گفتگوی کوتاه جمیله علمالهدی، وقتی با یه فنجان قهوه اسپرسو وارد اتاق کار ابراهیم رییسی میشه: -خداقوت ابی! خیلی داری زحمت میکشی سیدجان، امیدوارم مردم هم قدرتو بدونن! +ممنونم بِنت عَلَم [الهدی]، باور کن با جون و دلم میخوام مشکلات مردمو حل کنم، ولی توانم... ببخشید سوادم بیشتر از این نیست. -اشکال نداره ابرام! مهم نیتته، حالا اگه تورم و قیمت کالاهای اساسی چند ده درصد کشید بالا غمی نیست، اونم مثل سن یه عدده! +راستی جمیله، فرق تورم سالانه با نقطه به نقطه چیه؟ نمیخوام پیش این خاندوزیِ ... کم بیارم. ور دستم نشسته هی گزارش میخونه، هیچ غلطی هم نمیکنه. -خونتو کثیف نکن ابرامجان! یخورده دیگه برات کلاس اومد بهش بگو استعفاشو بنویسه. تو فامیلمون هر چی داریم نخبه جوان و دانشگاه رفته. پسرخالهی خودم که لیسانس اقتصاد خونده، یه رستوران شیک تو وکیلآباد داره معرفیش میکنیم بهعنوان وزیر اقتصاد! بقول اون قرمطی تپورستان: 《مِرِه داینی، فِکدارِ چِله ره داینی!》 (یعنی منو داری، انگار شاخه درخت بید یا فوکا رو داری؛ منعطف و غیر شکننده و قابل اتکا!) غلامرضا علیزاده @tahlilvarasad 18.3K viewsedited 12:21