نا کارشناسان (بخشهایی از مصاحبه یاسر باقری) اکثر مردم و ت | زنان و مسائل اجتماعی
نا کارشناسان (بخشهایی از مصاحبه یاسر باقری)
اکثر مردم و تصمیمگیران اولا میدانند که برخی از امور درست کار نمیکند؛ ثانیا معتقدند که این کژی در کارکرد، امری طبیعی، ذاتی یا خودانگیخته نیست، بلکه محصول ساختارها و چیدمان نیروهای اجتماعی است؛ ثالثا سطح و نوعی از مداخله در آن را ضروری میدانند؛ اما اینکه سطح مداخله، نوع مداخله و ابزار مداخله چه باید باشد، عموما موضوع تامل چندانی قرار نمیگیرد، و انتخاب عملی در این زمینه محصول نوعی شهود هستند که برآمده از مطالعات سطحی و رونوشتهای خام از سایر کشورها؛ یا بازنمایی پیچیدهای از منافع تصمیمسازان و تصمیمگیران است.
به نظرم کشورهای توسعهیافته (حداقل به اندازه ما) با آن روبرو نیستند و آن پیچیدگی فهم نظرات و اندیشههای کارشناسان مختلف درگیر در حوزه نظر و عمل سیاستگذاری اجتماعی است؛ عموما چنین به نظر میرسد که در میدان سیاستگذاری اجتماعی ایران، واژگان و به طور کلی «کلام» بازتابدهنده صریح جهتگیریها و خواستههای افراد نیست. درحالیکه کلام قرار است محمل انتقال پیام باشد، خود چنان در لفافه قرار دارد که فراروی از آن و دستیابی به نیات یا خواستههای صاحب کلام مقدور نیست.
برای مثال از راستِ راست تا چپِ چپ در ایران از لزوم رعایت عدالت سخن میگویند. در حالیکه اگر به دشواری به پسِ ذهن آنان (که البته صرفا در همنشینی درازمدت ممکن میشود) رسوخ کنید، درمییابید که با وجود تشابه مفاهیم، قلمرو معنایی هر یک از آنها متفاوت است یعنی این گروه چیزی را عادلانه میداند که گروه دیگر، ضد آن را؛ بدتر از این، آنکه در مورد برخی، این قلمرو ثبات هم ندارد؛ یعنی حتی با تغییر موضوع، مصادیق امر عادلانه نیز تغییر میکند و گاه در جایگاهی متعارض با امر عادلانه در موضوع قبل قرار میگیرد.
نمود دیگر این موضوع، تقویت رویکرد «هم این و هم آن» در مورد ارزشهای داخلی و «نه این، نه آن» در رویکردهای خارجی است. به عبارتی همه در ایران پیرو راه سوم یا راه میانه هستند. بدون اینکه این راههای سوم، از انتظام و انسجام مشخصی برخوردار باشند و بتوانند به مثابه دستگاه نظری کار کنند.
پژوهش به معنای درست آن، در ایران یک ضرورت ناموجود است. البته پژوهشهای بیربط فراوانی تولید میشوند که قرار نیست پرسشی را پاسخ دهند؛ قرار نیست سازوکاری را توصیف کنند؛ قرار نیست آگاهیبخش باشند، بلکه صرفا میخواهند رابطه میان دو متغیر را که در فلان نظریه آمده است، بسنجند؛ اینها پژوهش نیستند بازی و ریاضی هستند، تمرین کار با آمارهها هستند. البته و صد البته که این خود محصول سازوکارهای اجتماعی موجود هستند.
گاه پیامد یک سیاست نادرست، گرسنهتر شدن، فقیرتر شدن و محرومتر شدن عدهای زیادی از مردم است اما حتی پدیدار شدن آن پیامدها نیز باعث نمیشود که مدعی سیاست مذکور، در درستی سیاستهای خود تردید کند؛ حتی به بهای ریختن خون برخی از بازندگان سیاستها نیز تغییری در موضع این ناکارشناسان صورت نمیگیرد. سیاست درست همیشه درست تلقی میشود و پیامدهای آن به اجرا و مجریان یا سایر عوامل اتفاقی نسبت داده میشود.
متن کامل مصاحبه: https://spi.atu.ac.ir/page_1471.html