2023-04-23 19:24:18
شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص
#۹۲
اصلا نمیفهمیدم چی میگه خواستم برگردم اما همین لحظه شنیدم که گفت
-...امروز دوباره امتحان میکنم دفعه قبل که نشد...نمیتونم اصرار کنم
اصلا از حرفاش سردر نمیآوردم
برگشتم تو آشپزخونه و سرجای قبلیم نشستم
آراز هم چند دقیقه بعد من اومد
نه من چیزی پرسیدم و نه اون چیزی گفت
کار جوجها و مخلفات که تموم شد
آراز گفت بریم تو سالن
-...دوسه تا فیلم آماده کردم یکیشو شانسی میذارم باهم ببینیم
+...باشه ببینیم
کنار هم نشستیم آراز دستشو دور شونم انداخت و بیشتر بهش چسبیدم
اول یه فیلم معمولی بود اما یکم که گذشت صحنهای فیلم شروع شد
تو یه وضعیتی گیر کرده بودم که راهه فراری نداشتم
آراز دستشو نرم روی بازوم کشید
شخصیت مرد فیلم بی قیدوشرط بازنا رابطه داشت
براش بجز رابطه جنسی هیچی مهم نبود
رابطه های دونفره سه نفره و گاهی گروهی....
بی اختیار با دیدن این صحنها داغ شده بودم و حالم عوض شده بود
ولی بازم سعی کردم حواسمو جمع کنم
آراز منو بیشتر به خودش نزدیک کرد و زیر گوشم گفت
-...دلت میخواد توام تجربه کنی؟
+...این فقط یه فیلمه
-...اما توواقعیت هم میشه انجامش داد
لبمو تر کردم و دوباره آراز گفت
-...یبار امتحان کن شاید خوشت اومد و لذت واقعیو تجربه کردی
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #کاژه رو سرچ کنید
https://t.me/BaghStore_app/693
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید
https://t.me/BaghStore_app/709
Join t.me/saraa_novell
3.4K views16:24