- برشی از کتاب: اساساً یکی از خواص مهاجرت و غربت این است که | کتاب خوب بخوانیم
- برشی از کتاب:
اساساً یکی از خواص مهاجرت و غربت این است که نوعی از مرگ را حس میکنی. تمامی افرادی را که روزانه میدیدی، دیگر نمیبینی و به نوعی تغییر محل زندگی یا مرگ در جامعهٔ مبدأ میرسی. دقیقاً شما همانند فرایند مرگ متوجه میشوید چه افراد زیادی در روزهای قبل از پرواز یاد تو میکنند و پس از رسیدن به مقصد، کدام یک از دوستان با تماسهایشان پیگیر تو هستند. تعداد این پیگیریها کمکم ریزش میکند و دوستان و آشنایان دیگر هر چند وقت یک بار با تو تماس میگیرند. تا اینکه پس از مدتی هیچکس با تو تماس نمیگیرد؛ الّا فرشتگانی به نام مادر و پدر. فرشتگانی که شاید در کوران کارهای روزانه و هفتگی هیچگاه فرصت دیدار و درددل با آنها را پیدا نمیکردی و حال پس از مرگ تو در جامعهٔ اوَلت، فقط آنها هستند که برایت وقت میگذارند و عاشقانه پیگیر احوالاتت هستند. در طرف دیگر، دنیای جدید پیش رو پر است از تازگی. دوباره مثل سالهای اول دبستان میتوانی به دنبال مشترکاتت با افراد دوروبرت بگردی تا طرح دوستی جدیدی بنا کنی.