من شدم بازنشسته کله گیچم به خدا پیش هر عالم و عامی دیگه هیچم ب | طنز کرمونی
من شدم بازنشسته کله گیچم به خدا پیش هر عالم و عامی دیگه هیچم به خدا موسم راحتی و موقع آسایش شد لیک در منگنه هستم چو هویجم به خدا هیچکس نیست به فکرم نه فقیر و نه غنی آلت دست شدم همچو سویچم به خدا نیست در جسم توانم که روم جانب کار شب و روز سیر به یک ساندویچم به خدا متحد گشته سه قوه که خورد حق مرا مرده ای زنده نمایم، سرپیچم به خدا سالها روز و شبم بود توان بخشیدن حال در تاب و تبم، مثل خلیجم به خدا #زنگی_دل