Get Mystery Box with random crypto!

سکوت خواب رفته ی پا خواب رفته دهان از پاییز که میگذرد بوی خی | شادی

سکوت خواب رفته ی پا
خواب رفته دهان
از پاییز که میگذرد
بوی خیابانُ دود
سینه های خفه شده، در باد
میترسد جذابیت هزار برگ خشک
و فراموشی بی حسی سفره
با طنابُ تیغ، برش میزند
روی دستبند با فلز بهداشتی
قرار گرفته در روان خبر گرفتاریم
میترسم از مراقب بودن
که قلم قرمز می نوشت از تک تک خانه های سیاه
با باران که بگذریم از پاییز
امسال
بوی ماندگی کلمات را یدک می کشیم
بوی دندان های فشرده
از مستی خشم


شادی