گامهای جدید «ریحانه»سازی زنان؛ فهرست ورزشهای ممنوعه برای ز | زنان و مسائل اجتماعی
گامهای جدید «ریحانه»سازی زنان؛ فهرست ورزشهای ممنوعه برای زنان اعلام شد
خرداد ۹۹ معاون وقت زنان وزارت ورزش و جوانان ایران در مورد فعالیت زنان در رشتههای پاورلیفتینگف، بوکس و ورزش زورخانهای گفت: «در مبانی اعتقادی ما از زن به عنوان ریحانه یاد شده، نمیتوانیم رشتهای را قبول کنیم که کل سیستم بدنی و فیزیولوژی او را تحت تاثیر قرار دهد.» مراد از مبانی اعتقادی برای ریحانه خانم بودن نیز مستند است به حدیثی از فاطمه زهرا که: «زن را به کاری بیش از توانش مگمارید، همانا زن ریحانه است نه قهرمان» یا حدیثی دیگر از امام اول شیعیان که می گوید «زن گل است و لطیف نه کارگزار و دلیر»
از زمستان سال گذشته همزمان با ممنوعیت بدنسازی برای زنان، صحبتها بر سر تهیهی دستورالعملی کشوری برای ممنوعیت برخی از رشتههای ورزشی آغاز شد و هر روز رشتهای جدید به ورزشهایی که دولت برای آن مجوزی صادر نمیکند افزوده میشود. پس از ممنوعیت بدنسازی به طور رسمی، حالا برخی زیرشاخههای این رشته نیز به فهرست ورزشهای ممنوع اضافه شد؛ رشتههایی مانند پاورلیفتینگ، مچاندازی و فیتنس چلنج که پیش از این از وزارت ورزش مجوز گرفته بود، حالا دوباره ممنوع اعلام شده است. در این فهرست بوکس و ورزش زورخانهای نیز برای زنان ممنوع اعلام شده و دولت دیگر مجوزی برای آن صادر نخواهد کرد.
در مورد دو رشتهی شنا و ژیمناستیک نیز صحبتهای مسئولان وزارت ورزش نشان از آن دارد که هرچند هنوز به صورت رسمی ممنوع اعلام نشدهاند، اما عملاً امکان ورود به سطح حرفهای آن امکانناپذیر گشته است. معاون توسعهی ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان، چند روز پیش در مصاحبهای با ایسنا گفت «در بحث فعالیت زنان مثل رشته شنا ملاحظاتی وجود دارد» و در مورد ژیمناستیک نیز گفت «فعالیت سطح حرفهای و برون مرزی این رشته با توجه به نوع پوشش و نمایشهای تخصصی اسباب مختلف ملاحظات فرهنگی ویژه دارد که تغییر در آن مستلزم تصمیم مراجع ذیربط است». همچنین با توجه به این روند میتوان حدس زد که ممنوعیت دوچرخهسواری و صخرهنوردی که در حال حاضر در برخی استانها اعمال میشود نیز به زودی مشمول ممنوعیت کشوری خواهد شد.
فهرست رشتههای ممنوع اعلام شده و در شرف ممنوعیت نشان میدهد که جایگاه حجاب در نظام ارزشی جمهوری اسلامی، تنها پایهی تصمیمگیری برای این لیست نیست. فیالمثل در رشتهای مانند مچاندازی که فعالیت ورزشی نه «نمایشهای تخصصی» دارد و نه «نوع پوشش» خاصی که مشمول «ملاحظات فرهنگی ویژه» گردد؛ اما این خدشهدار شدن کلیشهی «زور جسمانی» مردانه است که باعث میشود در فهرست فعالیتهای قدغن برای زنان قرار گیرد. موضوع سلطه بر بدن ورزشکار زن در بیرون و درون میدان ورزشی در ایران، بیش از سایر کشورها نمود دارد. او در میدان مسابقه ناگزیر است، مطابق با گفتمان بدن ورزیده و توانمند که مقبول نگاه حاکم بر ورزش است، عمل کند و بیرون از گود ورزش نیز بر مبنای گفتمان عفاف و حجاب زیست کند! الگوی زن ورزشکار ایرانی همواره " فاطمه" بوده است؛ تصاویر و ویدیوهای منتشرشده از رژه زنان ورزشکار ایرانی با چادر سیاه در افتتاحیه بازیهای آسیایی پکن به خوبی ایدهآل مسئولان جمهوری اسلامی از زن ورزشکار را نشان میدهد. اعتراض نمایندگان مجلس به پوشش کت و شلوار تیم ملی فوتبال زنان در جام ملتهای آسیای ۲۰۲۱ است، نیز نشان میدهد اگرچه گفتمان غالب امروز در مقوله حجاب، گفتمان ایرانی_اسلامی است اما در این گفتمان نیز بدن زنانه باید در خدمت سلطه پدرسالاری/مردسالاری باشد، در غیر این صورت سرکوب خواهد شد.
«ریحانه» خواندن زنان دقیقا مترادف سکون، انفعال و بیتحرکی آنان است که در برابر آن تنومندی، پرقدرتی و پرتحرکی بتوانند صفاتی مردانه باقی بماند. ارج نهادن به زور جسمانی در این نظام ارزشی از جایگاهی ویژه برخوردار است و اگر زنانی بخواهند به آن دست بیابند به انحای مختلف تقبیح میشوند. زنان باید «ریحانه» باشند و صدالبته که این ریحانگی نیز باید به عنوان مایملک یک مرد میان لایههای متعدد پارچه مخفی گردد. اضافه شدن هرروزهی ورزشی جدید به فهرست فعالیتهای ناشایست و غیرمجاز زنان به این معناست که همواره کوچکترین بروز سوژگی از سوی زنان، پایههای نظام ارزشی جمهوری اسلامی را به لرزه میاندازد.