و کنار من باشی
مطمئن باش برای اینکه نظرتو عوض کنم هر کاری می کنم

هرکاری میکنم تا اینجا موندگار بشی هرکاری می کنم که به دستو بیارم
4.5K views18:26
باز کردن / نظر دهید
2022-03-11 10:16:11 https://t.me/malak_hoot
6.0K views07:16
باز کردن / نظر دهید
2022-03-11 10:15:48 https://t.me/malak_hoot
5.9K views07:15
باز کردن / نظر دهید
2022-03-10 09:55:25 رمان : #پریزاده

نویسنده: #ف_ر

ژانر : #تخیلی #بزرگسال #نایاب #جنی #صحنه_دار #اروتیک

خلاصه :
مازر ، جنی که عاشق پریزاد می‌شه . نامزد دخترک رو می‌کشه و به جای اون باهاش ازدواج می‌کنه....

قسمتی از رمان :
_رسم و سنت جنیان بر این بود که درست شب اول ازدواج بعد از عقد عروس و داماد وارد حجله بشن و دستمال خونی دوشیزگی عروس تقدیم بزرگ قبیله بشه.
اما چون تو دیشب شوک زده شده بودی نخواستم عذاب بکشی!
مکثی کرد و کمی چشم هاش رو ریز کرد.

_ولی ازم نخواه امشب هم خودم رو از لذت وجودت و چشیدن طعم عشقت محروم کنم!

➤ ♡」❀↜
5.8K views06:55
باز کردن / نظر دهید
2022-03-10 09:53:13 رمان ممنوعه #اشرافی_بد_نام



نویسنده : گاترین آرچر

ژانر : #عاشقانه #صحنه_دار #خارجی

خلاصه :
مری دختر زیبا و ساده ی کشیش منطقه بعد از مرگ پدرش بین ماندن و رفتن مستآصل مانده تا اینکه با پیشنهاد دوست صمیمی اش ویکتوریا برای زندگی در منزل آنها مواجه می شود . در حالی که هنوز دو دل و مردد است به طور اتفاقی با لرد آین سین کلر نجیب زاده ی بدنام و تنها وارث خانواده رو به رو می شود و سرنوشت این دو را در مسیری همسو با هم قرار میدهد در حالیکه هر دو مغرور از بیان احساسات و زخم خورده هستند ، زندگی مشترک خود را بی عشق آغاز می کنند ... ولی در ابتدای ورود به قصر لرد ، مری با سردی رفتار اعضای قصر رو به رو می شود و با پی بردن به راز پدر و پسر و دلیل انتخاب او به عنوان عروس خانواده دچار سرخوردگی می گردد ولی در عین حال با کناره گیری از لرد ، او بیشتر از پیش دلباخته ی مری می شود تا اینکه ...



4.5K views06:53
باز کردن / نظر دهید
2022-03-10 09:52:48 رمان: #پرنسس_مرگ



نام نویسنده: fa

ژانر: #عاشقانه #ترسناک

خلاصه :با این که هنوز دوست داشتم توی تختم بمونم اما پتو رو کنار زدم و بایه دم
عمیق از جام بلند شدم. به اتاقم نگاهی انداختم. “یه تخت دونفره که
کامل به رنگ سیاه ساخته شده و رو تختی سیاه رنگ و بازهم بالشت
سیاه رنگ. دیوار های اتاق که با ترکیب رنگ قرمز و سیاه رنگ شده و به
اتاق حالت خاصی داده. کف اتاق از موزاییک های قرمز رنگ تشکیل شده

و در اتاق که کاملا به رنگ سیاهه. نفرین شده داره
از دید زدن اتاقم دست برداشتم و با گام های خسته به طرف کمدم رفتم

.کمدی که از بچگی محل قایم شدن من از دست مامور های پدرم بود
.کمدی که محل گریه های شبانه ی من بود و حالا هم که شباهت به یه
خلا توی این اتاق نفرین شده داره .


3.8K views06:52
باز کردن / نظر دهید
2022-03-10 09:52:08 رمان: #رئیس_همه_مجنون_تو

نویسنده: #محیا_داوودی

ژانر: #عاشقانه #طنز #کلکلی

خلاصه :

دختر شر و شیطون سرخوشی که توی یه گراند هتل بزرگ کار میکنه لامصب زبونش هم از بس درازه تشبیه رفیقاش به اتوبان تهران قم تشبیهش کردن حالا از شانسش در حالی که داره کار میکنه و میرقصه با آهنگ جوادی به صاحب جدید هتل که بسیار جدی و خشک هست برخورد میکنه و با چرخ سفارشات زیرش میگیره باید ببینیم که معین صاحب جدید هتل میتونه با زبون دراز جانا کنار بیاد یا دستور میده شبونه تو خواب خفش کنن
3.7K views06:52
باز کردن / نظر دهید
2022-03-10 09:51:55 رمان : #چادر_سیاه_حشری
{ #تسلیم_شهوت}

نویسنده: #رها
ژانر: #عاشقانه #صحنه_دار #اروتیک #ممنوعه


خلاصه:
سارینا دختریه که به اجبار پدرش مجبوره چادر سرش کنه. پدرش با خیانتی که در بچگی سارینا مرتکب شد و موجب فوت زنش شد، بذر کینه رو نسبت به خودش و مسائل مذهبی در دل سارینا کاشت. سارینا تبدیل به فاحشه‌ای زیر چادر میشه و قصد داره چوب رسوایی به آبروی پدرش بزنه. بنابراین از فاحشگی فراتر میره و....

درخواستی
3.6K views06:51
باز کردن / نظر دهید
2022-03-10 09:51:16 رمان : #هایا

ژانر : #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال #صحنه_دار #درخواستی
دارای صحنه های بازه

نویسنده : #ناشناس

خلاصه :
هایا با کیان دوسته و رابطه داره ولی توی دوستیشون پسرعموش میاد توی زندگیش و میخواد به هایا تجاوز کنه که...
3.5K views06:51
باز کردن / نظر دهید