Get Mystery Box with random crypto!

- برشی از کتاب: این درگیری سنگین و محاصره مرگبار برای نیر | کتاب خوب بخوانیم

-

برشی از کتاب:

این درگیری سنگین و محاصره مرگبار برای نیروهای مجاهدین خلق با درایت شهید صیاد موجب توقف سازمان در همان نقطه شد ولی شکست کامل و قطعی و کمر شکن وقتی رخ داد که نیروهای سپاه و ارتش نیز از دیگر مناطق، خود را به صحنه درگیری و عملیات «مرصاد» رسانده و با شکست قطعی سازمان، شروع به تعقیب فراری‌های آن نمودند.

شهید صیاد در این باره گفته است:
«نیروهای سپاه هم از خوزستان بعد از ۲۴ ساعت، رسید. نیروهای ارتش هم از محور ایلام آمد. حال باید حساب کنید از گردنه «چهار زبر» تا گردنه حسن آباد، ۵ کیلومتر طولش است. همه این‌ها محاصره شدند ولی هرچی زده بودیم، باز جایش سبز شده بود. بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند... بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بیسیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من بگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود. ما دیدیم این‌ها هم منهدم شدند... بعد گفتیم، برویم دنباله این‌ها را ببندیم که فرار نکنند.... حدود یکی دو گردان نیرو را من توی گردنه پاتاق پیاده کردم و راه را بر آن‌ها بستم که فرار نکنند. برگشتیم....به هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه شریفه، عمل کرد. که خداوند در آیه شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»

در این عملیات، تعداد بسیار زیادی از نیروهای سازمان کشته شدند، چنان‌که شهید صیاد در جایی دیگر گفته بود:
«از شب ورود این‌ها تا آخر به درک واصل شدنشان بین گردنه چهارزبر... حضور داشتم. یک دفعه دیدم منافقین پلید... حالا صد تا صد تا از کشته هایشان پشته درست می‌شود به دست ما.»

- جلد اول مجموعهٔ آنچه گذشت: مروری بر تاریخچه و تفکرات سازمان مجاهدین خلق، وحید خضاب.

@Sooremehr