از آب آتش باید نمودن! روزی شیخالمشایخ پیش آمد؛ طاسی پُر آب پ | تالارِ فرهنگ و هنر
از آب آتش باید نمودن!
روزی شیخالمشایخ پیش آمد؛ طاسی پُر آب پیشِ شیخ نهاده بود.
شیخالمشایخ دست در آب کرد و ماهیِ زنده بیرون آورد.
شیخ ابوالحسن(خرقانی) گفت: از آب ماهی نمودن سهل است از آب آتش باید نمودن!
شیخالمشایخ گفت: بیا تا بدین تنور فرو شویم تازنده که(چه کسی) برآید!
شیخ ابوالحسن گفت: یا عبدالله بیا تا به نیستیِ خود فرو شویم تا به هستیِ او که(چه کسی) برآید!
شیخالمشایخ دیگر سخن نگفت.
عطار | تذکرة الأولیاء
@talarefarhang