برشی از کتاب: گوشیها را در گوش گذاشتم و ناگهان صدای جیمز را | کتاب خوب بخوانیم
برشی از کتاب:
گوشیها را در گوش گذاشتم و ناگهان صدای جیمز را شنیدم: دیروز وبلاگی دوزبانه از یک وبلاگنویس ایرانی را خواندم. او ادعا میکند نویسندهای را میشناسد که در مورد ماجرای سقوط ایرباسِ ایرانی تحقیق میکند و به شواهدی جدید دست پیدا کرده. به ادعای پارسا امیدیفر، محقق و نویسندهای ایرانی به نام خانم زهرا علیرضایی شواهد و مدارکی دارد که نشان میدهد حملهٔ ناو وینسنس به ایرباس عمدی بوده است. او میگوید ناو وینسنس بدون اخطار و اعلام قبلی هواپیمای مسافربری ایران را هدف قرار داده. من با چند نفر از خدمهٔ وینسنس مصاحبه کردم. دو نفر از آنها اعتقاد دارند ناو جنگی یو. اس. اس وینسنس قبل از شلیک سه بار به هواپیمای مذکور اخطار داده... حقیقت چیست؟
چشمانم میسوخت و میدانستم آرامآرام سرخ میشدند و مرطوب. ماریا لبخندی بر لبهای رنگپریدهاش داشت و قطرهای اشک بهآرامی از گوشهٔ چشمش به پایین سرازیر میشد. صدای جیمز تا اعماق رگ و ریشهٔ من نفوذ میکرد: اگر اخطاری در کار بوده پس چرا کاپیتان محسن رضاییان به آن توجه نکرده است؟ بعد از مصاحبه با خدمه و افسران ناو به این نتیجه رسیدهام که خدمه و فرماندهان یو. اس. اس وینسنس چند خطای آشکار و خیلی خطرناک مرتکب شدهاند. اولین خطا به نحوهٔ اخطار وینسنس برمیگردد. اخطار آنها روی فرکانس هواپیماهای نظامی پخش شده و به همین دلیل کاپیتان رضاییان هیچگاه اخطار وینسنس را دریافت نکرده است. این یکی از بزرگترین خطاهایی است که پرسنل وینسنس مرتکب شدهاند. خطایی که به فاجعهٔ سقوط ایرباسِ ایرانی منجر شد. اشتباه دوم استفاده نکردن از شیوههای مرسوم دیگر بوده است. به نظر من، بهترین شیوه در این گونه مواقع این است که با شلیک منورهای مخصوص آلرت نظر خلبان را به خود جلب کنند. پذیرفتن این نکته که در آن روز فرماندهان و خدمهٔ ناو اشتباهاتی مکرر را مرتکب شده باشند کمی سخت است. تصمیم گرفتهام سفری خیلی کوتاه به ایران داشته باشم تا در مورد این تراژدی تحقیق کنم؛ حادثهٔ دردناکی که وجدان جهان را به درد آورده است. اما شاید تنها نکتهٔ کمی تسلابخش آن است که بدانیم بهترین و راحتترین مرگ مردن داخل هواپیماست. به دلیل شدت برخورد و خروج هوای داخل هواپیما، مسافران در همان ثانیههای نخست بر اثر اختلاف فشار درون و بیرون هواپیما سریع بیهوش میشوند و مرگ را متوجه نمیشوند. آرزو دارم در هواپیما بمیرم، چون معتقدم راحتترین نوع مرگ است...