Get Mystery Box with random crypto!

#روایت_۱۰_مهر ۵-۱ ببینین اتفاقی که دیروز افتاد سه قسمت داره ق | باشگاه شریف

#روایت_۱۰_مهر ۵-۱

ببینین اتفاقی که دیروز افتاد سه قسمت داره
قسمت اول جلوی سردر قسمت دوم جلوی در انرژی تا زمانی که نیروهای امنیتی بودن وقسمت سوم جلوی در انرژی که نیروهای امنیتی نبودن و مردم عادی تجمع کردن و شلوغ شد
ببینین تجمع جلوی سر در شکل گرفت حدودا 200 نفر بودن و هیچ کدوم از بچه های بسیج جلو نیومدن برخی جلوی دفتر حراست برخی توی مسجد و برخی جلوی امفی بودن اون 200 نفر با شعار های ملو شروع کردن پس از حدودا 20 دقیقه شعار ها تند شد وفحش های رکیک به رهبر میدادن بعد بچه های بسیج کم کم جمع شدن در قسمت سمت راست سردر و در این حین جمعیت 200 نفری با هدایت چند نفر حرکت کردن به سمت بچه های بسیج و از اینجا دیگه چند نفر اون وسط فاصله رو حفظ کردن نذاشتن نزدیک تر بشه و توی شعارهاشون فحش به مادر بسیجی ها دادن والحق بچه های بسیج بهشون فشار میومد ولی چیزی نمیگفتن بعد به همین منوال شعار ها تند شد تا اینکه بعد از 5 دقیقه تعداد زیادی لباس شخصی با موتور پشت سردر مستقر شدند و جمعیت همچنان به این نحو شعار دادن ادامه داد تا اینکه ناگهان از وسط جمعیت معترضین به سمت یکی از بچه های بسیج مشت پرتاب شد و درگیری شروع شد و مشت ولگد رد وبدل شد و بعد از 30 ثانیه شاید جمعیت جدا شدن از هم و همچنان فحش های ناموسی به بسیجیان و الفاظ رکیک توی شعار به رهبری ادامه داشت به نحوی که مامورین حراست دانشگاه هم ناراحت از وضع و شعار ها بودن و حتی لباس شخصی ها بیرون بسیار عصبانی بودن از این وضع ...

همینجوری شرایط ادامه پیدا کرد 5 دقیقه تا افراد معترض توسط لیدرهاشون به سمت بالا و در انرژی حرکت کردن اینکه میگم لیدر به این دلیل هست که واقعا جمعیت هدایت میشد و اصلا حرکت بینظم نبود حتی سری های قبلی وقتی شعارها تند میشد چند نفر میگفتن نه اینجوری شعار ندین ولی امروز همه یکدست و هماهنگ بودن و مثلا کسی از جمع جدا نمیشد همه توسط چند نفر هدایت میشدن و توی مسیر خاص حرکت میکردن که واقعا نظمشون قابل توجه بود

بعد که رفتن اینجا اون فیلم فرمانده بسیج که منتشر شده ضبط شده... بعد از رفتن اون ها فرمانده بسیج بچه ها رو جمع میکنه چون فضا به شدت ملتهب بوده بسیاری از بچه های بسیج به دلیل توهین های ناموسی که بهشون شده بود و سکوت کرده بودن غیرتی شده بودن و بین خود بچه ها اختلاف افتاده بود که چرا برخورد نمیکنیم اینجا فرمانده بسیج بچه هارو جمع میکنه و اون صحبت های معروف رو انجام میده که خلاصه اش اینه.... ما به هیچ وجه درگیری رو شروع نمیکنیم اگر اون ها زدن ماهم میزنیم اگر شعار ناجور به رهبری دادن ما هم با شعار جوابشونو میدیم
بعد قضیه جمع شد دم سر در و حالا وارد قسمت دوم ماجرا میشیم که در انرژیه
بچه ها رفتن اون بالا و من دیرتر شاید در حدود 5 دقیقه دیرتر رسیدم از جمعیت بالا اون جماعتی که رسیده بودن هنگام خروج از بینشون دو الی سه نفر دستگیر شدن و بردنشون توی ون و هنگام دستگیری یکی از دانشجویان در ورودی در انرژی سرش برخورد میکنه با میله فلزی های در انرژی وخونش میریزه اونجا وتا نیم ساعت 45 دقیقه به خاطر خون های ریخته شده همه تعجب میکردن و سکوت کرده بودن و کسی جرعت نداشت بره بیرون

در این حین چند نفری از مسولین دانشگاه با لباس شخصی ها رفتن صحبت کردن که اقا خیلی بد زد وخورد میکنین و فلانو این حرفا ولی به شدت اون ها عصبانی بودن به خاطر شعار های سردر و میگفتن 10 نفر رو نشون کردیم که لیدر تجمع وشعار ها بودن باید اون ده نفر رو بگیریم... به بقیه هم هیچ کاری نداریم و الحق تا به اینجا هم همینطور بود حدودا بعضی ها ده نفره خارج میشدن وکسی کارشون نداشت چند بار این اتفاق افتاد دیگه جمعیت هم جمع شده بود چون ساعت 4 ونیم گذشته بود و اکثر کلاس ها تموم شده بود جمعیت زیادی جمع شده بودن پشت در انرژی و بسیار فضا رعب اور بود که ناگهان یکی رو گرفتن جلو در انرژی طرف مقاومت کرد و و چند نفری به زد و خورد اون فرد پرداختن و این صحنه رو تمام دانشجویان و حراست و اساتید که جمع شده بودن دیدن و بسیار صحنه ی بدی بود چون طرف مقاومت میکرد و لباس شخصی ها هم به شدت میزدنش تا اینکه بالاخره طرف رو کردن توی ون.‌ ‌ ‌‌‌ ‌https://t.me/AzzahraaMaktubat/2426

باشگاه شریف @sharifclub