2020-04-28 23:22:47
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن
آینهی صبوح را ترجمه شبانه کن
ای پدر نشاط نو بر رگ جان ما برو
جام فلک نمای شو وز دو جهان کرانه کن
ای خردم شکار تو تیر زدن شعار تو
شست دلم به دست کن جان
خیز کلاه کژ بنه وز همه دامها بجه
بر رخ روح بوسه ده زلف نشاط شانه کن
چونکه خیال خوب او خانه گرفت در دلت
چون تو خیال گشتهای در دل و عقل خانه کن
کار تو است ساقیا دفع دویی بیا بیا
ده به کفم یگانهای تفرقه را یگانه کن
شش جهت است این وطن قبله در او یکی مجو
بی وطنیست قبلهگه در عدم آشیانه کن
هست زبان برون در حلقه در چه میشوی
در بشکن به جان تو سوی روان روانه کن
|مولانا|
|شاملو|
@talarefarhang
2.4K viewsedited 20:22