2020-04-25 22:13:55
ایمان امرِ غریبیست!
کمال رستمعلی
زمانی که علی شریعتی در حسینیهی ارشاد با اندوه و نااُمیدی میگفت تا ده سالِ بعد معلوم نیست دیگر اثری از مسجد و مراسم مذهبی در کشور باقی بماند، حتی نمیتوانست تصور کند ده سالِ بعد میشود دههی شصت و اوجِ رونقِ مساجد و زیارت عاشورا و دعای کمیل و... در ایران.
روزی که کمال آتاتورک در ترکیه تغییراتی را بنیان گذاشت که بخشِ مهمیش حذف و به حاشیه راندنِ مذهب بود، گمان نمیکرد روزی در قرنِ بیست و یکم در استانبول عروسِ زیبایِ ترکیه، در شهرِ کابارهها، بارها و کلابها، مساجد در موقعِ نمازِ جماعت و نمازهایِ جمعه این گونه لبریز از مسلمانان به ویژه جوانانِ مسلمان باشد.
گمان نمیکردند مساجد در کشورهایِ مالزی و اندونزی، در امارات و عمانی که غرب و مظاهرِ دنیایِ جدید با همهی امکاناتش در آن کشورها حضوری پُررنگ دارند، اینگونه رونق داشته باشند.
ایمان امرِ پیچیده و شگفتیست. درست زمانی که گمان میکنی از در بیرونش کردهای از پنجره وارد میشود، درست وقتی گمان کردهای فرزندت را چنان تربیت کردهای و چنان آموزشش دادهای که به چند کیلومتریِ مسجد هم نخواهد رفت متوجه میشوی او مدتهاست دور از چشمِ تو نماز میخواند.
مسلمانِ مراکشی که تا دیروز در کشورش مسلمانی عادی و بلکه بینماز و روزه بود وقتی به اروپا میرود ناگاه به مسلمانی اهلِ مسجد و قرآن و جماعت تبدیل میشود.
ایمان امرِ غریبیست؛ برایم عجیب است برخی با چه یقینی و با چه جراتی از پایانِ مذهب در ایران و یا هر کجایِ دنیا سخن میگویند.
هیچ تعجب نخواهم کرد اگر روزی ببینم کودکانِ پنج شش سالهی امروزِ ایران، نسلِ مذهبیتری از والدینشان از آب درآیند.
دوستی با خانمش به استانبول رفته بود؛ فیلمی چند دقیقهای نشانم داد از یکی از خیابانها و پیادهروهای استانبول که مردم در حالِ نوشیدن و خوردن و خندیدن و تفریح بودند که صدایِ اذان شنیده شد؛ نمیتوانید تصور کنید چه صحنهی بهتآوری بود؛ مردم دسته دسته و به سرعت خود را به نماز میرساندند و در چشم بههمزدنی صفوفِ نماز جماعت به خیابان و پیادهرو رسید، طوری که حقیقتا دیگر جای ایستادن نبود.
مذهب امری درونی و ریشهدار است؛ درست وقتی گمان میکنند از ریشه درآوردنش و دیگر هیچ اثری ازش نخواهد بود، از جایی که فکرش را نمیکنند جوانه میزند؛ پُر طراوتتر، سبزتر، استوارتر.
@talarefarhang
1.2K viewsedited 19:13